ایران با احیای برجام، لذت روس ها را خورد

ایران با احیای برجام، لذت روس ها را خورد

روز جدید شرایط کنونی گفت‌وگویی با حشمت‌الله فلاحت پیشه، نماینده سابق شورای اسلامی و استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبای با محوریت حزب‌گرایی، حکمرانی خوب، عملکرد مجلس یازدهم و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی را ضروری کرد. جمهوری اسلامی که در ادامه می خوانید:

این کشور به یک سیستم حکمرانی سریع با الگوبرداری از شرق آسیا نیاز دارد

توسعه سیاسی در حوزه دفاعی، امنیتی و توسعه اقتصادی است

مردمی که مدعی زندگی ساده هستند چگونه میلیاردها تومان در انتخابات مجلس خرج می کنند؟

سیاست غلط مالیاتی دولت ها باعث شد قشر مولد در کشور سرمایه گذاری نکنند

دلیل اصلی شکست برنامه های توسعه در کشور رانت و پوپولیسم است

کشور نیازمند توسعه در داخل و تنش زدایی در خارج است

کسانی که هر سوالی را با رهبری تمام می کنند به مقام رهبری آسیب می رسانند

نمایندگان مجلس برای تضعیف نقش مجلس با یکدیگر رقابت می کنند

برای من اصل بر منافع ملی است نه منافع حزبی و گروهی

مسئولان نگران تحولات سیاسی نیستند

راه حل توسعه سیاسی تغییر قانون اساسی و سایر قوانین است

هیچ حزبی در کشور نیست که بتواند وارث شعارهای انتخاباتی باشد

سقوط دولت روحانی رانت بود و آفت دولت های رئیسی و احمدی نژاد پوپولیسم بود.

منتقدان عادل و اصلاح شده در خانه ماندند

خودتان را اصلاح طلب می دانید یا اصولگرا؟

تعیین جهت گیری سیاسی مردم در جمهوری اسلامی کار سختی نیست، دو جریان سیاسی در کشور وجود دارد و این جریان ها به دلیل سلیقه مردم نام خود را به شکلی فرصت طلبانه تغییر می دهند که این آفت سیاست در کشور است. کشور.

من به هیچ یک از جریان های سیاسی موجود تعلق ندارم. من با وجود برخی نظرات در فراکسیونی که امثال کریمی قدوسی و ذوالنوری حضور داشتند نبودم.

در مجلس دهم سه فراکسیون وجود داشت، فراکسیون ولایت که متعلق به اصولگرایان بود، فراکسیون مستقلین به ریاست جعفرزاده ایمن آبادی و فراکسیون امید که من در آن حضور نداشتم در چهار دوره ای که در انتخابات شرکت کردم. هرگز به نام جریان های سیاسی نبود. در هر چهار دوره، احزاب چپ و راست کاندیداهایی را علیه من معرفی کردند.

مدتی دبیر بین الملل روزنامه رسالت بودم، مدتی در روزنامه بودم و بدون وابستگی جناحی در رسانه های مختلف چپ و راست مقاله و سرمقاله می نوشتم. برای من اصل بر منافع ملی است.

من همیشه در حوزه سیاست خارجی و سیاست داخلی روی موضوعاتی مانند توسعه و بودجه کار کرده ام. برخی می گویند مگر می شود بدون جناحی وارد فعالیت سیاسی شد؟ من می گویم به حزب اعتقاد دارم. اگر حزبی تاثیرگذار در ایران بود، من یک فعال حزبی بودم.

چون احزاب شفاف عمل می کنند، بودجه شان مشخص است، مواضعشان مشخص است. اما در ایران جناح های سیاسی بزرگترین بی عدالتی را به تهذاب وارد کرده اند. من حزب را قبول دارم اما جریان های سیاسی را قبول ندارم.

از زمانی که رئیس کمیسیون امنیت ملی بودید، چقدر برای نهادینه کردن حزب تلاش کردید؟

اگر بخواهم مثالی بزنم در قانون برنامه پنجم توسعه در فصل هفتم در مورد توسعه دفاعی، توسعه سیاسی و امنیتی نوشته شده است، اما هیچ بندی در قالب توسعه سیاسی در برنامه وجود ندارد. متأسفانه مسئولان کشور نگران تحولات سیاسی نیستند. توسعه سیاسی در حوزه دفاعی، امنیتی و توسعه اقتصادی است. دلیل این مشکل مدیریت جناح های سیاسی در کشور است. این مشکلات را نمی توان به صورت جداگانه مدیریت و برطرف کرد.

