از بنزین گران قیمت تا آرد گران قیمت؛ چگونه رئیس یک اشتباه معنوی را تکرار می کند؟

از بنزین گران قیمت تا آرد گران قیمت؛  چگونه رئیس یک اشتباه معنوی را تکرار می کند؟

روز جدید اکنون پس از گذشت سه سال از افزایش قیمت بنزین، ابراهیم رئیسی در زمینه افزایش قیمت آرد همانند حسن روحانی عمل کرده و مانند دولت خود هیچ توضیح شفاف، شفاف و دقیقی به دولت ارائه نکرده است. مردم.

تکلیف موافقان و مخالفان دولت ابراهیم رئیسی روشن است. حامیان دولت سیزدهم آن را یک دولت انقلابی و دولتی می دانند که باید باشد. ابراهیم رئیسی از این نظر خیمه عملیاتی عمودی اصولگرایان است که از محسن رضایی تا سعید جلیلی و از فرهاد رهبر تا محمد محبر جمع شده است. اپوزیسیون نیز رئیس جمهور را ضعیف و بی برنامه می بیند.

اما فرقی نمی کند که با گرایش های اصلاح طلب، اصولگرا، اعتدال گرا یا سایر گرایش های سیاسی موافق یا مخالف باشید. لازم به ذکر است که امروزه به دلیل شرایط خاص و سخت اقتصاد، سیاست و جامعه ایران، مردم و همه جناح های سیاسی را برای کشور دارد.

با این حساب به نظر می رسد بیش از هر زمان دیگری «من آنچه دیدم گفتم» و «تو از اول می دانستی» باید نصیحت خیرخواهانه ای به دولت کنند، هرچند بعید است به ثمر بنشیند.
گران شدن آرد و تکرار اشتباه بنزین روحانی

افزایش قیمت بنزین در سال 1388 و مهمتر از آن چگونگی افزایش آن و واکنش دولت به آن یکی از نقاط ضعف مسلم حسن روحانی و دولت وی است. از اجرای در دستان وزیر کشور تا «صبح با خبر شدم» حسن روحانی که نمک بر زخم پاشید.

حامیان و منتقدان دولت در آن زمان از عملکرد دولت در افزایش قیمت بنزین انتقاد کردند. از برنامه ریزی ضعیف و ایجاد بحران گرفته تا عدم اقناع و اطلاعات بد که هر لحظه بحران را عمیق تر می کرد.

رئیس وقت قوه قضائیه و یکی از سه عضو شورای سران قوا با صدور بیانیه ای تلویحاً مسئولیت کار دولت را محول کرد. «و در این مورد لازم است قبل و بعد از اجرای تصمیم با مردم صحبت شود و دلایل این تصمیم توضیح داده شود. لذا با استانداران و مسئولان ذیربط تماس بگیرید تا دلایل این تصمیم به طور شفاف برای مردم به ویژه افراد صاحب نفوذ و نخبگان تشریح شود و نظرات نخبگان و حامیان مورد توجه قرار گیرد.

اکنون پس از گذشت سه سال، ابراهیم رئیسی نیز مانند حسن روحانی در افزایش قیمت آرد اقدام کرده و مانند دولتش هیچ توضیح شفاف، شفاف و دقیقی به مردم ارائه نکرده است.

آرد گران شد به همان دلیل که سوخت گران شد. قاچاق. آرد در ایران یارانه ای دارد و ارزان است، بنابراین قاچاق آن به کشورهای همسایه سودآور است. در نتیجه برای جلوگیری از هدررفت آرد، یارانه را حذف می کنیم و یارانه را به نیازمندان در رأس زنجیره تامین می دهیم. انگیزه های گرانی بنزین تقریبا یکی بود، البته در آنجا بحث قیمت بنزین هم مطرح شد.

افزایش قیمت آرد – برخلاف آرد سنتی – قیمت ماکارونی و نان مرغوب را چند برابر کرده است که دو دسته آن حداقل یکی از آنها – ماکارونی – یکی از مهم ترین بخش های سبد غذایی فقرا است. این اتفاق در حالی رخ می دهد که زمزمه هایی مبنی بر افزایش آرد در نانوایی های سنتی و پرداخت یارانه به تک تک شهروندان شنیده می شود.

ماکارونی آخرین خط اقتصاد ملی است. چه مفهومی داره؟ یعنی پس از حذف محصولاتی مانند برنج از سبد غذایی، افراد به سراغ آخرین دسته اقلام یعنی ماکارونی و سیب زمینی می روند. حالا یکی از این دو محصول در حال تبدیل شدن به یک کالای لوکس است و دیگری در کنار گوجه فرنگی با افزایش قیمت قابل توجهی روبرو شده است.

واکنش دولت در چنین شرایطی چیست؟ سکوت، نبض‌ها ضعیف، کسل‌کننده و بی‌معنی است که از سوی هواداران وی بیان شد و برخی از افراد از جمله حامیان سعید جلیلی را به تمسخر ابراهیم رئیسی کشاند. جدی ترین نبض مرتبط با علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت بود. وی دلایل رایج حذف یارانه ها از جمله مبارزه با قاچاق و اصلاح نظام یارانه ای را برشمرد و گفت: قیمت نان برای مردم تا پایان سال به هیچ وجه تغییر نمی کند و رئیس جمهور اجازه نمی دهد نان بیشتر شود. گران . . با این حال، سخنگوی دولت صحبت کرد، در حالی که چندین منبع مختلف گفتند که تیم هایی در وزارت اقتصاد در حال کار برای برنامه ریزی برای حذف یارانه نان هستند.
آقای رئیسی سخنان را تکرار نکنید. به افراد تکیه کنید، واقع بین باشید و به متخصصان مراجعه کنید

ابراهیم رئیسی باید سه امتیاز را بداند. اول اینکه کلمه تکراری دیگر کارگر نیست. اینکه نظام یارانه ای ایران نیاز به اصلاح دارد و مهمتر از همه این که اقتصاد ایران بیمار است و نیاز به جراحی دارد، چیزی است که مردم بهتر از مسئولان می دانند. تکرار این کار با ادبیات مختلف و لحن های مختلف بی فایده است.

نکته دوم این است که ابراهیم رئیسی به جای جریانات سیاسی خاص و مدعیانی که ممکن است قول حمایت داده باشند، باید به مردم تکیه کند و صریح با آنها صحبت کند.

موضوع سوم لزوم واقع گرایی است. ابراهیم رئیسی باید بداند که بدون احیای برجام و بازگشت ایران به اقتصاد جهانی، هیچ اقدام اقتصادی موفقی در داخل کشور انجام نخواهد شد.

سوال چهارم این است که ابراهیم رئیسی به یک اقتصاددان واقعی نیاز دارد. یک مشت شخصیت سیاسی کهنه کار که کاری به اقتصاد ندارند نمی توانند اقتصاد بیمار ایران را عملیاتی کنند. این عمل حساس نیاز به متخصص دارد. ابراهیم رئیسی باید برای این عمل اقتصادی با پزشکان واجد شرایط تماس بگیرد و کمد را تعمیر کند.

دیدگاهتان را بنویسید