چرا دولت در سال 1380 حق فروش نفت را به موسسات یا افراد غیرتخصصی داد؟

چرا دولت در سال 1380 حق فروش نفت را به موسسات یا افراد غیرتخصصی داد؟

روز جدید : پیش نویس قانون بودجه 1401 کشور در کمیته ادغام پارلمانی تصویب شد و فردا در جلسه علنی مجلس بررسی می شود. یک سوال جدی در مورد این لایحه وجود دارد. چرا نمایندگان قصد دارند بخشی از «فروش و صادرات نفت خام و میعانات گازی» را از شرکت ملی نفت ایران بگیرند و در اختیار سایر افراد یا مؤسسات غیرتخصصی قرار دهند که ابتدا بند «ی» «تبصره» را تصویب کردند. از این حساب؟!

انتظار می رود نمایندگان محترم مردم عواقب این تصمیم را به درستی ارزیابی کنند.

1. بند (ی) تبصره یک لایحه بودجه 1401 دولت را موظف می کند از طریق شرکت ملی نفت، توان دفاعی و تحقیقات دفاعی راهبردی را به مبلغ «چهار میلیارد و پانصد میلیون یورو»، نفت خام و … افزایش دهد. میعانات. گاز دادن به “چهره”. متن این بند را با دقت بخوانید: «دولت از طریق شرکت ملی نفت ایران به طرح تقویت برنامه دفاعی و تحقیقات راهبردی دفاعی براساس ابلاغ و توزیع سازمان برنامه و بودجه کشور به مبلغ چهار میلیارد و دویست میلیون یورو بدهکار است. 4 500 000 000) همچنین انجام تعهدات موضوع این قانون از جمله پرداخت تعهدات مربوط به طرح های دفاعی و توسعه و توسعه و حذف محل عرضه نفت خام و میعانات گازی به این افراد بر اساس قیمت صادرات شرکت ملی نفت ایران توسط منابع دولتی و هزینه های عمومی تعیین می شود. طبق جدول شماره (21) این قانون مشمول خزانه داری کل کشور است.»

2- از همان ابتدا روشن کنم که تقویت دفاعی و نیروهای مسلح فداکار و مبارز کشور آرزوی هر وطن پرستی است. بنابراین، ما در مورد آن بحث نمی کنیم. نکته این است که برای اداره صحیح کشور باید از ساختارهای اساسی نظام اداری صیانت شود. ساختار صادرات نفت خام و میعانات گازی دولت ایران همواره معطوف به اداره امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران بوده است. به همین دلیل سال ها تجربه در زمینه صادرات نفت وجود دارد و مشتریان خارجی از نحوه تعامل با این حوزه آگاه هستند.

بخشی از نفت خام نیز توسط نیکو که سهام آن متعلق به شرکت ملی نفت است به فروش می رسد. حال سوال اینجاست که چرا باید در بودجه سالانه کشور، دولت «متعهد» شود که فروش نفت به افراد یا مؤسسات را تضمین کند؟

3- دو سناریو را در نظر بگیرید. اول بازگرداندن تحریم ها و لغو تحریم هاست. در این سناریو که احتمال وقوع آن در سال آینده وجود دارد، چه لزومی دارد که فروش نفت را از دفتر تخصصی آن (شرکت ملی نفت) گرفته و در اختیار نهادها یا افراد غیرمتخصص قرار دهد؟ اما چگونه در این سال ها انجام شده است. شرکت ملی نفت به نمایندگی از دولت ایران نفت می فروشد و پول آن را به خزانه می ریزد و سازمان برنامه و بودجه به تشخیص کشور توزیع می کند. بنابراین اگر سناریوی احیای برجام و لغو تحریم ها را بپذیریم، نیازی به بند «ی» پاورقی «یک» لایحه بودجه 1401 نیست.

4- حالا به سناریوی دوم فکر کنید که سال آینده برجام احیا نشود و تحریم ها پابرجا بماند. در این صورت، برخی ممکن است استدلال کنند که با تحریم‌های بهتر از NPCها، می‌توانند «نفت خام و میعانات گازی» را بفروشند. پیشنهاد می کنم با استناد به مستندات مدیریت امور بین الملل شرکت ملی نفت، این موضوع را به اطلاع نمایندگان مجلس برسانند. علاوه بر این می توان به تجربه فروش نفت خام در بورس انرژی اشاره کرد. علاوه بر این، اگر افرادی هستند که ممکن است در شرایط تحریم بتوانند نفت خوب بفروشند، می‌توان به آنها به طرق مختلف در امور بین‌الملل شرکت بین‌المللی نفت توصیه کرد تا در این زمینه تمرکز کنند. راهنمای روابط بین‌الملل حتی ممکن است بسته به موفقیت و مهارت متقاضیان، محموله‌هایی را براساس معیارهای واضح و دقیق به صادرکنندگان اعطا کند. اما نگاه به دستور بودجه سالانه که دولت را موظف می کند چهار میلیارد و پانصد میلیون یورو صادرات نفت خام را به دیگران یا نهادها واریز کند درست به نظر نمی رسد.

5- در بند «ی» پاورقی 1401 اشكال اساسی وجود دارد. بخشی از فروش نفت خام و میعانات گازی به دولت تلف می شود و در نتیجه از قدرت چانه زنی دولت ایران و نام آن به نام شركت ملی نفت کاسته می شود. بازار نفت توجه داشته باشید که «سقف منابع ارزش صادرات نفت خام، میعانات گازی و خالص صادرات گاز معادل چهار میلیون و هشتصد و چهل و چهار هزار میلیارد (4 844 000 000 000 000 000 000) ریال است. حال اگر چهار میلیارد و پانصد میلیون یورو را در نصف یورو (حدود 270 هزار ریال) ضرب کنیم به عدد یک میلیون و دویست و پانزده هزار میلیارد (1.215.000.000.000.000 ریال) می رسیم. می بینید که به این ترتیب صادرات حدود یک چهارم تا یک پنجم نفت و میعانات گازی ایران (بدون احتساب خالص صادرات گاز و سه درصد منابع در آن رقم) در اختیار شرکت ملی نفت قرار نخواهد گرفت.

6- اشکالات دیگری در بند «ی» تبصره «یک» وجود دارد. قانون به صراحت اعلام نکرده است که این روغن در بازارها و بازارهای سنتی و قدیمی ایران که قبلا از مشتریان شرکت نفت بوده اند، عرضه نشود. تسویه مالیات او با شرکت نفت چگونه خواهد بود؟ درست است که در این بند قیمت صادرات ذکر شده است، اما اگر گیرنده نفت اگر بخواهد به قیمت فروش مقصد به شرکت ملی نفت بپردازد، ابزار شرکت نفت برای مقابله با آن چیست. (به خصوص در شرایط تحریمی که مشمول شرایط خاصی است.) مشکل اینجاست که بازارهای نفت ایران چندان متنوع نیستند. حال اگر گیرندگان نفت از شرکت ملی نفت، احتمالاً در همان بازارهای شناخته شده، بخواهند نفت را با شرایط متفاوت بفروشند، خریدار می‌تواند بین فروشنده غیرنفتی و شرکت ملی نفت ایران حرکت کند تا سهم خود را به حداکثر برساند. منافع. نتیجه آن آسیب به بازارهای نفت ایران خواهد بود. (اینکه در لایحه تصریح شده است که احکام اجرایی این بند را بخش‌هایی از دولت تعیین می‌کنند، در این مهم کافی به نظر نمی‌رسد.)

7. «قسمت دوم» بند «ی» لایحه بودجه نیز می گوید: «وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح مجاز است در قسمت (1) این بند یک میلیارد (1.000.000.000) یورو سرمایه گذاری کند. سهمیه مصرف میعانات گازی نفت خام از طریق پالایش در پالایشگاه های غیردولتی که ظرفیت تولید خود را افزایش داده اند پس از تصویب سازمان برنامه و بودجه کشور. “محصولات معادل حاصل از اعمال این بند برای صادرات در اختیار نیروهای مسلح قرار می گیرد.” کارشناسان در اینجا می توانند فرض کنند که با توجه به بازار خوب بین المللی فرآورده های نفتی و تخصصی بودن نهاد، فروش آن توسط وزارت نفت به صورت متمرکز و بودجه آن توسط سازمان برنامه و بودجه توزیع شود. (البته در شرایط تحریم، هر نهاد یا سازمانی که بتواند با ضوابط خاصی به فروش نفت و فرآورده ها کمک کند، باید مورد استقبال شرکت ملی نفت قرار گیرد، اما به عنوان پیش بینی بودجه سالانه که ممکن است، باید در نظر گرفته شود. سال های آینده.)

8- انتظار نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی که از فردا لایحه بودجه 1401 را بررسی می کنند، رسیدگی به مواردی مشابه موارد فوق است. باید عواقب «تعهد» دولت برای واگذاری فروش و صادرات بخشی از نفت خام و میعانات گازی کشور به جایی غیر از وزارت نفت را به دقت بررسی کرد.

دیدگاهتان را بنویسید