راه حل توسعه سیاسی تغییر قانون است. حزب و دموکراسی باید با هم متولد شوند و تا زمانی که این کار انجام نشود، شاهد عدم شفافیت خواهید بود. به همین دلیل مردم در انتخابات توسط جریان های سیاسی گمراه می شوند. در روزهایی که جناح های سیاسی در راس قرار دارند، ناکارآمدی آنها مشهود است و باز هم در انتخابات بعدی همان جریان های ناکارآمد با نام ها و افراد جدید ظاهر می شوند. بنابراین هیچ حزبی در کشور نیست که بتواند وارث شعارهای انتخاباتی باشد.

ناکارآمدی جریان های سیاسی در کشورهای پیشرفته دنیا نیز وجود دارد، در آمریکا جمهوری خواهان یک دوره و دموکرات ها یک دوره پیروز می شوند، آیا نمی توان این را عادی دانست؟

در سیاست رشته مطلوبی وجود ندارد، اما میدان ممکنی وجود دارد. به همین دلیل است که نظام های حزبی در دنیا مشکل دارند.

اما در ایران علاوه بر این مشکلات، عدم شفافیت مالی، احساسات سیاستمداران و بسیاری از وعده های پوچ تبلیغاتی نیز وجود دارد. احزاب در سراسر جهان وارث شعارهای انتخاباتی هستند.

به عنوان مثال، در پارلمان هلند دو ساختمان بزرگ و دو ساختمان کوچک وجود دارد که یکی بزرگ برای اکثریت و دیگری کوچک برای اقلیت است. اما در مجلس ایران مشکلی که هرگز حل نشد، به هم ریختگی نمایندگان است. 50 تا 60 نماینده همیشه در مجلس غایب هستند.

مردمی که مدعی زندگی ساده هستند چگونه میلیاردها تومان در انتخابات مجلس خرج می کنند؟ مشخص نیست این هزینه ها از کجا تامین می شود. در آمریکا، این نماینده مجلس به دلیل استفاده از تلفن مجلس برای مسائل حزبی مورد انتقاد قرار گرفت.

واقعیت این است که در نظام حزبی افراد بر اساس بلوف سیاسی انتخاب نمی شوند، بلکه بر اساس کارنامه خود انتخاب می شوند.

به نظر شما مشکلات دولت فعلی چیست؟

کشور نیازمند الگوی حکمرانی خوب است. این نمونه خوبی در کشورهای توسعه یافته است که دولت در اقتصاد، توسعه و مدیریت کلان حضور دارد. روی دولت شرط بندی کردند و گفتند حضور دولت در اقتصاد باید اثر بهینه، شفاف، پاسخگو و قابل سنجش داشته باشد. در ایران نمی توان گفت دولت در اقتصاد حضور ندارد. طبق آمار ۷۵ درصد بودجه کشور متعلق به شرکت های دولتی است. دولت یک توزیع کننده است. بنابراین باید برای دولت شرط بندی کرد.

از طرفی شفافیت در بودجه گسترش پیدا کند، مردم حق دارند بپرسند مالیاتشان کجا خرج می شود، سیاست غلط مالیاتی دولت ها باعث شده تا قشر مولد کشور را ترک کنند.

در بحث حذف ارز ترجیحی، اگر ارز 4200 تومانی در دولت روحانی رانت از بالا را تامین می کرد، امروز حذف ارز ترجیحی باعث می شود منابع دولت وارد سیاهچاله های ناشناخته شود.

بنابراین نتیجه می گیریم که کشور نیازمند یک سیستم حکمرانی پاسخگو است که الگوی شرق آسیا باشد.

به نظر شما وظیفه حکمرانی خوب تا چه اندازه بر عهده دولت و تا چه اندازه بر عهده حاکمیت است؟

واقعیت این است که جستجوی مقصر ما را به جایی نمی رساند. مثلاً سقوط دولت روحانی رانت بود و آفت دولت رئیسی و احمدی نژاد پوپولیسم بود. دلیل اصلی شکست برنامه های توسعه در ایران رانت از بالا و پوپولیسم از پایین است.

در نظام سیاسی ایران به جای توجه به اقدامات اصلاحی، مشاوران ذهن خوان و بلوف های مدیریتی حاکم بر سرنوشت کشور شده اند. از سوی دیگر منتقدان منصف و اصلاح شده خانه نشین شدند.

راه حل مشکلات کشور، حکمرانی در قالب حکمرانی خوب است.

آیا امروز نیاز به تغییر پوست در مدیریت داریم یا خیر؟

من معتقدم که کشور نیازمند توسعه داخلی و تنش زدایی خارجی است. هرکس به هر نامی علیه این دو اقدام کند خیر مردم را نمی خواهد.

با توجه به اینکه سیاست خارجی مورد تایید نهادهای برتر است، چرا برجام در سال 2014 امضا شد اما برجام در دولت فعلی احیا نشد؟

برخی از مسائل سیاست خارجی ایران در قالب تابو تبلیغ می شود. در صورتی که اکثر مسائل سیاست خارجی بدون ایجاد تابو قابل حل است. کسانی که هر سوالی را با رهبری تمام می کنند به مقام رهبری آسیب می رسانند.

مشکل عدم اعاده برجام در دولت فعلی ناشی از ناکارآمدی دیپلماتیک و هدر رفت فرصت هاست. حالا اگر کسی بخواهد از این روند انتقاد کند، مسئولان مسائل را به مواردی ربط می دهند که در کشور تابو است. مثلاً به مقام رهبری اشاره می کنند.

برجام باید قبل از جنگ در اوکراین احیا می شد و فرصت از دست رفت. ایران با احیای برجام، لذت روس ها را خورد. برجام نوشته شد، اما در مرحله اجرا، روس ها دخالت کردند.

روسیه از چه چیزی می ترسید که روند احیای برجام را متوقف کرد؟

کدهای تحریم روسیه، ایران را سه برابر کرده است. این امر اروپا را تحت فشار قرار داد. ایران بهترین میدان را برای جایگزینی انرژی روسیه دارد. در دنیای پر هرج و مرجی که ایجاد کرده اند، روس ها به دنبال رژیم کاهش تنش مانند برجام نیستند. طبیعتا روسیه بیشترین سود را از عدم بازگرداندن برجام به دست می آورد.

در شرایط کنونی ایران باید برای تشکیل یک بلوک تحریمی تلاش کند. به عنوان مثال، او از نیروی دریایی روسیه برای اسکورت کشتی ها استفاده کرد یا از چین و روسیه خواست تا روند پیوستن به گروه بریکس را تسریع کنند. گروه BRICS 24 درصد از گردش مالی خارج از منطقه یورو و دلار را تشکیل می دهد. از آنجایی که تحریم ها بیشتر از دلار و منطقه یورو است، حضور ایران در برجام می تواند مزایای زیادی داشته باشد.

اما اتفاقی که افتاد این بود که روس ها نه تنها جهان تحت تحریم را شکل ندادند، بلکه در شرایط تحریم به رقیب ایران تبدیل شدند. امتیاز بالای روسیه باعث شد ایران بازارهایی مانند چین و هند را از دست بدهد.

به نظر شما چه کسی مقصر این ناکارآمدی است؟

تقصیر ناکارآمدی در حوزه راهبردی شورای عالی امنیت ملی است که مسئول مشکل هسته ای است. شورای عالی امنیت ملی درک درستی از این قضیه نداشته و ندارد. ضعف دیپلمات های مذاکره کننده نیز این ناکارآمدی را تغذیه می کند، کسانی که بیشترین تجربه را در نوشتن بولتن و بیان مواضع دارند، بعید است که بتوانند سازوکار عملی را به نتیجه برسانند.

به نظر شما خروج ایران از NPT چه مشکلاتی برای کشور ایجاد می کند؟خروج ایران از NPT زمانی عملی می شود که موضوع هسته ای به جنگ سرد هسته ای بین ایران و رژیم اسرائیل تبدیل شود. متأسفانه آمریکایی ها این موضوع را نادیده گرفتند.

اسرائیل سلاح هسته ای دارد و آژانس کاملاً فریب خورده است. اگر تهدید جنگ سرد هسته ای جدی شود، ایران به سوخت 90 درصد روی می آورد و خروج از NPT را در دستور کار قرار می دهد. البته این موضوع به نفع کشور نیست و امیدوارم منجر به بازگشت به دیپلماسی شود.

فکر می کنید در اسرائیل چه اتفاقی می افتد که از یک طرف دولت استعفا داد، از طرف دیگر روابط خود را در منطقه گسترش می دهند و از طرف دیگر تهدیدات آنها علیه ایران علنی شده است؟

آمریکایی ها نباید اجازه دهند که مانورهای نظامی دیپلماسی هسته ای را نابود کند.

گروه های افراطی در اسرائیل و تندروهای داخل مخالف برجام هستند که چالشی خطرناک است. رأی گیری در اسرائیل بر این اساس است. صهیونیست ها مدعی ماموریت در جنگ هستند. اگر چنین مشکلی جدی شود، اکثریت در ایران طرفدار بمب هسته ای خواهند بود و این یک واقعیت خطرناک است. به همین دلیل، همه طرف ها باید به برجام بازگردند.

دیدگاهتان را بنویسید