در مورد برخورد پلیس با زن، اصل مفسده، خود گشت است

در مورد برخورد پلیس با زن، اصل مفسده، خود گشت است

علی مجتهدزاده نوشت: در ماجرای ملاقات پلیس با این خانم، اصل مفسده، خود گشت ارشاد و شیوه مبارزه با حجاب در ماه های اخیر است که مبنای قانونی ندارد و مورد اعتماد مردم نیست.

«فساد جای دیگری است» عنوان یادداشت علی معتحدزاده برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده است: مفاهیمی مانند عدالت و مبارزه با فساد، چیزهایی نیستند که بتوان با یک یا دو اقدام به آن دست یافت یا اقدامات محدود و ملموسی مانند اجرای آن ها را به دست آورد. . شاید این اقدامات خاص و محدود در یک فرآیند معین، عامل یا بهتر بگوییم ابزاری در برابر اجرای واقعی عدالت و مبارزه با فساد شوند. این امر به ویژه در صورت تکیه بر تبلیغات و اغراق در این اقدامات برای نادیده گرفتن مشکلات اساسی اتفاق می افتد.

با این مقدمه به سراغ دو خبری می رویم که دیروز به طور همزمان منتشر شد; یکی دستگیری افسر پلیسی که در هنگام دستگیری یک زن رفتار خشونت آمیز داشت و دیگری حکم سه سال حبس وزیر سابق جهاد کشاورزی متهم به فساد مالی و احضار وزیر سابق به سکوت در جعبه چای دباش این خبر برای بسیاری به خصوص کسانی که از موضع رسمی در مورد این موضوعات اظهار نظر می کنند، نشان از راه درست تحقق عدالت و مبارزه با فساد بود. اما واقعیت این است که هر اقدامی که انجام شده، گام های رو به جلو و درستی است، اما به شدت ناقص، محدود و موردی است. به حدی که نمی توان از آنها نتیجه گرفت که حتی در همان چارچوبی که خبر مذکور به آن مربوط می شود، یعنی روابط مأموران نیروی انتظامی با مردم و پرونده دام و چای دباش، شاهد اداره هستیم. عدالت و مبارزه با فساد به معنای واقعی آن.

در ماجرای ملاقات پلیس با آن خانم، اصل مفسده، خود گشت ارشاد و شیوه مبارزه با ریش در ماه های اخیر است که مبنای قانونی ندارد و از اعتماد جامعه برخوردار نیست. در واقع، در این زمینه شاهد طیف گسترده ای از رفتارهای غیرقانونی و فراقانونی هستیم، از نحوه برخورد ماموران با شهروندان گرفته تا نحوه بسته شدن مشاغل و توقیف خودروها و طرد اجتماعی. در چنین طیف گسترده ای از موارد رفتار غیرقانونی، دستگیری یک افسر تنها یک استثنا است که به هیچ وجه افکار عمومی را قانع نمی کند.

جامعه ای که جدای از اتفاقات جاری، همچنان در این فکر است که سرنوشت گروه های متعددی که در سال های گذشته به عنوان «پلیس جلو» معرفی شده بودند به کجا ختم شده است؟ یا اینکه چرا هیچکس میزان حادثه دلخراش هشتم مهر ماه زاهدان را روشن نمی کند؟ تا زمانی که به طور مرتب شاهد خشونت و رفتار غیرقانونی در چارچوب رفتار افسران پلیس با شهروندان باشیم، رسیدگی به پرونده ضرری ندارد. همین دیروز فیلم جدیدی در خیابان شهید مطهری از دستگیری خشونت آمیز یک زن به دلیل بحث در مورد حجاب منتشر شد رفتار غیرقانونی زیاد با شهروندان و مطالبه عدالت.

همچنین در مورد محکومیت وزیر سابق جهاد کشاورزی و یا دعوت وزیر سابق به سکوت نیز ایرادات مشابهی وجود دارد. چرا اساسا هیچ اطلاع رسانی مستندی از این موارد وجود ندارد؟ چرا دادگاه وزیر سابق جهاد کشاورزی غیرعلنی شد؟ اما بر اساس اصل 165 قانون اساسی تاکید بر علنی بودن دادگاه ها و اطلاع مردم از جزئیات رسیدگی است و علنی نبودن دادگاه ها استثنا محسوب می شود. چرا مراجع قضایی ما همیشه به این استثنا می نشینند و حق آگاهی از جزییات پرونده ها را از مردم سلب می کنند، به ویژه مواردی که اعتماد عمومی به آنها وجود دارد؟

امروز از کجا می توان مطمئن شد که حکم سه سال حبس وزیر سابق جهاد کشاورزی متناسب با کاری است که وی انجام داده است؟ از کجا می دانید که حق وزیر سابق خیلی سنگین تر یا برعکس سبک تر از آن نبود؟ چرا مردم هنوز نمی توانند بفهمند که چه مقامات و سلسله مراتب دیگری در این دو پرونده فساد بزرگی که در دولت رخ داده، دست داشته اند؟ و در اینجا اصل فساد چیز دیگری است که مورد توجه قرار نمی گیرد.

حتی سخت‌ترین مجازات‌ها برای وزرا و مقامات عالی‌رتبه دولت در شرایطی که به سایر اصول مربوط به مبارزه با فساد و شفافیت حداکثری توجه نمی‌شود، امیدی به رفع ریشه فساد نیست و همچنان می‌توان انتظار داشت. که با پرونده فساد بیشتر رکورد فساد قبلی را خواهد شکست از اختلاس 123 میلیاردی بانک صادرات در سال 1374 تا به امروز، نزدیک به 3 دهه است که همین مسیر را طی کرده ایم و همیشه در سایه عدم شفافیت، مردم موفق به ثبت رکوردهای جدیدی شده اند. فساد در کشور نکته اصلی این است که این موارد محدود و فردی و عدم شفافیت، هر چند جدی و صادقانه باشد، باز هم نمی تواند دردی از مسائلی مانند اجرای عدالت و مبارزه با فساد را التیام بخشد.