احیای برجام؛ توافق قریب الوقوع یا ادامه مذاکرات فرسایشی؟

احیای برجام؛  توافق قریب الوقوع یا ادامه مذاکرات فرسایشی؟

روز جدید دولت بایدن به دنبال اقدامی معنادار برای خارج کردن پرونده هسته‌ای ایران از معادله مطرح شده در رابطه با دولت آمریکا به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است. از این منظر معتقدم آمریکایی‌ها نمی‌خواهند یک توافق معتبر، باثبات و معنادار با ایران داشته باشند.

در روزهای اخیر و همزمان با تشدید رایزنی های دیپلماتیک با هدف احیای برجام که مشخصاً با ارائه بسته پیشنهادی اروپا به ایران آغاز شد و متعاقباً با واکنش ایران به این پیشنهاد و سپس واکنش آمریکا به ایران همراه شد. پاسخ ایران، بسیاری نظر خود را در این مورد بیان کردند. آنها امیدوار بودند که دستیابی به توافق برجام بیش از هر زمان دیگری قابل دسترس باشد.

در همین راستا شاهد بودیم که حتی بازارهای ارز و طلا در ایران نیز به گشایش های جدید و احتمال توافق واکنش نشان دادند و شاهد کاهش قابل توجه قیمت ها در آنها بودیم. با این حال، برخلاف برخی گمانه‌زنی‌های کنونی و خوانش‌های رایج در مورد احتمال بالای توافق ایران و غرب، برخی منابع خبری غربی و البته تعدادی از کارشناسان و تحلیل‌گران داخلی وجود توافق قریب‌الوقوع را قابل توجه نمی‌دانند. آنها خیلی این را ندارند و معتقدند که اختلافات بین تهران و واشنگتن همچنان وجود دارد و تنها باید منتظر ادامه مذاکرات بود.

در واقع، این طیف استدلال می‌کنند که در شرایط کنونی، نه ایران و نه آمریکا از دستیابی به توافق برای خود سود چندانی احساس نمی‌کنند و معتقدند بهترین سناریو حفظ وضعیت موجود است.

احیای برجام؛ توافق قریب الوقوع یا ادامه مذاکرات فرسایشی فرارو در گفت وگو با مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه و کارشناس سیاست خارجی، به طور مشخص به این سوال پاسخ داد که آیا واقعاً توافقی در قالب معادله هسته ای ایران قریب الوقوع است یا با پروژه ای روبرو هستیم که آیا در قالب یک ارائه امیدوارکننده، تنها دنبال کردن مذاکرات مخرب با اهداف مشخص، به ویژه از سوی ایالات متحده آمریکا است؟

مهدی مطهرنیا استاد علوم سیاسی در پاسخ به این سوال که آیا توافقی با محوریت معادله هسته ای ایران را اجتناب ناپذیر می بیند یا باید همچنان شاهد مذاکرات خورنده در این زمینه باشیم؟ او می گوید: «من معتقدم که ما در حال تجربه نوعی لغزش و بحران واژگان هستیم. توافق یعنی چه؟ آیا توافقی بین آمریکا و ایران، اعضای دو بازیگر اصلی و نه حاشیه‌ای پرونده هسته‌ای تهران وجود داشته باشد، و بعد حل شود یا خیر، آیا «تحمل» در قالب توافق وجود دارد. ? مشکلات ایران و آمریکا ماهیت وسیعی دارد و منشأ ایدئولوژیک آن نوع تقابل گفتمانی است که رده های بالای آنها در درگیری های سیاسی از خود نشان می دهند و البته پرونده هسته ای ایران دلالت ضمنی یا اجباری معنای عینی دیگری است. یعنی مشکلات و چالش های متعدد پیش روی ایران. و آمریکا آنها را دارد.”

مطهرنیا ادامه داد: ایران کشوری با رویکردهای ایدئولوژیک است و جهت گیری های این کشور در قالب های سیاسی و امنیتی نیز متجلی است. این کشور برای خود به‌عنوان رقیب نظم بین‌المللی موجود و بر خلاف آمریکا به‌عنوان رهبر کفر و امپریالیسم جهانی ارزش قائل است و خود را تعریف می‌کند. از این منظر زنجیرهای «تقابل، مدارا و درگیری» بین ایران و آمریکا همواره وجود داشته و اگر تاکنون توافقی حاصل شده، در چارچوب «تساهل» بوده است. تجلی عینی این مشکل را در جولای 2015 در قالب جمع بندی نسخه اولیه برنامه جامع اقدام مشترک مشاهده کردیم. نباید فراموش کرد که تصمیم گیرنده اصلی در مسائل مهم و راهبردی سیاست خارجی ایران، رهبر معظم انقلاب است. این یک واقعیت آشکار است. وی همچنین در این چارچوب 9 شرط را در خصوص انعقاد نسخه اولیه توافق برجام مطرح کرد و این موضوع نشان می‌دهد که تهران اساسا محدودیت‌های خاص خود را برای توافق برجام دارد. هم اکنون نیز ایران در حال بررسی موضوع دستیابی به توافق در قالب معادله برای از سرگیری برجام بسته به شرایطی است که رهبری کشورمان تعیین کرده است.

این کارشناس سیاست خارجی کشورمان افزود: اما ایران به دلیل فشار اقتصادی وارد شده به کشورمان و در عین حال دیگر معادلات راهبردی، قصد ندارد موضوع برجام را تکمیل شده نشان دهد و در مجموع شاهد بوده ایم. تهران با وجود دلایل فراوان برای خروج از برجام در مواردی مانند ترور سردار قاسم سلیمانی، شهید فخری زاده، مصوبه شورای اسلامی حمایت از حقوق هسته ای و سایر اقدامات مخرب علیه کشورمان در حوزه هسته ای، همچنان ادامه دارد. در چارچوب مذاکرات برجام باقی مانده و این موضوع نشان می دهد که ایران به دنبال توافق است و بر اساس نیازهای دوره «تحمل» این توافق را برای خود مطلوب می داند.

