بحران مالی 18 صندوق بازنشستگی کشور/ نگاه سیاسی به صندوق ها و افراد غیرتخصصی دلیل بد بودن وضعیت صندوق هاست.

بحران مالی 18 صندوق بازنشستگی کشور/ نگاه سیاسی به صندوق ها و افراد غیرتخصصی دلیل بد بودن وضعیت صندوق هاست.

فائزه صدر: در بیشتر کشورهای جهان، نظام بازنشستگی از سرمایه گذاری های چند لایه تشکیل شده است. بخش وجوه است. صندوق بخشی از موجودی شرکت کنندگان را سرمایه گذاری می کند. سود دریافتی از این سرمایه گذاری برای بازنشستگی افراد تامین می شود. متاسفانه وضعیت صندوق های بازنشستگی کشور خوب نیست چندی پیش مدیرکل تامین اجتماعی وزارت کار اعلام کرد: ممکن است به جایی برسیم که برای پرداخت «حقوق» بازنشستگان مجبور به فروش کیش، قشم و خوزستان شویم. این سخنان اگرچه جنبه احتیاطی داشت اما منجر به برکناری این مدیر شد اما آنچه باقی می ماند بحران مالی است. به گفته کارشناسان، مشکلات پیچیده صندوق های بازنشستگی در کشور ارتباط مستقیمی با نحوه مدیریت آنها در گذشته و حال دارد. ستاره صبح در گفت و گو با علی ظفرزاده، عضو سابق هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی به این موضوع پرداخته است که در ادامه می خوانید:

بحران بودجه در کشور به یک معضل پیچیده تبدیل شده است، به عنوان یک کارشناس این بحران و علل آن را چگونه می بینید؟

وضعیت صندوق های کشور خوب نیست. به خصوص صندوق تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی، صندوق فولاد و بسیاری از صندوق های دیگر با مشکلات جدی مواجه هستند.

همیشه در دولت ها در این مورد بحث می شود و کسانی که دلسوز هستند گزارش می دهند. در جلسات مختلف به مسائل صندوق اشاره می شود و مشکل این نیست که بگوییم مسئولان از آن مطلع نیستند یا حساسیت موضوع هنوز مشخص نشده است. یکی از آنها صندوق تامین اجتماعی است. هر چند مدیرکل تامین اجتماعی پس از سخنانی مبنی بر “فروش کیش و قشم در آینده در صورت بی توجهی به مشکلات تامین اجتماعی” برکنار شد. اما سخنان او جنبه هشدار دهنده ای داشت. ای کاش اصل سخنان ایشان در این فضای سیاسی گم نمی شد. این یک خطر جدی است. نسبت صندوق های تامین اجتماعی بعد از انقلاب 25 به 1 بود اما امروز این نسبت به 4 به 1 رسیده است این وضعیت روز به روز بدتر می شود. در آینده صندوق تامین اجتماعی به جایی می رسد که دولت باید از محل اعتبارات خود حقوق بازنشستگان را پرداخت کند. پرداخت حقوق حدود 25 میلیون مستمری بگیر کم نیست و دولت توان پرداخت حقوق بازنشستگان را ندارد. زمانی که اکثر 18 صندوق در کشور دچار بحران هستند. این موضوع باید قبل از عبور از خط بحران حل می شد و دولت ها باید اقدامات اساسی برای مقابله با این بحران انجام می دادند. حدود 80 درصد هزینه های صندوق بازنشستگی کشور را دولت و از منابع ملی پرداخت می کند، در صورتی که در تشکیل صندوق ها باید برنامه ریزی و مدیریت شود که از محل سود حاصل از وجوه مشارکت کنندگان پرداخت شود. صندوق بازنشستگی.

اگر بخواهیم در مورد علل بحران در صندوق های بازنشستگی صحبت کنیم، کدام علل پیشرو هستند؟
اولین خشت کج در بنیان صندوق، مدیریت غیرتخصصی و غیرحرفه ای آنهاست. مسئولیت صندوق ها بر اساس تخصص، توانایی و تجربه تفویض نمی شود و مدیران صندوق ها با دیدگاه های سیاسی انتخاب می شوند و صندوق ها را با دیدگاه های جناحی و سیاسی اداره می کنند.

تیم هایی که در دهه های اخیر مدیریت وجوه کشور را بر عهده داشتند، از محاسبات و پیش بینی های بیمه ای آگاهی کمتری داشتند. بنابراین هر تیمی مشکلات خودش را در صندوق ها گذاشته و کمتر پاسخگوی اشتباهاتش است.

از سوی دیگر، دهه هاست ماهیت شرکت ها و مدیریت مجموعه های حاصل از منابع وجوه مورد غفلت قرار گرفته و مدیریت حرفه ای و تخصصی آن ها رصد نمی شود.

