آمریکا در آستانه از دست دادن سلطه اقتصادی خود در جهان است

درگیری در اوکراین یک موضوع حیاتی برای ایالات متحده است که با وجود خطر از دست دادن کنترل امور اقتصادی جهانی در صورت تحلیل رفتن اقتصاد متحدان اروپایی خود، ناگزیر به مداخله در این درگیری است.

تاد در تفسیر خود برخی از تحلیل های ارائه شده توسط پروفسور جان میرشایمر ​​از دانشگاه شیکاگو را به یاد می آورد که استدلال می کند در حالی که درگیری برای روسیه “حیاتی” است، برای ایالات متحده (مانند جنگ جهانی دوم) فقط یک بازی دیگر است. در میان کشورهای دیگر؛ و اینکه برد یا باخت برای ایالات متحده اهمیت چندانی ندارد. اما این تحلیل کافی نیست و جو بایدن هم اکنون باید عجله کند، زیرا امروز آمریکا شکننده است و مقاومت اقتصاد روسیه، نظام امپراتوری آمریکا را به لبه پرتگاه می کشاند. هیچ کس انتظار نداشت که اقتصاد روسیه بتواند قدرت اقتصادی ناتو را تحمل کند.

اگر اقتصاد روسیه در برابر تحریم ها مقاومت طولانی مدت نشان دهد و موفق شود اقتصاد اروپا را فلج کند و از سوی دیگر با حمایت چین دوام بیاورد، کنترل اقتصادی آمریکا بر جهان از بین خواهد رفت و با آن آمریکا قادر نخواهد بود. برای تامین مالی تجارت عظیم خود و با کسری تجاری عظیمی مواجه خواهد شد که به سختی قادر به خروج از آن خواهند بود. بله این جنگ برای ایالات متحده حیاتی شده است و آنها نمی توانند قبل از روسیه از این درگیری خارج شوند.

واقعیت این است که آنها دیگر نمی توانند آن را رها کنند، و این واقعیت توضیح می دهد که چرا ما اکنون در میانه یک جنگ بی پایان هستیم، یک رویارویی همه جانبه که احتمالاً منجر به فروپاشی یک طرف خواهد شد.

مشکلات اقتصادی و اجتماعی

این کارشناس بیان می کند که درگیری در اوکراین منجر به یک اقتصاد واقعی می شود که امکان اندازه گیری ثروت واقعی کشورها و ظرفیت تولید آنها را فراهم می کند.

وی به ویژه به دو برابر شدن تولید گندم روسیه از زمان اولین تحریم های بزرگ اعمال شده در سال 2014 و همچنین موقعیت پیشرو روسیه در ساخت نیروگاه های هسته ای نه تنها در داخل بلکه در خارج از کشور اشاره می کند.

تاد معتقد است که نتیجه درگیری به توانایی طرف های متخاصم در تولید سلاح بستگی دارد. این مورخ خاطرنشان می کند که گذار به جنگ فرسایشی نفوذ فناوری نظامی پیشرفته آمریکایی مورد استفاده اوکراین را کاهش می دهد. جنگ فرسایشی پارامترهایی مانند در دسترس بودن پرسنل ماهر، منابع مادی و ظرفیت صنعتی را در اولویت قرار می دهد.

در این مرحله، مشکل اصلی سیاست جهانی‌سازی غرب شروع به مداخله می‌کند و خود را نشان می‌دهد: ما صنایع مختلف و به نظر خودمان کم‌سود را به خارج از مرزهای کشورهای خودمان و به نقاط دوردست جهان منتقل کرده‌ایم. دنیایی که الان نمی دانیم آیا کارخانه های نظامی ما می توانند با آن کنار بیایند آیا تولید مطلوب خواهد بود یا خیر؟

این کارشناس علاوه بر منابع طبیعی و صنعتی به نقش بزرگ نیروی انسانی و آموزش نیز اشاره می کند. او به این مزیت اشاره می کند که ایالات متحده از نظر جمعیت بیش از دو برابر روسیه است، اما به خوانندگانش توصیه می کند که به خاطر داشته باشند که در ایالات متحده تنها 7 درصد از دانشجویان به دنبال مشاغل مهندسی هستند. در حالی که حدود 25 درصد از دانشجویان روسی بیشتر به این رشته ها علاقه مند هستند که در نهایت باعث می شود از این نظر روسیه مزیت رقابتی نسبت به آمریکا داشته باشد.

تاد معتقد است که ایالات متحده در حال پر کردن شکاف با دانشجویان خارجی است که عمدتاً هندی و حتی عمدتاً چینی هستند، اما این منبع جایگزین غیرقابل اعتماد است و رو به کاهش است.

برخورد ایدئولوژی ها

این کارشناس فرانسوی همچنین تاکید کرد که «توازن ایدئولوژیک و فرهنگی قوا» فراموش نشود. وی یادآور شد که در دوران اتحاد جماهیر شوروی، ایدئولوژی کمونیستی به عنوان یک قدرت نرم مورد استفاده قرار می گرفت که اگرچه در چین و تا حدی در هند و اروپا مورد تحسین قرار می گرفت، اما به دلیل “الحاد دولتی” برای جهان اسلام جذابیتی نداشت، اما امروز روسیه خود را نشان می دهد. به عنوان یک قدرت بزرگ، نه تنها ضد استعمار، بلکه مردسالار و محافظه کار در رابطه با آداب و رسوم سنتی سایر ملل، می تواند حمایت های بسیار بیشتری را جلب کند.

به گفته تاد، روزنامه های غربی به طرز غم انگیزی خنده دار هستند. مدام تکرار می کنند: روسیه منزوی است! روسیه منزوی است! اما وقتی به آرای سازمان ملل نگاه می کنید، معلوم می شود که 75 درصد جهان از غرب پیروی نمی کنند. غرب که در چنین شرایطی بسیار کم به نظر می رسد.

تعارض کنونی، که رسانه های ما تمایل دارند آن را به عنوان تضاد ارزش های سیاسی توصیف کنند، در سطح عمیق تر، تضاد ارزش های انسان شناختی است. همین عدم آگاهی و عمق است که رویارویی را خطرناک می کند.

درگیری جهانی

واقعیت این است که جنگ جهانی سوم از قبل شروع شده است! بدیهی است که این درگیری که در ابتدا محدود به یک جنگ ارضی بود، به یک تقابل اقتصادی جهانی بین کل غرب از یک سو و روسیه با حمایت چین تبدیل شده است.

تاد معتقد است که این درگیری عملاً به یک جنگ جهانی تبدیل شده است. وی حدس زد که با توجه به عوامل اقتصادی و جمعیتی کنونی، انتظار می رود که خصومت ها ظرف پنج سال آینده پایان یابد.

او معتقد است که کشورهای اروپایی با ارائه تجهیزات نظامی به اوکراین، حتی اگر خود را در معرض خطر قرار ندهند، به نوعی «در کشتار روس ها مشارکت می کنند». این کارشناس تاکید کرد: اروپایی ها در درجه اول بر اقتصاد متمرکز هستند. ما سهم واقعی جنگ را از طریق تورم و کمبود کالاهای مختلف احساس می کنیم.

او می گوید در حالی که درگیر جنگ اقتصادی است، روسیه تا حدی اقتصاد جنگ را احیا می کند، اما در عین حال تمام تلاش خود را برای مراقبت از مردم انجام می دهد.

مراقبت از سربازان روسی (مردم) هدف اصلی خروج نیروهای روسی از خرسون است که پس از خروج آنها از مناطق خارکف و کیف انجام شد. ما در غرب کیلومتر مربع اشغال شده توسط اوکراینی ها را می شماریم در حالی که روس ها منتظر فروپاشی اقتصادهای اروپایی هستند! خط اصلی نبرد آنها، ما هستیم!

دیدگاهتان را بنویسید