ساعت: 13:03
تاریخ انتشار: 1401/01/01
کد خبر: 1816037
مثل هر مسابقه دیگری در المپیک هم پیروزی ها و شکست های کوچک و بزرگی را تجربه کردیم که اشک و لبخند را به همراه داشت. چهره های زیادی امسال عنوان قهرمانی را رقم زدند و نامشان عنوان هایی را رقم زد تا ورزش یک سال پرمشغله و پرتلاطم را تجربه کنند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ سال 1400 سال پرمشغله و پر حادثه ای برای ورزش ایران بود. در سالی که بحران کرونری تا حدی فروکش کرد، رویدادهای ورزشی از سر گرفته شد که بدون شک مهمترین آنها بازی های المپیک بود. این اتفاق بزرگ و مهم فراز و نشیب هایی داشت. مثل هر مسابقه دیگری در المپیک هم پیروزی ها و شکست های کوچک و بزرگی را تجربه کردیم که اشک و لبخند را به همراه داشت. چهره های زیادی امسال عنوان قهرمانی را رقم زدند و نامشان عنوان هایی را رقم زد تا ورزش یک سال پرمشغله و پرتلاطم را تجربه کنند.
سی و دومین دوره بازی های المپیک به دلیل شیوع ویروس کرونا که حدود 11000 ورزشکار زن و مرد از 206 کشور جهان در آن شرکت داشتند، از اول آگوست در توکیو ژاپن به طور رسمی با یک سال تاخیر آغاز شد. ایران با 66 نفر در 17 رشته و 2 سهمیه سوخته متشکل از 56 رقیب در بخش مردان و 10 رقیب در بخش بانوان به توکیو رفت.
کاروان ورزشی ایران در این دوره از رقابت ها با کسب 2 مدال طلا، 2 مدال نقره و 2 آویز برنز به کار خود در بازی های المپیک پایان داد. نتیجه ای که با توجه به 8 مدال دوره قبل در ریو برای ورزش ایران ناکام تلقی می شد، ثابت می کند که چقدر در عرصه ورزش و سایر حوزه های دولت یازدهم و دوازدهم ضعیف و ناموفق بوده است.
ایران در توکیو 2020 ایران در رده بندی مدال ها نیز در رده بیست و هفتم قرار گرفت در حالی که در ریو 2016 در رده بیست و پنجم جدول قرار گرفت تا نزول و افت ورزش ایران را ملموس تر نشان دهد.
مروری بر اتفاقات ایران در المپیک 2020 توکیو و بررسی کارهایی که مدال آوران ایرانی در المپیک انجام دادند می تواند تصویر روشن تری از وضعیت ورزش ایران در سال قدیم به دست دهد.
کسانی که سال ورزش را جشن گرفتند؛ گاهی با اشک و آه و گاهی با شادی و لبخند.
صبح بخیر
به تعویق افتادن المپیک 2020 بهترین اتفاق ممکن برای حسن یزدانی بود تا با فرصت و حوصله پای مصدوم خود را التیام بخشد و با آمادگی کامل راهی توکیو شود. جایی که نبرد تکرار و انتقام از دیوید تیلور آمریکایی و یزدانی پس از 2 باخت متوالی در انتظار او بود، آنها می خواستند حساب سابق را با این گربه سیاه آمریکایی در المپیک تسویه کنند. یزدانی در توکیو ستاره اصلی کاروان ایران بود که به او خیره شده بود و بیش از پیش شانه هایش را بالا انداخت. در فینال بد 86 کیلوگرم المپیک البته تا 15 ثانیه پایانی همه چیز خوب پیش رفت اما یزدانی در ثانیه های پایانی تعجب کرد که تیلور برای سومین بار ستاره کشتی ایران را شکست داد و دست حسن از طلای المپیک کم شد. سه ماه بعد اما جام جهانی نروژ و بازی مجدد در فینال داستان دیگری داشت. یزدانی در روزهای پس از المپیک لحظه شماری می کرد تا با تیلور مبارزه کند تا طلسم را در نبردی انتقام جویانه بشکند. یزدانی این بار همه چیز را حساب کرده بود و در نهایت طلسم غول پیکر را شکست تا فریادهایش در نروژ سالن را به لرزه درآورد. انتقام حسن شیرین با طلای جهانی 24 عیار.
امیرحسین زارع
او در تیم ملی پسر گلمرضا محمدی نام گرفت. آزادکاری که در رده های اصلی زیر نظر سرمربی تیم ملی بود و محمدی به خوبی از کیفیت و توانایی های او آگاه بودند و به همین دلیل می خواستند زارع نماینده ایران در المپیک باشد. این موضوع در مورد سایر کشتی گیران آزاد که سرمربی تیم ملی را به تبعیض متهم می کردند، خوب پیش نمی رفت، اما المپیک توکیو و مسابقات جهانی نروژ نشان داد که تشخیص برده چقدر دقیق بوده است. زارع در 22 سالگی ستاره کشتی آزاد ایران در المپیک بود و با وجود کم تجربگی موفق به کسب مدال برنز فوق سنگین شد. تجربه ای که اگر کمی بیشتر باشد می تواند گنو پتریاشویلی مدعی را شکست دهد و کیفیت مدال او را افزایش دهد. اتفاقی که 3 ماه بعد در جام جهانی نروژ رخ داد و این بار کشتی گیر آزاد گرجستانی را شکست داد و طلای جهان را از آن خود کرد. تاج گذاری او در اسلو و شادی مهیج او که به نوعی تمجید از دیگر سنگین وزنان جهان بود، به معنای ظهور ستاره جدیدی از ایران در کشتی جهان است. ستاره ای که اگر قدرش را می دانست حداقل تا یک دهه هیچکس با آن مخالفت نمی کرد.
دوستت دارم
شاید اگر سال گذشته در همان زمان یکی می گفت که گری کوچولو موفق ترین ورزشکار سال ایران و بهترین مبارز سال جهان خواهد شد، هیچکس باور نمی کرد. در منطقه ای که همه نگاه ها به حسن یزدانی است و در رزم، برادر بزرگتر محمدرضا، محمدعلی، با بازوبند ناخدای و این کشتی های فنی و فنون خاص، ستاره اصلی مبارزه محسوب می شد. اما محمدرضا بی سر و صدا و بی سروصدا کارش را به پایان رساند و به اوج رسید. این بدن بی بند، این غفلت و خونسردی جنون آمیز و این تکنیک ناب، از محمدرضا یک مبارز متفاوت و البته قهرمان ساخت. در المپیک توکیو و در کمال تعجب تلخ و دردناک محمدعلی که دارنده مدال طلای اصلی و بلامنازع آن بود، هیچکس فکر نمی کرد محمدرضا بتواند برادر او و البته کاروان کشتی ایران باشد، اما چراغ ها را خاموش کرد. و طلا گرفت طلای ناب و امروزی که آبروی کشتی ایرانی را خرید. سه ماه بعد در دنیای نروژ، او مدال را با هیجان، خونسردی و سرسختی بیشتر تکرار کرد تا یک سال طلایی را به پایان برساند. فوق ستاره ای که می تواند یک دهه طلای غرب را برای ایران تضمین کند.
محمد سرایی
گفته می شود نابغه ها هر 50 سال در کمترین زمان ممکن به دنیا می آیند اما محمدهادی ساراوی قانون شکنی کرد. ستاره ای که مسیر ستاره قبلی را تازیانه می زند. شاید سریعتر این تصور که پس از فوق ستاره ای مانند کاسم رضایی، فرنگی کاری در سنگین وزن ایران ظاهر شود و بتواند مدال ها و موفقیت های کاسم را تکرار کند، بسیار بعید و منتفی بود. اما ساروی تصمیم خود را از همان روزهایی گرفته بود که قاسم را اسطوره شهر بر دوش مردم آمل دید و بعد در سالن کشتی شهرش زیر نظر این قهرمان جهان و المپیک تمرین کرد. سروی دوست داشت مدال های سنگین وزن جهان و المپیک همچنان متعلق به آمل باشد و این ماموریت را به خوبی انجام داد. او یکی از امیدهای اصلی ایران در المپیک توکیو بود و این امید را با مدال برنز تعبیر کرد. مدالی که اگر محمد هادی کمی تجربه بیشتر داشت رنگش عوض می شد. سه ماه بعد اما او ماموریت نیمه تمام خود را در اسلو به پایان رساند و طلای جهان را با پرستیژ به دست آورد. ستاره ای که با او بدن و شکاف های دیدنی را تمرین داده می تواند کاری کند که چند سال بعد نام کاسم رضایی را در آمل نداشته باشد!
علی داودی
تنها نقطه روشن سال وزنه برداری او بود. ستاره جوانی که چند سال پیش با طلای جوانان جهان و شکستن رکورد جهانی نشان داد ستاره دسته فوق سنگین در ایران متولد شده است. علی داودی تنها امید وزنهبرداری ایران برای کسب مدال در المپیک بود و در توکیو راحتتر از آنچه تصور میکرد به این امید پی برد و با بلند کردن نقره به سینه مدال نقره المپیک را زد. اما بعد از المپیک به بهانه خستگی به اردو نرفت تا فرصت حضور در مسابقات جهانی و مبارزه بارها و بارها با لاشا طلاهادزه معجزه گر گرجستان در دسته فوق سنگین را از دست ندهد. در کمال تعجب، فدراسیون وزنه برداری آنقدر درگیر مشکلات و حواشی خودش بود که هیچ گاه مدال آور المپیکی خود را تهدید نکرد که به راحتی مدال رنگی وزنه برداری ایران در جهان تاشکند را از دست بدهد. علی داودی اما مهم ترین بازیکن دسته فوق سنگین ایران است که اگرچه با رکورد باورنکردنی طلاهازه فاصله دارد، اما با توجه به سن و سالش، تنها ستاره ای است که می تواند لاشا را در سال های آینده تهدید کند. البته اگر تنبلی را کنار بگذارد سخت کار می کند و فکر نمی کند برای مدال المپیک اتفاقی افتاده است!
محمدجواد فروغی
از راهروهای بیمارستان تا طلای المپیک می تواند یک داستان تک داستانی جذاب برای یک ملودرام هیجان انگیز برنده اسکار باشد، اما در واقع توسط محمدجواد فروگی روایت می شود. مردی که نقطه شروعش تا طلای المپیک چند سال بیشتر طول نمی کشد. خواهر مستر قهرمان یک مسابقه تفریحی شد تا به این رشته علاقه مند شود و تیراندازی را به طور جدی شروع کند. در منطقه ای که دختران و دختران همیشه با مشکل کمبود مهمات و گلوله مواجه هستند، این تصور که یک تیرانداز بتواند روزی قهرمان المپیک شود، آرزوی باورنکردنی بود، اما محمدجواد فروگی این آرزو را محقق کرد. تیراندازی شاید تنها رشته ای باشد که زنان در آن از مردان جلوتر هستند و الهه احمدی دو بار در فینال المپیک چهارم و ششم شد. بنابراین همه فکر میکردند که جادوی مدالآوری المپیک قطعاً با دختران و ستارههایی مانند نجمه هدایتی شکسته میشود، اما فروگی بیصدا و بیصدا به مدال طلای المپیک توکیو دست یافت. تا زمانی که هیچکس حتی رئیس فدراسیون تیراندازی و رئیس کمیته المپیک و وزیر ورزش به دنبال مسئولیت نرفت و تنها ماند، او اولین مدال تاریخ تیراندازی بی صدا را هدف گرفت.
سجاد گنج زاده
او موفق ترین کاراته کای ایران در این سال هاست. ستاره سنگین وزن کاراته ایران برای کسب سهمیه المپیک با کاپیتان تیم ملی، ذبیح الله پورشیب مبارزه غیرمستقیم و تمام عیار داشت و در نهایت پس از نزدیک به 20 حضور در لیگ جهانی کاراته توانست بالاتر از پورشیب در رده بندی قرار بگیرد و به مقام قهرمانی برسد. المپیکی پس از اعلام دوپینگ باخمن عسگری، دیگر کاراته کای المپیکی، کل تیم اعزامی روی دوش سجاد افتادند و همین فشار برای کسب مدال طلای وحشتناک به او وارد شد. چیزی که گنج زاده را به مبارزه اقتصادی و کامل با تاتامی در توکیو واداشت. وی پس از 3 برد و یک تساوی به نیمه نهایی رسید و با غلبه بر حریف ترکیه ای به مصاف طارق حامدی، حریف سرشناس عربستان و تنها شانس مدال طلای المپیک عربستان رسید. نبردی سخت و نفس گیر که در آن سجاد با نتیجه 4 بر 1 سقوط کرد و در حالی که به نظر می رسید طلای خود را از دست داده بود، ناگهان با ضربه دست چپ به حریف عربستانی خود به زمین کوبید تا بیهوش شود. اتفاقی که اگرچه همه را آزار می داد، اما در نهایت با رای حریفان عربستانی محروم شد، بنابراین گنج زاده در اولین و آخرین کاراته المپیکی خود در این ماده تنها طلا گرفت.
انتهای پیام/