دولت و مجلس مدام هزینه های این صندوق ها را افزایش می دادند. به عنوان مثال مصوبه ای وجود دارد که بر اساس آن سازمان تامین اجتماعی موظف به تامین هزینه های کارکنان مسجد است. یا مجلس و دولت قانونی تصویب می کنند که سهم کارفرما از بیمه کارگاه های زیر 5 نفر توسط دولت پرداخت می شود. اما دولت نمی تواند این برنامه را ادامه دهد یا این بودجه را تامین کند و حق بیمه را پرداخت کند. یا سایر اقشار اعم از خانه دار یا رانندگان تاکسی که بیمه آنها بر عهده دولت سازمان تامین اجتماعی است. این بیمه ها ساخته شد اما هزینه های تامین اجتماعی افزایش یافت. زیرا دولت به دلیل تعهدی که روی این بیمه ها داشته نمی تواند سهم خود را به موقع پرداخت کند.

امروز دولت بزرگترین بدهکار صندوق تامین اجتماعی است چرا که نتوانسته به تعهدات خود عمل کند اما طرف دیگر این تعهدات که تامین اجتماعی است موظف به ارائه خدمات بوده و هست.

هزینه هایی که دولت و مجلس بر سازمان تامین اجتماعی تحمیل کردند از حق بیمه کارگران پرداخت شد و منابع در جایی که باید هزینه نمی شد.

این دولت می آید و آن دولت می رود و با هر تغییر دولت بدهی این قشر به سازمان تامین اجتماعی بیشتر و بیشتر می شود. با مدیریت غیرتخصصی سازمان تامین اجتماعی، فشار شیوه های غلط مدیریتی بر دوش بیمه گذار قرار می گیرد.

آیا می توان گفت نحوه انتخاب مدیریت صندوق در شرایط فعلی و بحران های صندوق نقش پر رنگ تری دارد؟

تنها نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که مدیران صندوق از کجا آمده اند؟ می تواند در حل مشکلات صندوق مفید باشد. باید دید این مدیران چقدر در این زمینه زحمت کشیده اند؟ چه سوابقی در امور مالی و بیمه دارند؟ و در پست های قبلی چقدر حرفه ای بوده اند؟ این یکی از بزرگترین مشکلات مدیریت صندوق است.

مشکل بعدی این است که این سازمان ها اسماً سه جانبه هستند. یکی این است که دولت 3 درصد از حق بیمه هر شرکت کننده را تامین می کند. سهم دولت از هر حق بیمه 3 درصد است، اما به دلیل این 3 درصد، دولت ها دخالت و در واقع دخالت بالایی در عملکرد صندوق ها دارند.

وجوه اصلی توسط کارفرمایان تامین می شود. چون کارفرما کسی است که کارگران دارد.اگر بیمه 23 درصد باشد. 7 درصد آن توسط کارگر و 3 درصد سهم دولت است و قسمت عمده حق بیمه توسط کارفرما تامین می شود. اما در کمال تعجب می بینیم که در ترکیب هیئت مدیره 2 نماینده کارگر و 1 نماینده کارفرما داریم و دولت 6 نماینده دارد.

در نهایت وزیر کار این 9 نفر را انتخاب می کند و 2 نماینده کارگری نیز توسط دولت انتخاب می شوند. در چنین قراردادی، 3 نماینده کارگر و کارفرما که از بین تشکل‌های کارگری انتخاب نشده‌اند و توسط جامعه کارگری و کارفرمایی تعیین نشده‌اند، طی یک فرآیند گزینش منصفانه. چه تاثیر مثبتی برای بیمه شده واقعی دارند؟!

وزیر کار نماینده کارگران را انتخاب می کند. وزیر کار نماینده کارفرما را انتخاب می کند. وزیر کار هیات مدیره سازمان بازنشستگی را در قالب هیات امنا انتخاب می کند. هیئت مدیره سایر صندوق ها نیز به همین ترتیب انتخاب می شوند.

سوء مدیریت، ساختار نامناسب و کنترل نادرست دولت بر این صندوق ها، این سرمایه های ملی را به خاکستر تبدیل کرده است.

سعید مرتضوی که بود؟ مدیری که از قوه قضائیه می آید و کاری به بیمه و بهداشت و درمان و درمان ندارد! او می آید و فاجعه می آورد. سعید مرتضوی با کمترین تحصیلات و دانش بیمه ای متولی سرمایه در گردش شد و در زمانی که هیچ تعهدی نداشت حدود 120 شرکت را یک شبه بدون هیچ ضابطه ای به فردی به نام بابک زنجانی فروخت! ابعاد این فاجعه به حدی است که برای تغییر نگرش مدیریت صندوق کافی بود.

دیدگاهتان را بنویسید