آیا ایران و روسیه با هم خواهند ماند؟ / شاخه غربی کریدور شمال – جنوب به کاهش تنش با باکو بستگی دارد؟

آیا ایران و روسیه با هم خواهند ماند؟  / شاخه غربی کریدور شمال – جنوب به کاهش تنش با باکو بستگی دارد؟

از منظر تاریخی، نزدیکی کنونی ایران و روسیه از اهمیت خاصی برخوردار است. دو کشور اوراسیا از اواخر قرن شانزدهم، زمانی که مسکو و ایران صفوی با امپراتوری در حال گسترش عثمانی مخالفت کردند، چنین روابط نزدیکی نداشتند. اکثر ایرانیان هنوز به روس ها اعتماد ندارند و به یاد دارند که چگونه امپراتوری روسیه و بعداً شوروی بخش هایی از امپراتوری ایران را اشغال کردند.

اندیشکده آمریکایی «سنتر استیمسون» نوشت: ایران و روسیه در آستانه امضای توافقنامه جامع توسعه همکاری هستند. روابط این دو رقیب تاریخی مدت‌هاست که نتوانسته است به پتانسیل واقعی خود دست یابد، اما تمایل ایران به جانبداری از مسکو در جریان جنگ اوکراین، فضا را تغییر داده است. در واقع دو قدرت اوراسیا در نهایت توانستند زبان مشترکی در مورد مسائل مهم جهانی و منطقه ای پیدا کنند.

در ادامه این مقاله آمده است: از منظر تاریخی، نزدیکی کنونی ایران و روسیه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دو کشور اوراسیا از اواخر قرن شانزدهم، زمانی که مسکو و ایران صفوی با امپراتوری در حال گسترش عثمانی مخالفت کردند، چنین روابط نزدیکی نداشتند. اکثر ایرانیان هنوز به روس ها اعتماد ندارند و به یاد دارند که چگونه امپراتوری روسیه و بعداً شوروی بخش هایی از امپراتوری ایران را اشغال کردند.

با این حال، روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 به عنوان یک تهدید کمتر دیده می شد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه به تامین کننده مهم سلاح و فناوری هسته ای برای ایران تبدیل شد. با توجه به اینکه هر دو کشور در حال حاضر از غرب منزوی هستند، اتحاد نوظهور مبتنی بر مخالفت مشترک با هژمونی غرب و همچنین نیاز متقابل برای دور زدن تحریم ها است.

ایران می تواند بسیار عمل گرا باشد. مقامات تهران دیده اند که روسیه در جاه طلبی خود برای تحمیل کامل اراده خود بر اوکراین شکست خورده است، بنابراین مسکو اکنون مجبور است به قدرت های اوراسیا وابسته باشد. اگر قبلاً تهران تلاش می کرد پروژه های مشترک متعددی را که برای مدت طولانی متوقف شده بودند، اجرا کند، اکنون روسیه بیش از همه به ایران نیاز دارد.

از افزایش همکاری‌های نظامی و سایبری بین دو کشور بسیار استفاده شده است. روابط تجاری رو به رشد و توسعه برنامه ریزی شده کریدور ترانزیتی بین المللی شمال-جنوب (INSTC) کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این طرح در اوایل دهه 2000 مطرح شد اما به دلیل عدم سرمایه گذاری به دلیل تحریم های غرب علیه ایران محقق نشد. در آن زمان، روسیه نیز علاقه کمتری به تجارت جنوب داشت.

اما با توجه به جنگ در اوکراین، این کریدور معنای جدیدی به خود گرفته است. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در ژوئیه 2022 از تهران بازدید کرد و هر دو کشور متعهد شدند که تکمیل کریدور را ادامه دهند. ایران امیدوار است تا سال 2025 شاهد راه اندازی این مسیر باشد. از ژانویه تا مارس 2023، محموله های ترانزیتی بیش از 2.3 میلیون تن بوده است.

INSTC زمان ترانزیت از هند به اروپا را کوتاه می کند و می تواند بنادر روسیه را به خلیج فارس و اقیانوس هند متصل کند. این کریدور از سه شاخه اصلی تشکیل شده است: “شاخه” غربی در امتداد ساحل غربی دریای خزر و یک مسیر آسیای مرکزی از طریق ترکمنستان. علاوه بر این، برای ایران، این کریدور دسترسی به ده شهر با جمعیت یک میلیون کاربر یا بیشتر در امتداد رودخانه ولگا را باز می کند. همچنین یک مسیر ارتباطی به آسیای مرکزی و بنادر دریای سیاه آذربایجان و گرجستان است.

