«گاو» توسط تلویزیون شکل گرفت/ تعریف علی نصیریان از نمایش عزت الله انتصامی

ساعت: 12:12
تاریخ انتشار: ۱۳۰۰/۱۱/۱۵
کد خبر: 1805848

علی نصیریان در شب فیلمبرداری داریوش مهرجویی درباره ساخت فیلم «گاو» گفت: پیش از آن از تلویزیون ایران تئاتر پخش می کردیم که یکی از آن سالن ها نمایش «گاو» بود.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ در چهارمین روز از جشنواره فیلم فجر، نشست آثار گنجینه با عنوان «اکران» و نشست نقد و بررسی فیلم «گاو» با حضور علی نصیریان (بازیگر) و اکبر نبوی (مجری) در محل جشنواره برگزار شد. .

علی نصیریان بازیگر این فیلم در ابتدا درباره ساخت «گاو» گفت: گاو اولین تجربه سینمایی من بود. قبل از آن من در تئاتر بودم. پیش از این تئاترهایی را در تلویزیون ایران به نمایش گذاشتیم که یکی از آنها نمایش گاو بود. آقای آل احمد این کار را بسیار تحسین کرد. بعد از اینکه فیلمنامه فیلم نوشته شد و متوجه شدیم سینما با تئاتر فرق دارد. داریوش مهرجویی از ما تست فیلم و فیلم گرفت و تمرین داد و مجموعه دیالوگ های فیلم را در دفتر تئاتر تمرین کردیم.

نصیریان گفت: این فیلم برای ما بسیار تاثیرگذار بود. همیشه گفته ام در گاو مهرجویی ما را با حضور در مقابل دوربین و تماشای فیلم آشنا کرد. از او فیلم یاد گرفتم. آنجا موضوع عمق میدان و حرکات دوربین و تکنیک های سینما برایمان روشن شد. اولین کارگردان و معلمی که به من یاد داد جلوی دوربین چه کار کنم داریوش مهرجویی بود.

این بازیگر سینما و تئاتر ادامه داد: ما یک تئاتر تلویزیونی با همین داستان را در تلویزیون بازی کرده بودیم و نقش هایمان تغییر نکرده بود اما کاری که به عنوان فیلم «گاو» انجام شد با تئاتر «گاو» متفاوت بود. اما شخصیت ها یکی بودند. هر کدام از ما نقش های تئاتری خود را در فیلم گاو بازی کردیم.

نبوی ادامه داد: در این فیلم فقط روستایی را می بینیم که از نظر امکانات حتی دوچرخه هم ندارد. دنیا برای دهقانان به همین سادگی است. همه ما در بازی ها با این سادگی مواجه شده ایم.

نصیریان درباره تاثیر این فیلم بر بازیگری گفت: قسمتی از بوی بد مرده در فیلم وجود داشت. وقتی متن این قسمت را خواندم بوی بدی به مشامم رسید. این داستان خیلی روی ما تاثیر گذاشت. آقایان مهرجویی و ساعدی مجبور نبودند در مورد چگونگی ایجاد نقشه به ما توضیح زیادی بدهند. من بیشتر از آن برای بازی بهتر از خود داستان استفاده کردم و آن را خواندم. صحنه های مختلف فیلم به من انگیزه داد تا تمرکز کنم.

او درباره حرفه بازیگری خود گفت: بازیگری نوعی تقلید است. اساس بازیگری تقلید به معنای واقعی است. یعنی بازیگر برای بیان شباهت صدای شخص دیگری را اجرا می کند. بازیگری تظاهر به ذات درونی است. مولانا می گوید وقتی در درونت اتفاقی می افتد، روی صورتت اثر می گذارد. ما که نمی توانیم همان شخصیت فیلم باشیم. این تظاهر باید انجام شود تا قابل باور باشد. اول از همه باید به بازیگر و شخصیتش ایمان داشته باشد. بازیگران معتقدند که نوعی نویسنده هستند. قطعا اگر شخص دیگری نقش من را بازی می کرد، نتیجه دیگری رقم می خورد.

این بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون در ادامه خاطرات خود از ضبط یک سریال گفت: یک شب می خواستند مجلس عزاداری در فیلم ضبط شود. هر چه خواندم، مردم روستا که در فیلم شرکت کردند، تحت تأثیر قرار نگرفتند. مهرجویی به من گفت کسی را پیدا کن که برایش دعا کنم. جستجو کردم و پناهگاهی پیدا کردم. وقتی نماز می خواندند همه گریه می کردند. تأثیر مردم آنجا نیز به آنها بستگی دارد.

نصیریان درباره شخصیت داریوش مهرجویی گفت: مهرجویی خیلی با وسواس کار می کرد. من اخیراً با او کار کردم و دیدم که با وجود سنش هنوز دقت قدیمی خود را دارد. حتی زمانی که با روستاییان بازی می کردیم، بارها کار می کردیم و تمرین می کردیم.

این بازیگر پیشکسوت درباره رئالیسم فیلم «گاو» گفت: این رئالیسم به نویسنده ساعدی برمی گردد. او زندگی روستایی داشته است. مجموعه هایی که او می نویسد مانند زباله گردی، هم از نظر زبان و هم از نظر شناخت فضا، روحی روستایی داشت. ساعدی هرگز در خانه شعر نمی نوشت. او همیشه در حومه شهر تردد می کرد. به شهرها و روستاها هم سفر کردم و همین به بازی در فیلم کمک کرد.

او در این صحنه گفت: صحنه ای که ما گرفتیم صحنه واقعی گاو نبود. فضای روستایی واقعی آذربایجان بود و مردم در کلبه های کوهستانی زندگی می کردند. حتی از زندگی‌ای که می‌خواستیم نشان دهیم هم فیلم‌برداری شد و وقتی عکس‌ها برای تولید و مجوز نمایش نمایش داده شد، گفتند اصلاً نیازی نیست در مورد آن فیلم بسازیم. بنابراین ما محل ساخت و ساز را تغییر دادیم تا بتوانیم کار را انجام دهیم.

نصیریان درباره تکیه مهرجویی به انسان در جهان بینی سینمایی اش گفت: ظهور انسان از ویژگی های مهرجویی است و همین ویژگی مهرجویی مهرجویی را ساخت.

وی در ادامه درباره اصل فیلم گفت: وقتی اولین گاو حسن مرد، همه از اتفاقی که افتاد شوکه شدند. سپس قهرمانی که نیروی عقل است به کمک روستاییان می آید. روستا با مرگ یک گاو دچار بحران و بحران شده است. این بحران در این روستا تا حدودی معنا پیدا می کند.

نصیریان همچنین به نقش آفرینی عالی عزت الله انتصامی اشاره کرد و تاکید کرد: اینکه حسن مشت حسن در نهایت بدون شعار «من گاو هستم» گفت نشان از محوریت بازی عالی پلیسی بود. انتصامی وقتی همگی برای استراحت به تهران می آییم آنجا می ماند تا در نقشش زندگی کند و وقتی می گوید من اولین گاو حسن هستم این فضا را به بهترین شکل بازی می کند. نمی دانم اگر شخصیت مشت حسن را بازی می کردم در روستا می ماندم یا نه، اما او حتی آخر هفته ها که عکس ها بسته بود، نمی خواست روستا را ترک کند.

نصیریان در پایان به اهمیت رئالیسم در بازیگری، رویکرد بازیگری در تئاتر اشاره کرد و گفت: بازیگری کار سختی است و به گفته دوستم بعد از کار در معدن، بازیگری هم کار سختی است. بازیگری در تئاتر مانند جراحی است که در مقابل دانش آموزانی که به دنبال دانش پزشکی هستند، بدن را با دقت بررسی می کند و حقایق بدن را آشکار می کند. در اصل بازیگرها باید هر اتفاقی در نقش می افتد باشند. برای مثال، در بوی پیراهن یوسف، وقتی دنبال اتوبوس می دویدم، ناخودآگاه دستانم را باز کردم و خم شدم. مثل پرنده ای که هدفی را تعقیب می کند. این بازیگر ذاتاً شما را مجذوب خود می کند.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید