فرصت دستیابی به توافق در دوحه از دست رفت

فرصت دستیابی به توافق در دوحه از دست رفت

روز جدید پس از دو روز مذاکره غیرمستقیم، نمایندگان ایران و آمریکا با میانجیگری انریکه مورا، نماینده اروپا در دوحه قطر، مذاکرات خود را بدون اعلام نتایج ملموس پایان دادند. اگرچه ایران به طور رسمی پایان برجام را اعلام نکرده است، اما برخی اظهارنظرها حاکی از پایان مذاکرات است. ستاره صبح در این رابطه گفت وگویی با قاسم محبعلی مدیرکل سابق خاورمیانه وزارت امور خارجه انجام داده است که در ادامه می خوانید:

با توجه به بی نتیجه ماندن مذاکرات با قطر، پایان برجام از سوی ایران اعلام نشده است، آیا هنوز امیدی به احیای برجام در طرف ایرانی وجود دارد؟

آنها شکست برجام را اعلام نمی کنند تا بتوانند از طریق گفتار درمانگر نرخ ارز، بورس و بازارهای داخلی را کنترل کنند. شرایط فعلی و آنچه از تیم مذاکره کننده و محمد مرندی می شنویم، بیشتر گفت و گو درمانی است تا سیاسی تا بر اساس اظهار نظر و تحلیل مسائل حل شود.

چندی پیش قرار بود مذاکرات به پایان برسد، اما ناکارآمدی مذاکره کنندگان مانع شد. زیرا قطر یک فرصت ارزشمند بود. به خصوص که قبل از سفر بایدن به منطقه برنامه ریزی شده بود. آمریکایی ها می خواستند در مورد ایران کاری انجام دهند. بنابراین ممکن است عراق از موضع بالاتری صحبت کند، اما امروز با توجه به توسعه روابط عربستان سعودی و اسرائیل، آمریکا در موقعیت قوی تری قرار گرفته است.

امروزه موضوع انرژی به یک معضل مهم در جهان تبدیل شده است. در این شرایط، ایران فرصت طلایی برای مذاکره با غرب داشت که می‌توانست مشخص شود یا اشتباه مذاکره‌کننده یا اشتباهات سیاست داخلی، این فرصت دمیده شد.

شرایط به گونه ای بود که آمریکا و اروپا آمادگی بیشتری برای توافق داشتند و این تصور وجود داشت که اگر توافق حاصل شود برای آنها سود بیشتری دارد، این فرصت را از دست دادیم و معلوم نیست منتظر چه فرصت دیگری باشیم!

نمی توان فهمید که ایران با گذشت زمان آسیب بیشتری خواهد دید. این خوش بینی درستی نیست که فکر کنیم با گذشت زمان امتیاز بیشتری می گیریم.

آیا نتیجه نگرفتن ایران در جریان مذاکرات به دلیل عدم اراده تیم مذاکره کننده برای احیای برجام است یا باید به نقش طرفین در مذاکرات توجه کرد؟

دستوری به تیم مذاکره کننده داده می شود که ما نمی دانیم دستورالعمل چه بوده است؟ در این مرحله دست تیم مذاکره کننده بسته است. اما باید توجه داشته باشیم که اگر دستورالعمل ها دشوار است، مذاکره کننده، مانند آشپز و معمار، باید از مواد موجود به خوبی استفاده کند تا بهترین نتیجه را به دست آورد.
هنر مذاکره علاوه بر این دستورالعمل ها متفاوت است که به نظر می رسد در هر دو جبهه با این تیم مذاکره کننده مشکل داریم.

سوء تفاهم در تهران و ضعف تیم مذاکره کننده دو دلیل شکست برجام است. تیم ظریف تفاوت زیادی با این گروه داشت. آنها تیم باتجربه ای بودند و از تحولات منطقه مطلع بودند. زیرا آنها در بخش های بین المللی کار می کردند و تجربه زیادی در مذاکرات چندجانبه داشتند.

دوستانی که امروز هستند تجربه مذاکره ندارند و به صراحت می توان گفت که تیم ضعیف است. اینکه در مذاکره مهارت نشان دهد به گونه ای که بتواند خواسته های ایران را هنرمندانه مطرح کند و نتیجه خوبی بگیرد، از این تیم برنمی آید.

شما به سفر بایدن به خاورمیانه اشاره کردید. تحلیلی وجود دارد که براساس آن هدف از این سفر عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی است. پیامدهای این سفر برای ایران چیست؟

بایدن در آغاز ماموریت خود تلاش کرد سیاستی متفاوت از دوره ریاست جمهوری قبلی آمریکا اتخاذ کند. تصور او این بود که مذاکرات برجام به سرعت با ایران به تفاهم می رسد و می تواند تعادلی در روابط منطقه ای آمریکا ایجاد کند تا بر چین و شرق آسیا متمرکز شود. اما برجام به نتیجه ای نرسید و موضوع اوکراین، نیاز اروپا به انرژی و وضعیت بازار انرژی در آمریکا و افزایش قیمت جهانی مواد غذایی اتفاقات پیش بینی نشده ای بود که سیاست های منطقه ای آمریکا را به چالش کشید. ایالت ها و حکومت دموکراتیک این کشور به بن بست برسند. موقعیت عربستان سعودی قبلاً تضعیف شده بود و موقعیت اسرائیل از نظر حکومت دموکراتیک در حال بازسازی بود. امروز بایدن به روابط با کشورهای عربی نیاز دارد. با توجه به عدم موفقیت در موضوع برجام و روندی که در اوکراین در حال پیشرفت است و پیامدهای جنگی که جهان را فراگرفته است، نیاز به احیای روابط بین ایالات متحده و کشورهای عربی وجود دارد. در روند صلح، آمریکا در صدد عادی سازی روابط عراق و اسرائیل و عربستان سعودی و اسرائیل است که ممکن است با حضور رئیس جمهور آمریکا در منطقه امکان پذیر شود. این برنامه باعث افزایش فشار بر ایران خواهد شد. آمریکا از این اهرم برای بازگرداندن ایران به میز مذاکره استفاده می کند.

دیدگاهتان را بنویسید