اعتراض نماینده کارگران به افزایش سن بازنشستگی

اعتراض نماینده کارگران به افزایش سن بازنشستگی

از زمان رونمایی از برنامه هفتم توسعه در 9 اسفند، کارگران از بندهای مختلف آن طرح انتقاد کردند، از ماده 15 و شاگردی سه ساله معلم با نیم حقوق و بیمه و اخراج آسان تا مواد 66 و 67 آن طرح که سن بازنشستگی افزایش یافت و بازنشستگی زودهنگام در مشاغل سخت را بسیار دشوارتر کرد.

به گفته آیت اسدی (عضو کارگری شورای عالی کار و نماینده رسمی کارگران در مزد) در حالی که در سال های اخیر به دلیل مقاومت کارگران، دولت ها نتوانسته اند قوانین کار، قوانین تامین اجتماعی را تغییر داده و به اصلاحات پارامتریک مطلوب دست یابند. مذاکرات)، همه این اصلاحات ضد کارگری در برنامه هفتم توسعه گنجانده شده است، در واقع می خواهند با یک تیر چند هدف را بزنند و خواسته های چندین ساله سرمایه داران را با هم برآورده کنند.

این فعال کارگری با تاکید بر اینکه متن برنامه هفتم توسعه نشان می دهد که قصد دارند حقوق متقلبانه و مشروع کارگران را از بین ببرند، تصریح کرد: در این راستا به دلیل اینکه در حال حاضر از سوی سازمان های دولتی و غیرقانونی، تلاش می شود، بتوانیم حقوق کارگران را از بین ببریم. ابتدا خطاب به نمایندگان می گوید: به نظر می رسد نمایندگان همه چیز را رها کرده اند و فقط به فکر دعواها و مناظره های قبل از انتخابات هستند. در سال آخر نمایندگی اصلاً به مأموریت قانونی خود عمل نکردند. در مورد حقوق 1402 که ما از آنها خواستیم که مشکل را بررسی کنند، هیچ پاسخی ندادند. بعد که دولت نتوانست به وعده ها عمل کند و تورم را کنترل کند، باز هم نتوانستند عمل کنند. در واقع نمایندگان ثابت کردند که نماینده کارگران نیستند.

و می افزاید: انتظار داریم نمایندگان مردم در خصوص برنامه هفتم توسعه و بندهای ضد کارگری آن وارد دولت نشوند. پذیرش بندهای این متن به معنای ضایع شدن حقوق تاریخی کارگران است که به عنوان نمایندگان ملت نباید اجازه چنین کاری را بدهند.

اسدی با تاکید بر اینکه برنامه هفتم توسعه کاملاً بر خلاف منافع جمعی کارگران است. و می افزاید: وقتی دولت ادعا می کند «من حکومت مردمی هستم» این ادعا به این معناست که من دولت همه مسائل و مشکلات را با مردم و با کمک و مشارکت مردم حل می کنم. آیا نباید مشکلات اقتصادی را مردم و با ایجاد امید حل کرد؟ این چه برنامه ای است که هیچکس – تاکید میکنم هیچکس – راضی نیست؟!

به گفته نماینده کارگران در شورای عالی کار، مشارکت مردمی در تهیه این برنامه مورد توجه قرار نگرفته و ظاهراً همفکری و رایزنی با کارگران صورت نگرفته است.

وی می افزاید: برنامه های بالادستی ما بر لزوم «تصمیم گیری مشارکتی» تاکید دارد. در قانون اساسی نیز بر اهمیت همکاری تاکید شده است. سوال من از رئیس جمهور این است که تعاونی در برنامه هفتم کجا قرار گرفته است. آیا آنها حتی چیزی به نام همکاری را تشخیص می دهند؟

اسدی با بیان اینکه «با برنامه بیست ساله باید تا سال 1404 رتبه اول منطقه را می گرفتیم»، می گوید: چرا همچنان به عقب می رویم؟ چقدر برای رسیدن به رتبه منطقه تلاش کرده ایم؟ چرا اینقدر از همه اهداف دوریم؟!

نماینده کارگران در مذاکرات دستمزد می افزاید: اگر قرار است برای کارگران و کارفرمایان کشور برنامه ریزی کنند، به جای بار گذاشتن، نظر خود را جویا شوند و نظرات نمایندگان این گروه ها را بشنوند. از همه مشکلاتی که دولت ها بر دوش مردم ایجاد کرده اند، آن را دور بریزید، جز مسئولیت گریزی و دولت جلوه دادن معنایی ندارد.

اسدی به عنوان نمونه ای از بندهای ضد مردمی برنامه هفتم به افزایش مالیات بر ارزش افزوده اشاره می کند و می گوید: بار مالیات بر ارزش افزوده بر دوش مردم به ویژه اقشار فرودست و زحمتکش است؛ در حالی که اقشار مختلف جامعه به افزایش مالیات بر ارزش افزوده می پردازند. در برنامه هفتم برای درآمدزایی دولت مالیات بر ارزش افزوده را از 9 درصد به 13 درصد رسانده اند. همین 9 درصد پولی که کارگران و مستمری بگیران خرج کردند، با چه فکری آن را به 13 درصد رساندند؟

وی در ادامه از افزایش سن و سابقه بازنشستگی در سند برنامه هفتم انتقاد کرد و گفت: افزایش سن و سابقه بازنشستگی خلاف تولید و اشتغال است باید بدانند که مردم رغبتی به بازنشستگی پیش از موعد ندارند اما زمانی که محیط کار است. امن نیست، کارگر قرارداد موقت دارد، وقتی دستمزدها بسیار پایین است، بدیهی است که نیروی کار می خواهد زودتر بازنشسته شود تا بتواند با شغل جایگزین درآمد جایگزین پیدا کند. باید این چیزها را ببینند و یک طرفه نزد قاضی نروند. اگر در بسیاری از کشورهای جهان سن بازنشستگی بیشتر از ایران است، دستمزد کارگران چندین برابر دستمزد کارگران ایرانی است، باید آنها را با هم در نظر گرفت.

به گفته وی افزایش سن بازنشستگی کارگری که شغل مطمئنی ندارد و با دوازده ساعت کار نمی تواند هزینه های اولیه زندگی را تامین کند اصلا عادلانه نیست.

اسدی تاکید می کند: اگر آسیب شناسی مناسب برای رفع مشکلات انجام نشود، اگر بیماری به درستی تشخیص داده نشود، درمان نتیجه نمی دهد و موثر واقع می شود. به نظر می رسد برنامه نویسان دولتی بدون آسیب شناسی و تشخیص به سراغ راه حل های ناکارآمد و ناعادلانه رفته اند.

عضو کارگری شورای عالی کار به مواد 15 و 16 برنامه هفتم اشاره می کند و می گوید: «حداقل دستمزد» در این مواد مورد تمسخر قرار گرفته است. در جایی که کارفرما می تواند به بهانه کارآموزی و کارآموزی کارشناسی ارشد نیمی از حداقل دستمزد را به مدت سه سال به کارگر بپردازد، زمانی که گروه های خاصی از جمله مشتریان می توانند با مزد توافقی و کمتر از حداقل دستمزد استخدام شوند، دیگر اعتباری برای حداقل مزد باقی نمی ماند. دستمزد مصوب شورای عالی کار در واقع با این دو بند حداقل دستمزد اجباری را به کلی از بین بردند. کدام کارگری حاضر است به عنوان کارآموز به کارگاه برود و سه سال نصف حداقل دستمزد بگیرد و هر روز در معرض اخراج خودسرانه کارفرما قرار گیرد؟!

وی تاکید می کند: در حال حاضر کارگران حاضر به کار با حداقل دستمزد و حتی بیشتر از آن نیستند. چه کسی سه سال با نیم حقوق و مزایا کار می کند؟ آیا این بندها معنایی غیر از تشخیص استثمار و بیگانگی دارند؟

اسدی در پایان می گوید: جامعه کارگری به بندهای ضد کارگری لایحه برنامه هفتم توسعه ایراد جداگانه ای دارد. از دولت می‌خواهیم این لایحه را برگرداند و در بخش‌های مربوط به کارگران بررسی جدی انجام دهد. در صورت عدم موافقت دولت، انتظار داریم مجلس شورا با حضور نمایندگان کارگری و کارشناسان کارگری جلسه ای برگزار کند تا بندهایی بر خلاف منافع کارگری در برنامه هفتم حذف شود. این بندها نباید تصویب شوند.

دیدگاهتان را بنویسید