با این حال، باید توجه داشت که تکمیل INSTC تضمینی نیست. بهره برداری از کریدور به متغیرهای زیادی بستگی دارد، از جمله روابط پرتنش ایران و آذربایجان که از زمان پیروزی قاطع باکو در جنگ دوم قره باغ در سال 2020 بی ثبات شده است. تنش ها در اوایل سال جاری با حمله مرگبار به سفارت آذربایجان در تهران به اوج خود رسید. ایران اخیرا با باز شدن سفارت آذربایجان در اسرائیل مخالفت کرد و باکو شش مامور ایرانی مظنون را که به گفته آنها در حال طراحی کودتا بودند، دستگیر کرد. از آنجایی که شاخه غربی کریدور از آذربایجان می گذرد، خیلی بستگی به این دارد که آیا باکو و تهران بتوانند اختلافات خود را کاهش دهند یا خیر.

وقتی نوبت به تحلیل روابط ایران و روسیه می‌شود، معمولاً تفاوت‌های دیگری که در طول تاریخ روابط را متزلزل کرده است برجسته می‌شود. با این حال، این بار تفاوت ها کمتر اهمیت پیدا می کنند. جمهوری اسلامی همواره با نظم جهانی به رهبری آمریکا مخالف بوده است، اما روسیه در عین بی اعتمادی و حتی دشمنی با غرب، مردد بوده است. با این حال، پس از حمله به اوکراین، سکوت مسکو پایان یافت و ایران و روسیه یک سناریوی رادیکال و نظامی شده برای نابودی نظم لیبرال و ایجاد یک نظم چند قطبی واقعی به اشتراک گذاشتند.

در این نظم جدید، مفاهیم حوزه نفوذ و منطقه گرایی دوباره مطرح شد. در حالی که حوزه نفوذ روسیه شامل سرزمین های امپراتوری سابق این کشور است، حوزه نفوذ ایران همسایگان آن است. هر دو گذشته امپراتوری خود را احیا می کنند، اما این بار برای اجتناب از درگیری عجله می کنند و سعی می کنند نظمی متفاوت بسازند. به عنوان مثال، در قفقاز جنوبی و دریای خزر، هر دو کشور ایده منطقه‌گرایی را پذیرفته‌اند. ایده هایی مانند 3+3 (ترکیه، ایران و روسیه به اضافه ارمنستان، آذربایجان و گرجستان) منعکس کننده این تفکر هستند.

با این حال، نزدیک شدن ایران و روسیه نباید منجر به اتحاد نهایی شود. در واقع، در نظم نوین جهانی اوراسیا که مسکو و تهران در نظر دارند، اتحادهای رسمی نهایی تلقی نمی شوند. هر دو طرف استدلال می کنند که نیازی به تشکیل یک اتحاد واقعی ندارند زیرا این امر توانایی آنها را برای مانور در دوران چند قطبی جدید محدود می کند. هر دو از دیگری استفاده خواهند کرد.

هر دو از دیگری برای تقویت موقعیت های چانه زنی مربوطه خود در صحنه جهانی استفاده خواهند کرد. به عنوان مثال، روسیه به دنبال امتیازاتی برای اوکراین به‌عنوان بهایی برای حمایت مستمر از احیای توافق هسته‌ای ایران از سال 2015 بوده است. ایران نیز به نوبه خود تمایل کمتری به احیای توافق با ایالات متحده دارد زیرا از حمایت ضمنی مسکو برخوردار است.

ایران ساده لوح نیست، اما سیاست بسیار عمل گرایانه ای را در قبال روسیه دنبال می کند. برای تهران، روسیه تنها یک عنصر در تلاش برای شکل دادن به یک سیاست خارجی جدید است که شامل تقویت روابط با همسایگان اوراسیا و نزدیک شدن به عربستان سعودی است. برای تهران، روابط نزدیکتر با روسیه به منزله ایجاد نظم چند قطبی در اوراسیا با افزایش قدرت مانور و گستره وسیع تری از انتخاب های سیاست خارجی تلقی می شود.

همین امر در مورد روابط رو به رشد روسیه با چین نیز صادق است. نزدیک شدن مسکو با تهران باید به طور فزاینده ای به عنوان یک مشارکت بلندمدت تلقی شود. احتمالاً جنگ در اوکراین برای مدتی ادامه خواهد داشت، همانطور که رقابت فزاینده بین ایالات متحده و چین و تقویت تدریجی موقعیت پکن در خاورمیانه ادامه دارد. این تحولات عمده باعث تقویت همکاری بین تهران و مسکو در آینده خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید