آیا علی اف تهران و باکو را به جنگ اجتناب ناپذیر هدایت کرده است؟

آیا علی اف تهران و باکو را به جنگ اجتناب ناپذیر هدایت کرده است؟

اکثر ناظران و تحلیلگران امور بین الملل و سیاست خارجی بر این باورند که نتیجه اجتناب ناپذیر ادامه روند فعلی اقدام نظامی باکو علیه ایران، «جنگ» خواهد بود. این واقعیت که مقامات سیاسی جمهوری آذربایجان به رهبری الهام علی اف هر روز و به طور مداوم از سطح جدیدی از اقدامات ضد ایرانی رونمایی می کنند، ایران را به سمت یک جنگ اجتناب ناپذیر و اجباری سوق می دهد.

دومینوی تنش، جنگ لفظی، اقدامات دیپلماتیک و رزمایش نظامی تحریک آمیز جمهوری آذربایجان علیه ایران با سرعت و شدت بی سابقه ای ادامه دارد. تنش میان دو کشور با وجود چند ماه گذشته نه تنها فروکش نکرده بلکه در چند هفته اخیر ابعاد بیشتری به خود گرفته است.

بر اساس گزارش فرارو، در نتیجه اختلافات و اختلافات فزاینده بین کشورها، وضعیت کنونی را می توان پرتنش ترین سطح روابط دو کشور در سه دهه اخیر، یعنی از زمان استقلال جمهوری اسلامی ایران ارزیابی کرد. . آذربایجان در 30 اوت 1991 (8 شهریور 1370). این در حالی است که با افزایش اختلافات بین دو کشور، توجه ناظران رسانه ای و سیاسی در ایران بیش از پیش بر این موضوع متمرکز می شود. در این میان رویکردهای متفاوتی برای آینده تنش میان دو کشور مطرح شد که بیش از هر زمان دیگری اتخاذ تصمیمات هوشمندانه دستگاه دیپلماسی کشورمان را ایجاب می کند.
داستان 8 ماه تقابل حداکثری در 8 قسمت; چگونه دو کشور به تیره ترین روابط تاریخی خود رسیدند؟

1- نقطه ثقل یا به روایت بهتر، تمرکز سطح تنش بین تهران و باکو، رسیدن به بالاترین حد ممکن را باید به تحرکات ارتش آذربایجان در تابستان سال گذشته اشاره کرد. در اوت 1401 درگیری های نسبتاً شدیدی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان رخ داد. در دور جدید درگیری ها، برخلاف جنگ سپتامبر 2020، کانون تنش در منطقه کوهستان گارا نبود، اما این بار تمرکز ارتش باکو بر حملات به جنوب ارمنستان و استان سیونیک بود.

در نتیجه تحرکات جدید ارتش باکو، همه نگاه ها به سمت هدف الهام علی اف برای تحقق پروژه کریدور بین المللی تورانی معطوف شد. علی اف با حمایت متحدان اصلی خود، ترکیه و اسرائیل، قصد دارد کریدور “زنگزور-لاچین” را که شاهراه ارتباطی برای اتصال آسیا و اروپا است، تحقق بخشد. سیونیک از شرق با جمهوری آذربایجان و از غرب با نخجوان احاطه شده است و از جنوب با جمهوری اسلامی ایران تنها 44 کیلومتر مرز مشترک دارد.

علیرغم اینکه این منطقه ارمنستان را به منطقه قره باغ کوهستانی متصل می کند، اما برای ایران اهمیت استراتژیک دارد. اگر باکو این استان را کنترل کند، بخشی از راه ارتباطی ایران و ارمنستان و در نتیجه اوراسیا و اروپا در دست جمهوری آذربایجان و متحدانش خواهد بود. این مسیر محل میلیون ها دلار تجارت خارجی ایران با همسایگان و حتی با کشورهای اروپایی است. کنترل استان سیونیک توسط باکو می تواند به نقطه کانونی برای حضور نظامی اسرائیل در مرز شمالی ایران در منطقه زنگزور تبدیل شود. کنترل این منطقه آنکارا و باکو را به یک نیروگاه انرژی و ترانزیتی بر سر تهران تبدیل می کند.

در کنار این موارد، از دید ایران، تصرف استان سیونیک می تواند مقدمه ای برای تصرف کل کشور ارمنستان و برهم زدن توازن قوا در منطقه باشد. علاوه بر این، ایجاد کریدور باکو به معنای حذف تهران از ژئوپلیتیک قفقاز و بستن تنها کریدور مستقیم ارتباط سرزمینی ایران با اروپا خواهد بود.

2- جمهوری اسلامی ایران با آگاهی از این مشکلات، در ماه های پس از مرداد ماه سال گذشته (1401) که انگیزه باکو برای تصرف استان سیونیک افشا شد، آشکارا رویکرد تقابلی را در پیش گرفت. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان اقدامی نمادین و قابل توجه در پنجم مهرماه رزمایش عبور از رودخانه ارس در منطقه عمومی ارس را انجام داد. حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران نیز 7 مهرماه عازم ارمنستان شد و سرکنسولگری ایران را در شهر کاپان استان سیونیک افتتاح کرد.

3- اقدامات ایران واکنش متقابل جمهوری آذربایجان را برانگیخت. 50 روز پس از رزمایش ایران، دولت جمهوری آذربایجان به همراه ترکیه رزمایش «مشت برادری» را در 26 آذرماه برگزار کرد. مهمترین جنبه این رزمایش عبور نیروی انسانی و تجهیزات نظامی دو کشور از رودخانه مرزی ارس بود که از دید بسیاری از ناظران پاسخی آشکار به رزمایش اخیر ایران تلقی شد.

4- پس از این رزمایش، لفاظی های الهام علی اف و برخی از نمایندگان مجلس باکو در خصوص آذری ها در ایران ادامه یافت، اما حادثه مهم در 7 بهمن ماه پس از حمله فردی به سفارت باکو در تهران رخ داد. در این حادثه که منجر به کشته شدن اورهان عسگروف، افسر امنیتی سفارت شد، تنش بین ایران و جمهوری آذربایجان به بالاترین حد ممکن رسید. باکو سفارت خود را در تهران بست و این حادثه را یک حمله تروریستی اعلام کرد. وزارت امور خارجه جمهوری آذربایجان در 31 ژانویه (11 یمن) با صدور بیانیه ای خواستار بازگشت اتباع خود از ایران شد.

5- همزمان با تمامی اقدامات ذکر شده، هجمه رسانه ای و تبلیغاتی ضد ایرانی در جمهوری آذربایجان به شدت افزایش یافت. مهمترین جلوه آن، اظهارات الله شکر پاشازاده، خواجه دربار الهام علی اف بود که ادعاهای دروغینی مبنی بر اسارت آذری ها به دست فارس ها داشت. همچنین نیروهای امنیتی جمهوری آذربایجان در تاریخ 31 ژانویه 2023 (11 بهمن 1401) آغاز عملیاتی تحت عنوان «علیه شبکه جاسوسی ایران» را اعلام کردند. وزارت امور خارجه جمهوری آذربایجان در تاریخ 12/2/22 از ایران در مجامع بین المللی شکایت کرد.

6- در ادامه رویکرد منفی باکو، در تاریخ 5/16 بهمن، ویدئویی در رسانه ها و شبکه های اجتماعی دست به دست شد که در آن علی اف قاری قرآن را برای خواندن سوره فتح به مرز ایران در کنار رود ارس فرستاد. این اقدام نمادین از سوی باکو نوعی تهدید به جنگ علیه ایران خوانده شد. تناقضات علی اف هنوز به پایان نرسیده بود، زمانی که او قاری را به ساحل «رود ارس» فرستاد و «سوره فتح» را خواند، در جریان کنفرانس امنیتی مونیخ که در 17 تا 19 فوریه برگزار شد، در قلب اروپا بود. (28 تا 30 بهمن)، سازمان ایرانی را که پشت حمله به سفارت باکو در تهران بود معرفی کرد و انگ تروریسم دولتی را به ایران آورد.

7- با وجود کاهش تنش بین دو کشور به مدت نزدیک به یک ماه، در آغاز سال جدید ایرانی اخباری مبنی بر تجمع نیرو و آمادگی ارتش آذربایجان برای حمله به استان سیونیک در ارمنستان منتشر شد. با انتشار اخبار و فیلم هایی از این حادثه، منابع غیر رسمی در ایران نیز از آماده باش نیروهای ایرانی در شمال غرب کشور خبر دادند. همزمان با جدی شدن احتمال وقوع جنگ، جنگنده های F4 و F4 جمهوری اسلامی ایران بر فراز آسمان شمال غرب ایران و در مناطق نزدیک به مرزهای ارمنستان، باکو و نخجوان به پرواز درآمدند. نمایشی که ناظران سیاسی آن را هشدار جدی تهران به باکو برای عدم توسل به ماجراجویی تعبیر کردند.

8- جدیدترین و شاید جدی ترین موج تنش میان ایران و جمهوری آذربایجان در چند روز اخیر و پس از بیانیه 210 نماینده مجلس ایران علیه باکو رخ داد. نمایندگان مجلس ایران در تاریخ 26 فروردین در بیانیه ای اقدام به معرفی سفیر آذربایجان در اسرائیل را محکوم کردند. پس از این بیانیه، موج گسترده اقدامات و تحرکات ضد ایرانی به طور بی سابقه ای شدت گرفت.

جمهوری آذربایجان در اولین گام چهار دیپلمات ایرانی در باکو را به عنوان عناصر نامطلوب شناسایی و از آنها خواست ظرف 48 ساعت کشور را ترک کنند. همزمان، جمهوری آذربایجان رزمایش زمینی و دریایی گسترده ای را در مناطق جمهوری خودمختار نخجوان و نزدیک مرزهای ایران آغاز کرد. همچنین نیروی دریایی این کشور رزمایش تهاجمی را با حضور ناوها در «دریای خزر» انجام دادند. در موج نفرت پراکنی اخیر، حتی رسانه های جمهوری آذربایجان نیز مدعی شدند که پرچم ایران از سفارت ایران در خیابان بنیاد سرداروف در باکو برداشته شده است که البته به سرعت نادرست بودن آن ثابت شد.

در جدیدترین اقدام غیرسازنده و تنش‌زای باکو در روابط با تهران، مجلس شورای ملی این کشور روز گذشته (28 فروردین) در بیانیه‌ای از ایران خواست از «اقدامات تعصب‌آمیز» علیه جمهوری آذربایجان خودداری کند. مجلس جمهوری آذربایجان در بیانیه خود بیانیه مجلس ایران مبنی بر افتتاح سفارت جمهوری آذربایجان در فلسطین اشغالی را «دخالت در امور داخلی و اقدام سیاسی تحریک آمیز دیگری» علیه باکو خواند.
قرائت چهار ناظر سیاسی از دومینوی تنش بین تهران و باکو

تداوم تنش ها و اوج گیری اختلافات جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان در ماه های اخیر چهار تفسیر را در رسانه ها و جامعه تحلیلگران امنیت بین الملل انجام داده است.

اول) نتیجه اجتناب ناپذیر رویکرد منفعلانه تهران، جنگ است: اکثر ناظران و تحلیلگران مسائل بین المللی و سیاست خارجی معتقدند که نتیجه اجتناب ناپذیر ادامه روند کنونی اقدام نظامی باکو علیه ایران، «جنگ» خواهد بود. این واقعیت که مقامات سیاسی جمهوری آذربایجان به رهبری الهام علی اف هر روز و به طور مداوم از سطح جدیدی از اقدامات ضد ایرانی رونمایی می کنند، ایران را به سمت یک جنگ اجتناب ناپذیر و اجباری سوق می دهد. از منظر آنها، سیاست ها و اقدامات باکو عرصه معادلات را به جنگی اجتناب ناپذیر تبدیل می کند.

دوم: دلیل تهاجم و دشمنی باکو، نه تحریکات خارجی، بلکه در داخل ایران است!: برخی از تحلیلگران ایرانی نیز بر تداوم تجاوزات مسلط باکو علیه تهران – علیرغم نقش پشت پرده اسرائیل، ترکیه و …- معتقدند. – ریشه در او در داخل ایران است. از دیدگاه آنها، رضایت بیش از حد تهران از سیاست های خصمانه باکو دلیل اصلی جسارت فعلی این کشور کوچک است. عدم درک صحیح مقامات ایرانی از تهدیدات ناشی از استراتژی توسعه طلبانه علی اف و امید دولتمردان به تغییر رویکرد باکو، ریشه وضعیت کنونی است. این گروه بر این باورند که سکوت و انداختن توپ تقصیر به خاک ایران یکی از اشتباهات بزرگی است که در ماه های اخیر باعث شده تا سطح تنش به وضعیت فعلی برسد.

ثالثاً) لزوم اقدام قاطع و تعلیق علی اف: برخی ناظران سیاسی ایرانی نیز از ابتدای بحران در روابط ایران و جمهوری آذربایجان، اقدام قاطعانه و تعلیق علی اف را به هر وسیله ممکن انجام داده اند. از منظر این گروه، تهدیدات علی اف و استراتژیست هایش تهدیدی جدی برای امنیت ملی ایران و منطقه است که هرگز نباید از سوی ایران پذیرفته شود. حتی این گروه از تحلیلگران ورود به میدان تنش جمهوری آذربایجان و ارمنستان را اقدامی ضروری برای جلوگیری از اهداف شوم علی اف ارزیابی می کنند.

4) تداوم صبر استراتژیک یک ضرورت است: برخلاف ناظران سیاسی که طرفدار رویکرد قاطع و تهاجمی هستند، گروه دیگری از ناظران سیاسی معتقدند که توصیف تنش بین باکو و تهران اغراق آمیز است. از دیدگاه آنها بزرگ نمایی تهدیدات استراتژی باکو علیه تهران نتیجه اقدامات لابی های ارمنی در ایران است و زمینه واقعی ندارد. این گروه ادامه رویکرد صبر و تعامل استراتژیک با باکو را توصیه می کند.

دیدگاهتان را بنویسید