با دیدن تصاویر شاهچراغ چندین بار گریه کردم/ وقتی امنیت بهم خورده این اتفاقات به دنبال دارد


ساعت: 09:08
تاریخ انتشار: 1301/08/16
کد خبر: 1908929

میرزایی گفت: وقتی تصاویر حمله تروریستی را دیدم بسیار ناراحت شدم زیرا روی مسائل مربوط به ایران بسیار حساس هستم.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از تشکر؛ پس از حادثه تروریستی معبد شاهچراغ، دل بسیاری از ایرانیان به درد آمد و به جز چند ایرانی که در دلشان بیماری وجود دارد، از این حادثه وحشتناک آزرده خاطر شدند و بسیاری از آنها شب تا صبح نخوابیدند. اگرچه تعدادی از افرادی که مدیریت درک و برداشت خود را به دست رسانه های بیگانه و غربی سپرده اند، انگشت اتهام را به سوی نظام نشانه رفته و نسبت به مردم ایران ابراز همدردی نکردند و حتی با وجود اظهارات داعش، اما به سخنان خود برنگشتند، اما مردم ایران از این غمگین هستند، مصیبت بزرگ شده است.

سرنوشت کودکی که تمام خانواده اش را در این فاجعه از دست داد، دل هر آزاده ای را به درد آورد، در این میان هنرمندان احساساتی تر با هنرشان با قربانیان این فاجعه همدردی کردند. یکی از این هنرمندان دختر بوشهری شاعر دهه 80 است که شعر دلنشینی از این رابطه سرود که نشانه زنده شدن او بود و با این اقدام خود در غم ایران شریک شد.

پایگاه خبری سپاس در گفت و گو با خانم فاطمه میرزایی، شاعر انقلابی، به بررسی حس و حال و هوای سرایش این شعر پرداخته و نظر ایشان را نیز در مورد این اقدام سنگدل بیان کرده است.


خانم میرزایی لطفا خودتان را برای مخاطبان ما معرفی کنید و کمی از سوابق خود بگویید.
میرزایی: سلام من فاطمه میرزایی هستم. من متولد بهار 1397 هستم از کودکی به شعر علاقه داشتم و از 12 سالگی از کلاس هفتم شروع به سرودن شعر به سبک نیمایی کردم. آنها نوشتند


473713 خبر خاکستری


درباره حادثه تروریستی شاهچراغ نظری دارید؟

میرزایی: در حال تماشای این سریال از شبکه سه بودیم که ناگهان متوجه شدیم متن تسلیت شاهچراغ بالای صفحه نوشته شده است که پس از آن زیرنویس تلویزیون از اتفاقی وحشتناک خبر می دهد. با نگرانی کانال تلویزیون را عوض کردیم و کانال خبری را دیدیم که متوجه شدیم چه جنایت بزرگی بر سر زائران حرم حضرت شاهچراغ آمده است.
وقتی امنیت کشور به هم می ریزد به چنین حوادثی نیز منجر می شود، وقتی دشمنانی داریم که حاضرند از هر فرصتی برای حمله به مردم و کشور ایران استفاده کنند، در صورت ناآرامی باید منتظر چنین حوادثی باشیم.


با دیدن تصاویر این حمله تروریستی به خصوص تصاویر آرتین چه احساسی داشتید؟


8683621159 خبر خاکستری

میرزایی: وقتی تصاویر را دیدم خیلی ناراحت شدم. در کل روی مسائل مربوط به ایران خیلی حساسم. تا زمانی که کسی کشور را دوست دارد، می توان تفاوت ها را نادیده گرفت.
آن شب با دیدن این تصاویر چندین بار گریه کردم و قلبم به درد آمد، کسانی که این جنایت را مرتکب شدند هیچ حس انسانیتی ندارند.

رسانه های خارجی اعلام کردند که این اتفاق کار خود نظام بوده است و عده ای در داخل توتیور بدون هیچ مدرکی همین را تکرار می کنند، نظر شما در مورد این افراد چیست؟

میرزایی: این یک مغالطه و یک استدلال مزخرف است، چرا دولت یک کشور باید کسانی را که با آن هم عقیده هستند را بکشد؟ اگر کار نظام بود، در جای دیگر و در مقابل کسانی که شعار دروغین زندگی آزادانه زن را سر می دهند، انجام نمی داد و نه در حرم و در مقابل مدافعان نظام.


چه چیزی باعث شد که در این زمینه شعر بنویسید؟

میرزایی: صحنه ای که بارها در تلویزیون تکرار شد و لحظه ورود تروریست به حرم مدام جلوی چشمانم بود. آنچه بیش از همه مرا متاثر کرد خون مردمی بود که بر سنگفرش های حرم ریخته شد و دل هر آزاده ای را به درد می آورد. وقتی برای اولین بار آهنگ از خون جوانان کشور را شنیدم، تاثیر زیادی بر من گذاشت و وقتی این اتفاق افتاد، شعر از خون جوانان کشور، لاله دمیده شده، مدام در ذهنم تکرار می شد. فدائیان مظلوم حرم شاهچراغ مرا ترغیب کردند که در این زمینه شعری بنویسم.

در ادامه متن شعر زیبای خانم فاطمه میرزایی را می خوانید.

به نام پروردگار شهدا و اولیای الهی

مثل هر روز، هر طلوع و غروب آفتاب، حرم توسط زائران نورانی شد
مثل همیشه آرامش سهم دل عاشقان بود

کودکان آوازخوان و مست، شاد و مانند پروانه ها می چرخند
یکی پس از دیگری می دویدند و بچه ها می خندیدند

حوض در دل حیاط زندگی می بارید، آسمان بر آسمان می بارید
صدای اذان از نمازخانه می بارید، ناگهان طوفان بی دلیل آمد

پاییز بود و بوی بهار از این آستان می پیچید
ناگهان زمستان شد، ناگهان باغ تبدیل به آتش شد

آرمند در حرم دمید و خون عاشقان را بر زمین ریخت
او فکر می کرد به نام دین ریخته می شود و نام انسان آبروریزی می شود

در حرم پیش شهریارم، پیش امامزاده من
زائران پیر و جوان و کودک، عشق آن شب بمباران شد

داغ در تمدید داغ، خبری ناگهانی از شهرچاق
آتش سوزی در دامن باغ، ایران دوباره سیاه می شود

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید