آمار تکان دهنده در زمینه های خالی اقامت

آمار تکان دهنده در زمینه های خالی اقامت

روز جدید : تا پنج تا ده سال آینده باید نگران باشیم که پزشک متخصصی برای درمان بیماران وجود نداشته باشد.

در روزهای گذشته هشدارهای زیادی درباره خالی بودن ظرفیت پذیرش دستیار (رشته های تخصصی پزشکی) و استقبال پزشکان ایرانی برای مهاجرت داده شده است. از اخطار رئیس سازمان نظام پزشکی کشور که در همایش روز ملی پزشک در همدان اعلام کرد: امسال تخصص جراحی قلب 18 نفر ظرفیت دارد اما هیچکس درخواستی نداده است و فقط داریم. 2 فارغ التحصیل جراحی کودکان در سراسر کشور. تا اینکه تذکر استاد روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و رئیس بیمارستان روزبه که گفت: 50 درصد از دانشجویان پزشکی دانشگاه تهران که در واقع صد دانشجوی اول کنکور سراسری محسوب می شوند. در میان نخبگان و ژن های خوب کشور مهاجرت می کنند.»

یاسر صالحی نجف آبادی، دبیر شورای هماهنگی نظام پزشکی استان اصفهان نیز آمار تکان دهنده ای از کمبود ظرفیت پذیرش در رشته های تخصصی به خبرآنلاین داد.

وی می گوید: ظرفیت پذیرش دستیاران جراحی عمومی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در مهر 1400 10 نفر بود که از این تعداد تنها 7 نفر در این رشته ثبت نام کردند که کمتر از یک سال بعد 4 نفر انصراف دادند و اکنون تنها سه دستیار در این رشته این دانشگاه در رشته جراحی عمومی از دانشجویان استفاده می کند.

صالحی با تاکید بر اینکه این آمار بسیار بالاست، ادامه می دهد: در دانشگاه علوم پزشکی کردستان در چهار پنج سال اخیر حتی یک نفر در رشته بیهوشی داوطلب نشده است، هرچند کمبود شدید نیروی انسانی در این زمینه وجود دارد. میدانی که با آن روبرو هستیم.»

به گفته این پزشک متخصص، ظرفیت پذیرش دستیاران در رشته بیهوشی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان 25 نفر است که از این تعداد دو نفر در سال 1398 و در سال 1400 چهار نفر ثبت نام کرده و پذیرفته شده اند و هر چهار نفر کارمند هستند. وزارت بهداشت، اما در واقع پزشک هستند، عموم مردم آزاد نیستند.

چالش جدی کمبود متخصص بیهوشی

پیش از این علیرضا جلالی، متخصص بیهوشی و رئیس انجمن متخصصان بیهوشی قلب ایران نسبت به کمبود متخصص بیهوشی در برخی شهرها و استان های کشور و عدم اشتیاق و رغبت دستیاران پزشکی در زمینه بیهوشی هشدار داده بود و در وی در گفت وگو با تسنیم اظهار داشت: کمبود متخصص بیهوشی موضوع جدیدی نیست و این موضوع به حدود 4 سال پیش برمی گردد و تذکرات و پیگیری های انجام شده در سال های اخیر از سوی وزارت بهداشت و عدم توجه به این موضوع به ما مربوط می شود. امروز شاهد این هستیم که به یک مشکل ملی تبدیل شده است.

وی می‌گوید: علاوه بر مراکز دولتی، در حال حاضر در تهران، بیمارستان‌های خصوصی و تازه‌تاسیس که مشکل پرداختی ندارند، همچنان با کمبود متخصص بیهوشی همراه هستند و این امر منجر به کاهش استانداردهای ارائه خدمات می‌شود. با توجه به استانداردی که هر یک متخصص بیهوشی می تواند به 2 بیمار و 2 اتاق عمل به طور همزمان خدمات رسانی کند، این کمبود منجر به ارائه خدمات از 2 به 4 یا حتی 6 اتاق عمل می شود که منجر به کاهش کیفیت خدمات می شود. برای بیماران

به گفته جلالی، در پنج سال اخیر به طور کلی 50 درصد تمایل پزشکان برای ورود به حوزه تخصصی بیهوشی کاهش یافته است و اگر اقدامات لازم در این زمینه انجام نشود در آینده با مشکل مواجه خواهیم شد. کمبود متخصص بیهوشی در کشور وجود دارد و باید این مشکل برطرف و مورد توجه مسئولان قرار گیرد.

چرا پزشکان عمومی وارد رشته های تخصصی نمی شوند؟

اما سوال مهم اینجاست که چرا پزشکان تمایلی به ادامه تحصیل در رشته های تخصصی ندارند؟ دبیر شورای هماهنگی نظام پزشکی استان اصفهان در این باره می گوید: «بیایید به مسیری که یک پزشک عمومی برای رسیدن به تخصص طی می کند نگاه کنیم. برای قبولی در آزمون دستیاری باید دو سال شبانه روز درس بخواند، چهار سال در دوره دستیاری بدون اجازه کار یا تاسیس مطب تحصیل کند، بعد از این دو سال باید در اختیار وزارت بهداشت باشد تا اینکه بعد از اینکه بتواند مجوز کار بگیرد که حدود 15 تا 30 میلیون درآمد برایش به همراه دارد.”

صالحی ادامه می دهد: یک پزشک عمومی ممکن است ماهیانه 10 تا 20 میلیون درآمد داشته باشد اما برای متخصص شدن این دوره چند ساله آموزش و خدمت را در مناطق محروم طی می کند و تنها به درآمد 15 تا 30 میلیونی می رسد. در حالی که در این سالها با بیماری، مرگ، رنج و مشکلات فراوان بیماران مواجه بوده، آیا انصاف است که برود و تخصص را بگذراند؟

این پزشک متخصص معتقد است عرضه و تقاضا نسبت به قبل متفاوت است و می گوید: مشکل این است که جامعه ما به زیبایی علاقه دارد، جامعه داروی واقعی نمی خواهد، تقاضا همین است و عرضه نیز در این زمینه وجود دارد. یک فارغ التحصیل پزشکی ترجیح می دهد به جای جراحی عمومی برای جراحی زیبایی مراجعه کند. یا چرا باید دردهای جراح اطفال یا عروق را متحمل شود، چرا که بازگشت مادی برای او وجود ندارد».

وی توضیح می دهد: وقتی می گوییم پزشکی در ایران غیرانتفاعی است به این معناست که درآمد پزشک عمومی و متخصص تفاوتی ندارد، زیرا جامعه و اداره بهداشت هزینه زمان و عمری را که پزشک عمومی می پردازد، پرداخت می کند. گاهی اوقات تا 8 سال را صرف می کند تا متخصص شود. قدردانی نمی کند، پزشک عمومی باید مطب و درآمد و زندگیش را ببندد و کاملاً در اختیار وزارت بهداشت باشد اما با این همه سرمایه گذاری این فرد درآمد بیشتری نخواهد داشت و این ما را بسیار نگران می کند. در مورد آینده «در پنج تا ده سال آینده، ما باید نگران باشیم که هیچ پزشک متخصصی برای درمان بیماران وجود نداشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید