مهدی دادرس یکی از اعضای هیات تجدیدنظر که در دوره دادکان عضویت در هیات رئیسه فدراسیون را برعهده داشت در گفتگو با خبرنگار ما درباره اتفاقات آن دوره فدراسیون صحبت کرد. مصاحبه او را می توانید بخوانید:
فوتبال به آرامش و ثبات نیاز دارد
اختلاف نظر اصلا خوب نیست و آدم متاثر می شود. به خصوص در فوتبال که بسیار قابل توجه است. در داخل یا خارج از کشور، جامعه، از پیر و جوان، تحت تأثیر فوتبال است. فوتبال نیاز به آرامش و ثبات حاکمیتی دارد، اما متاسفانه این اتفاق افتاده است و فعلا نمی گویم درست یا غلط، اما این اتفاق افتاد و زلزله بزرگی در فوتبال رخ داد و فقط در فدراسیون فوتبال نبود. فدراسیون فوتبال مرکز آن بود و در جامعه فوتبال در حال توسعه است. این اختلافات به نفع فوتبال نیست اما امیدواریم با اتفاقی که افتاده انتخاب خوبی صورت بگیرد و مردی قوی و فوتبالی دست به کار شود و این کشتی شکسته را به ساحل آرامش برساند. نباید به اتفاقاتی که افتاده فکر کرد، اما از این به بعد باید اتفاقات بهتری بیفتد. اعضای مجمع که در مجموع رای دادند، نشان دادند که شناخت کافی از رئیس فدراسیون ندارند و اگر انتخاب درستی صورت می گرفت، اگر هشت یا نه نفر مخالف بودند، بحران پایان نمی یافت. پس مشخص است که در این حادثه نکاتی وجود داشته که به این نتیجه منجر شده است.
بهتر است آن را با دوره دادکان مقایسه نکنیم
آقای دادکان متفاوت بود و مردم خود را انتخاب کرده بود، اینطور نبود و به نظر من آقای دادکان قوی تر بود، اما شاید نمایندگان مجلس قانون را نمی دانستند یا قانونی وجود نداشت که نتواند با رئیس جمهور تضاد پیدا کند. فدراسیون آقای دادکان مرد قوی ای بود و آقای صفایی هم فراهانی بود و این اتفاق جدیدی است و نمی توان گفت که چرا آن موقع چنین اتفاقی نیفتاده و الان شده است. پدیده ای وجود دارد که با قانون می توان رئیس فدراسیون را کنترل یا برکنار کرد و بهتر است مقایسه نکنیم. شاید قیاس من عجولانه باشد.
این انقلاب را می توان به سایر فدراسیون ها نیز تعمیم داد
من آقای دادکان را قوی می دانم، اما این هم به یک پدیده تبدیل شده است و نمایندگان مجلس می توانند حتی در حوزه های دیگر هم به او توجه کنند و در سال های آینده قابل استفاده باشد که اگر رئیس فدراسیون، باب میل، این کار را انجام می داد، اتفاق می افتاد. آنجا نبود منظورم اراده قانونی است و عده ای از این ابزار سوء استفاده نمی کنند و می خواهند رئیس فدراسیون را سرکوب یا محکوم کنند و بگویند الان راه باز است! درست یا غلط بودن آن برایم مهم نیست، اما قانونی است و راه باز است و قابل انجام است. امیدوارم انتخاب خوبی صورت گیرد و انسانی موجه منصوب شود و انتخابات سراسری برگزار شود و آنگاه چشم ها و گوشه ها بازتر شود و سعی کنند انتخاب خوبی داشته باشند. مشاورانی هستند که حد و مرز می گذارند و این فقط نصیحت نیست و کار اجرایی و درست انجام می دهند اما در جای دیگر دخالت می کنند و یک نفر هم به مشاور دیگر اعتراض می کند. این اتفاقات دست به دست هم دادند و باب هیئت را نمی خواست و می خواست کنترل کند، اما ناگهان انقلاب شد! آنها به چیز دیگری فکر کردند، اما اتفاق دیگری افتاد. با این حال، ما باید با دید مثبت به این موضوع نگاه کنیم و امیدوار باشیم که فوتبال با حضور بیشتر اهالی فوتبال رو به جلو حرکت کند و مدیری با تصمیمات عاقلانه تری روی کار بیاید.
اطرافیان همیشه شما را پایین می آورند!
آقای عزیزی هادم در آن زمان می توانست به خوبی از آن استفاده کند. تیم ملی سریع و قدرتمند راهی جام جهانی شد و بانوان خوش درخشیدند. یکسری کارهای داخلی انجام دادند، مثلاً حقوق قضات را به دو یا سه برابر افزایش دادند. حتی می گویند حقوق قضات را تا 5 برابر افزایش داده است، اما چون قاضی نیستم اطلاعی ندارم. آنها این پتانسیل را داشتند که از آن به خوبی استفاده کنند و فدراسیون را جلو ببرند اما متاسفانه همیشه توسط اطرافیان سرنگون می شوند.
رئیس بعدی محکوم به موفقیت است
فردی که سکان هدایت فدراسیون را در دست می گیرد، اگر موقتی باشد یا دیرتر بیاید، باید بتواند مدیریت و کنترل کند تا تاثیری روی تیم ها نداشته باشد و اگر نتواند، جامعه فوتبال اعتراض می کند که شما اعتراض کردید، بنابراین تیم ملی امید نابود شد؟! یا تیم ملی نتیجه نمی دهد؟ هرکسی که سر کار می آید باید به شیوه ای مثبت ادامه دهد. امیدوارم هیئت مدیره در این زمینه دقت بیشتری داشته باشد و کمک کند. اکنون جنگ تمام شده است و بحث برای کمک است.
کسانی که اعتراض می کنند باید شفافیت مالی داشته باشند
مدیر باید در انتخاب افراد خود بسیار دقت کند. اگرچه هفته ای یک یا دو بار در هیئت استیناف ملاقات می کنیم، اما سفر من به محل کارم بیشتر است و گاهی از یک ساعت تا یک ساعت و نیم طول می کشد. مهمتر اینکه زیرمجموعه فدراسیون باید بالای هرم را دوست داشته باشد و زیرمجموعه تا حدودی نگران بوده است. این خطی بود که باب میل خیلی از مردم را دوست نداشت، اما او نمی توانست بگوید زیرا آنها می گفتند که او رئیس است و او این تصمیم را گرفت. به همین دلیل باید زیرمجموعه های خود را خوب ببیند و به آنها برسد و آنها را با دید مثبت ببیند و به درد و دل آنها گوش دهد، زیرا ممکن است یک کارمند یا مدیر تا حدودی بلغزد یا خوب کار نکند و این در و رئیس فدراسیون می رود و باید بفهمد چه چیزی زیردستانش را ناراحت کرده است؟ اگر می گویند به کسی دلخور نیست، دروغ است! زیرا بسیاری از آنها با من صحبت کردند و در مورد آینده شغلی خود هیجان زده بودند. اعضای فدراسیون باید کمک کنند و تیم ها را جلو ببرند و پیشرفت کنند. در انتخاب مربیانی مانند فوتسال، فوتبال ساحلی، بانوان، جوانان، نوجوانان و امید که هنوز تصمیم نگرفته اند کمک کنید. این کار سختی است زیرا آنها باید مسائل مالی را روشن کنند و همانطور که اعتراض کردند خودشان هم نیازی به اعتراض ندارند.