انتقاد از روستای باهنر: مردم به زور پای صندوق های رای نمی آیند

انتقاد از روستای باهنر: مردم به زور پای صندوق های رای نمی آیند

انتخابات نزدیک است و رئیس جمهور مردم باید برای تصمیم گیری درباره سرنوشت خود آماده شود. از این جمله چه چیزی می توان برداشت کرد؟ همانطور که آقای بانر، یک سیاستمدار اصولگرا قدیمی فکر می کند، آیا می توان بر اساس سوابق و موقعیتی که گوینده دارد یا فکر می کند، اخراج مردم و رقبای سیاسی و همچنین رسانه های رسمی را برای دولت اجباری کرد. خودش می تواند برای مردم فرض کند که به صندوق ها و مراکز جمع آوری مراجعه می کنند. رای دهید و درخواست های ما را بپذیرید؟

مشکل بزرگ انحصار این اندیشه سیاسی است که نظر یک گروه قدرتمند در عالی ترین نهادهای مجلس و دولت را می توان و باید حقیقتی ضروری و اجتناب ناپذیر در امور سیاسی و اجرایی دانست. عدم توجه به این واقعیت که گاهی مقبولیت سیاسی با حمایت عمومی و حضور اکثریت به دور است و بین افکار عمومی و قدرت سیاسی فاصله ایجاد می شود. بحران‌ها و آشفتگی‌های پاییز 1401 و تکرار نامشخص آن در سال‌های 1377 و 1375 گواه این شکاف سیاسی – اگر نگوییم وادی عمیق – است که نادیده گرفته شد و در نهایت به جای همدلی و درک متقابل، به مخالفت‌ها دامن زد. .

سخنانی مانند آنچه در ابتدا گفته شد بیانگر نگرش ضد ریاست جمهوری یا ضد جمهوری نیست، زیرا اگر چنین تلاش و شدتی برای فراخوان انتخابات وجود داشت و حداقل نیاز به حضور قابل قبول مردم بود. اتفاقا این موضوع بیانگر یک گفتمان و نگرش فراجمهوری است. زیرا کسانی که نیازی به مردم و جامعه و افکار عمومی نمی بینند. ناگزیر، برعکس، معتقدند که جامعه، مردم و افکار عمومی تابع ترجیحات، نظرات و سلایق آنهاست و از بیان آن در رسانه های عمومی ابایی ندارند.

اتفاقا در روزهای اخیر رسانه ها و شخصیت های اصولگرا صدای انتقاد خود را بلند کرده اند. آیا به مبانی و برنامه ها و ذهنیت های هدایت کننده صدا و سیمای دولتی معترض و انتقاد می کنند یا نمایش تحول را در آستانه انتخابات دنبال می کنند؟ به هر حال محتوای برنامه های پخش کننده امواج بی پایان از آنتن این سازمان عظیم دولتی قابل نقد است و باور کنید اگر علاوه بر دوستان و همراهان اصولگرایان صدای منتقدان نیز شنیده شود، سود خواهد برد. هر کس.

زیرا جامعه برای سفارش به پای صندوق های رای نمی شتابد، از دستور گیرندگان خاص پیروی نمی کند و با وجود صدها و هزاران شبکه و گزینه های دیگر. برای خود او هم دارای شأن انتخاب و هم از حق انتخاب است.

برای آوردن اکثریت و رئیس جمهور به پای صندوق های رای باید افکار عمومی را قانع کرد و با استدلال و سخنرانی آماده کرد. به این معنا که جلب افکار عمومی و تشویق مردم به رای دادن در انتخابات مستلزم رقابتی سخت است که شامل صدای کثرت، تفاوت، انتقاد و برنامه های جدید است. نخبگان با استدلال و عامه مردم با سخنرانی و مناظره این راه را طی می کنند و دگراندیشی چون آقای بنر در کمتر از چند ماه نتیجه چنین وعده ها و محکومیت هایی را خواهد دید. انتخاب ها را نمی توان با انکار و تقاضا تحمیل کرد. انتخاب یعنی آزادی انتخاب و لازمه و مقدمه این آزادی، شعور نمایندگان مردم و وکلا است که باید ستاره آسمان صندوق ها باشند. جامعه تغییر کرده است و نمی توان در روز روشن به جای یک خورشید درخشان و یک ستاره درخشان، یک لامپ سوخته به مردم فروخت.

دیدگاهتان را بنویسید