وی ادامه داد: از سوی دیگر ایالات متحده آمریکا نیز در شرایط کنونی دولت ضعیفی دارد. دولت بایدن بر اساس آرا، آراء و نظرسنجی ها، یکی از ضعیف ترین دولت های آمریکا در نیم قرن اخیر به شمار می رود و در عین حال، این دولت اساسا به دنبال حرکتی معنادار برای خروج از پرونده هسته ای ایران است. معادله ناشی از نگرش دولت آمریکا به آژانس بین المللی انرژی اتمی.

مطهرنیا تصریح کرد: معتقدم آمریکایی ها نمی خواهند با ایران یک توافق معتبر، باثبات و معنادار داشته باشند. از این رو با طرح موضوعات جدید و البته تضعیف روند مذاکرات، به دنبال بسترسازی برای کشاندن پرونده ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی بر اساس موضوعات پادمانی و رودررو شدن ایران با آژانس به جای آمریکا هستند. معادله اتمی و در عین حال استفاده ابزاری از این مسئله را مطابق با علایق خود ارائه می دهند. در واقع تلاش می کنند به محض رسیدن ایران و آژانس به نقطه تقابل با یکدیگر، افکار عمومی بین المللی را علیه کشورمان بسیج کرده و زمینه را برای انزوای گسترده کشورمان فراهم کنند.

این کارشناس مسائل بین الملل افزود: به عبارت دیگر بذرهایی که اکنون دموکرات ها می کارند، شاید جمهوری خواهان ثمره آن را درو کنند و با تعریف پرونده هسته ای ایران در قالب درگیری تهران با آژانس بین المللی انرژی اتمی و شکست. برای حل آن مشکل، ریشه این مشکل همین است. افکار عمومی به راحتی فشار تحمیل شده بر ایران را می پذیرد. در این معادله، آمریکا عملا از اتهامات مرتبط با ایران فاصله گرفته و به بازیگری سایه در این چارچوب تبدیل می‌شود.

این استاد علوم سیاسی گفت: در این راستا آمریکایی‌ها می‌توانند در سایه اعمال تحریم‌های گسترده علیه آن کشور، ایران را تحت فشار بیشتری قرار دهند و همچنین انگشت اتهام را از خودشان (در مورد ایران) دور کنند. اگر تهران توافق جدیدی را بپذیرد، بین دو لبه چاقو خواهد بود. از یک طرف اقتصاد متزلزلی که وجود دارد و این مشکل ممکن است تبعات دیگری برای کشور ما داشته باشد و در عین حال اگر دولت ابراهیم رئیسی توافقی کمتر از نسخه اولیه برجام را بپذیرد، عملا این موضوع آسیب ایدئولوژیک نشان می دهد جدی رئیس دولت (دولتی که چهره های اصلی و مهم آن مخالف برجام هستند) خواهد بود.

وی ادامه داد: این دولت می‌خواست همه تحریم‌ها علیه ایران چه هسته‌ای و چه زیرهسته‌ای لغو شود و اساساً این دولت باید صحت اقدامات آمریکا را در قالب یک توافق جدید و همچنین معتبر بودن آن بررسی کند. تضمین می کند که دولت های آینده آمریکا را از برجام خارج نخواهند کرد. با این حال، هیچ یک از این شرایط هنوز برآورده نشده است. در عین حال باید توجه داشت که هنوز از ماهیت دقیق مذاکرات اطلاعی نداریم. توافق احتمالی نیز مانند کتابی است که هنوز نخوانده ایم و نمی توانیم آن را نقد کنیم.»

مهدی مطهرنیا گفت: با این حال، افشاگری‌ها و اخبار از گوشه و کنار نشان می‌دهد که آمریکا بر سر موضع خود ایستاده است و ایران نیز وضعیت مشابهی دارد. در این میان، مقاومت پیگیر ایران و آمریکا در برابر مقاومت وابسته اروپا، عملاً شرایطی را ایجاد کرده است که به نظر می‌رسد در واقع تمایل به حفظ وضعیت موجود وجود دارد تا تمایل به توافق. حتی افکار عمومی هم تا زمانی که توافقی تأثیرات عینی خود را بر زندگی مردم نشان ندهد، به آن اعتقاد ندارند.

این استاد دانشگاه و کارشناس سیاست خارجی افزود: از این منظر، توافق جدید مانند توافق اولیه اثرات روانی خاص خود را ندارد و فضا کمی تغییر کرده است (نسبت به سال 1394). در واقع در شرایط فعلی همانطور که گفتم مردم می خواهند نتایج یک توافق را ببینند. در این چارچوب، اگر ایران توافقی را بپذیرد و حتی نتواند از اثرات روانی آن استفاده کند، به نوعی فشار داخلی را متحمل خواهد شد، زیرا پس از حصول توافق جدید، انتظارات فزاینده در میان جناح‌های مختلف سیاسی افزایش می‌یابد. این سوال دولت و دولت را تحت فشار قرار می دهد که چرا حتی با امضای توافقنامه وضعیت معیشتی مردم بهتر نشده است؟ بنابراین باید گفت که توافق باید تعریف شود. من معتقدم زنجیره تقابل، مدارا و درگیری (یا درگیری) بین ایران و آمریکا تا حل و فصل مسائل اصلی و محوری بین این دو ادامه خواهد داشت.

منبع: فرارو

دیدگاهتان را بنویسید