با پیشرفت انقلاب، شکاف بین دولت و مردم نیز افزایش یافت

با پیشرفت انقلاب، شکاف بین دولت و مردم نیز افزایش یافت

روز جدید : جلسات گشت ارشاد تحت عنوان مبارزه با بی حجابی و بدحجابی در حالی که رکود سیاسی، زیست محیطی، اقتصادی، معیشت و گرانی روز به روز در حال افزایش است، این سوال در ذهن شهروندان ایجاد شده است که چرا؟ آیا دولت باید موضوع حجاب و حجاب زنان را در اولویت قرار دهد؟ ؟!

سعید معیدفر، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در این باره می‌گوید: «در ایران با حکومت، سیاستمداران و سیستم تصمیم‌گیری به شدت ناکارآمد مواجه هستیم که مردم را با رفتارهای نادرست به ۲ گروه اصلی تقسیم کرده است. بخش اول گروهی است که نظام آنها آلوده به منافع خاصی است و به همین دلیل طرفدار وضع موجود هستند. با این توضیح که روز به روز از تعداد آنها کاسته می شود. از طرفی طیف وسیعی از مردم هستند که عملا به حال خود رها شده اند و علایقشان کمتر و مشکلاتشان بیشتر است و نظام در تصمیم گیری های خود شرایط این قشر را در نظر نمی گیرد.

با نگاهی به دلایل افزایش شکاف بین طیف های مختلف جامعه در مقوله حجاب، افزایش معضلات اجتماعی و اقتصادی به تفصیل در گفتگوی سایت دیده بان ایران با سعید معیدفر، جامعه شناس و استاد دانشگاه آمده است. مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید:

سعید معیدفر جامعه شناس درباره دلایل بروز اعتراضات در بخشی از جامعه از نظر مشکلات اقتصادی و اجتماعی صحبت کرد. منظورم این است که اینطور نیست که به طور ناگهانی اتفاق بیفتند. در واقع این تحرکات ریشه در شرایط اجتماعی-اقتصادی جامعه دارد. اگر بخواهیم عمیق‌تر به این موضوع نگاه کنیم، رفتار اعتراضی جامعه ایران نسبت به تصمیم‌گیری‌ها و محبوبیت مدل‌ها در سال‌های اخیر بارها در قالب اعتصابات صنفی در حوزه‌های مختلف مشاهده شده است. همچنین باید گفت؛ اعتراض هم به صورت مدنی و هم به صورت شورش وجود دارد که آن هم زاییده قطع ارتباطی است که دائماً بین دولت و مردم رخ می دهد.

این جامعه شناس خاطرنشان کرد: در واقع هر چه از انقلاب اسلامی می گذرد، شکاف بین دولت و مردم بیشتر شده و هر روز بر تعداد مخالفان وضعیت موجود افزوده می شود. یعنی در شرایطی قرار داریم که با حکومتی به شدت ناکارآمد مواجه هستیم که با رفتار نادرست برخی دولتمردان مردم را به 2 گروه اصلی تقسیم کرده است، با این توضیح که هر روز از کمیت آن ها کاسته می شود. از سوی دیگر طیف وسیعی از افراد هستند که عملا به حال خود رها شده اند و علایقشان کمتر و مشکلاتشان بیشتر است و نظام در تصمیم گیری های خود شرایط این قشر را در نظر نمی گیرد. شرایط اقتصادی و اجتماعی آنها روز به روز ضعیف تر می شود.

معید فر در ادامه به رویکردهای برخی تصمیم گیران نسبت به جامعه ایرانی اشاره کرد و از این رویکرد تقسیم مردم به «خودی» و «غیر خودی» انتقاد کرد و به دیده بان ایران گفت: بخشی از جامعه ایران در این سختی ها. وضعیت هیچ نماینده ای در هیچ نهاد و ارگان حکومتی وجود ندارد. بنابراین مشکلات و مسائل آنها برای نظام بی اهمیت است و تمام برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها تنها بر اساس ایدئولوژی حاکم در منطقه و همچنین حفظ منافع اقلیت موافق با وضع موجود انجام می شود. از سوی دیگر، در گذشته به دلیل ناکارآمدی دولت های گذشته، مردم می توانستند زمینه را برای حل مشکلات خود فراهم کنند، اما امروز گروه توتالیتر سعی کرده است زمینه های موجود را هموار کند تا مردم بتوانند مشکلات خود را حل یا کاهش دهند. تحریف شده است. از آنجایی که تنها زمینه برای کسانی فراهم شده است که می خواهند مشکلات خود را به صورت فردی حل کنند، بنابراین هرگونه امکان مداخله جمعی برای رفع موانع عملا از بین رفته است. . یعنی همه کسانی که قرار بود با همکاری مدنی مشکلات آسیب دیدگان را حل کنند از چرخه تصمیم گیری و مداخله در امور مردم حذف و حذف شدند. پس باید گفت که مردم کاملاً درمانده هستند و مشکلات آنها بر زمین مانده است تا شاهد نابرابری عظیم در شرایط حامیان وضع موجود و عموم مردم باشند که می تواند زمینه ساز اعتراضات گسترده در کشور باشد. لازم است تصمیم گیران راه حل دیگری برای شرایط موجود بیابند و فضا را برای مشارکت همه افراد جامعه در تصمیم گیری ها باز کنند.

معیشت دغدغه حاشیه نشینان است

یک جامعه شناس با اشاره به حوزه های اعتراضات اجتماعی و معیشتی گفت: تجمعاتی که در سال های 1395 و 1397 برگزار شد، حرکت هایی در راستای مسائل معیشتی مردم بود که بدون برنامه ریزی فوران کرد. طبیعی است که محور این اعتراضات عمدتاً شهرک های کوچک و حاشیه شهرهای بزرگ است که از محرومیت شدید رنج می برند. در حالی که اعتراض معلمان، کارمندان و مستمری بگیران در شهرهای بزرگ صورت گرفت و البته ترجیح دادند کار را به خیابان نکشند تا متهم به آسیب زدن به کسب و کار مردم نشوند.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: به عبارت دیگر می توان اعتراضات را به گونه ای تقسیم کرد که گروهی تحت تأثیر طبقه متوسط ​​به صورت مدنی سازماندهی شوند و گروهی که خشونت طلب می شوند و شرایط سختی را از نظر نابرابری تجربه می کنند. و به همین دلیل اعتراض به صورت خیابانی و اخلال در نظم عمومی برقرار می شود که معمولاً نیروهای نظامی و انتظامی با آن مواجه می شوند. به نظر می رسد هم طبقه متوسط ​​و هم طبقات محروم و حاشیه نشین در شرایط سخت تری زندگی می کنند.

این جامعه شناس همچنین به دیده بان ایران گفت: در واقع هر دو قشر در حالت استیصال به سر می برند و از هر جهت زمینه نارضایتی و اعتراض گسترده وجود دارد. نکته اینجاست که اعتراضات ناهمزمان هستند. به عنوان مثال، وقتی مناطق فقیر اعتراض می کنند، طبقه متوسط ​​به آن نمی پیوندد. همچنین، وقتی طبقه متوسط ​​بالا آمده است، افراد محروم نمی توانند به آن بپیوندند. بنابراین در ایران با «ناهمزمانی اعتراضی» مواجه هستیم.

ریشه های سیاسی اعتراضات اقتصادی

این جامعه شناس به تحلیل اعتراضات اجتماعی در ایران پرداخت و به دیده بان ایران گفت: اگر بخواهیم اعتراضات را تحلیل کنیم، می بینیم که با انگیزه اقتصادی شروع شده که ناشی از ناکارآمدی نظام سیاسی برای تامین حداقل دستمزد بوده است. از آنجایی که دولت مردم را به خودی و غیر خودی تقسیم کرده است، همه امکانات و موقعیت های خاص در اختیار خودی ها قرار دارد. بنابراین شرایط اقتصادی و حتی شرایط محیطی کشور از شرایط اولیه بی بهره بوده و شرایط برای همه سخت شده است. اما باید گفت که اعتراض با انگیزه سرنوشت شروع می شود، اما وقتی مردم ریشه و اساس مشکلات را پیدا کنند، می توانند تاثیر سیاسی و تصمیمات دولت را ببینند. بنابراین می توان گفت ناکارآمدی علت سیاسی دارد. با این توضیح که قبلا موضوعات سیاسی فقط با اعتراضات طبقه متوسط ​​همراه بود. اما از آنجایی که مشکلات معیشتی ناشی از سوء مدیریت نظام سیاسی است، طبیعتاً اعتراضات طبقه فرودست نیز سیاسی و متوجه دولت است.

تأثیر عوامل داخلی در اعتراضات

معد فر در پاسخ به این سوال که منشأ اعتراضات از درون بوده یا از بیرون، به دیده بان ایران گفت: باید گفت حتی اگر افراد خارج از کشور هم بخواهند در این رفتارها دخالت کنند، باید دید شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در داخل چگونه است. آیا چیزی وجود دارد که اجازه دخالت خارجی ها را بدهد؟بنابراین تمرکز بر این موضوع که اعتراضات ناشی از فعالیت های داخلی است یا خارجی ها منطقی نیست. زیرا اگر دلیلی برای اعتراض مشروع مردم در داخل وجود داشته باشد، خارجی ها به هیچ وجه نمی توانند شرایط را برای حرکت های اعتراضی فراهم کنند و می توانند از مردم به عنوان ابزاری برای تخریب حکومت استفاده کنند. این وضعیت به ویژه در مورد ایران که مردم آن پتانسیل حرکت دارند صادق است.

مواضع آزاد احزاب در اعتراضات

این جامعه شناس در پاسخ به این سوال که اعتراضاتی که در سال های اخیر صورت گرفته اعتراضاتی است که افراد، منتقدان و احزاب هیچ نقشی در آن ندارند، به دیده بان ایران گفت: اساساً از سال 1395 شاهد خلاء نخبگان در جامعه هستیم. جنبش‌های ما اعتراض عمومی داشته‌ایم که این ممکن است ناشی از افسون افکار عمومی از شخصیت‌ها و احزاب باشد یا همان‌طور که گفته شد، دولت همه کسانی را که می‌توانند با نتیجه عمل کنند، سرکوب و به حاشیه رانده است، در حالی که نقش آنها تقریباً به “هیچ” وجود ندارد. باشد زیرا ارتباط مردم با رهبران و شخصیت های سیاسی با نفوذ به طور کامل قطع شده است.

نقش سیاست خارجی در محیط اقتصادی

معید فر در پاسخ به این سوال که آیا ارتباطی بین اعتراضات و تصمیمات سیاست خارجی وجود دارد، گفت: باید گفت که موضوع برجام بدون شک سهم بسیار مهمی در پیدایش و بروز مشکلات معیشتی و حتی زیست محیطی دارد. . البته ما نمی‌توانیم این موضوع را مستقل از جایگاه یک گروه در حکمرانی در نظر بگیریم. با این حال، به دلیل ایدئولوژی خاص در حکومت و نوع خاص پیروان آن، و به دلیل گروه های خودخواه عظیمی که ایجاد کرد و نابرابری قابل توجهی که بین خودی و غیر خودی ایجاد کرد، حتی می توان گفت که در امور بین الملل نیز نقش ایفا می کند.

به عنوان مثال، به محض اینکه کشور مشکل خود را از طریق کسانی که نظام بین الملل را به خوبی می شناسند حل کند، گروه های تمامیت خواه که منافع خود را در خطر می بینند، بلافاصله فرصت حل مشکلات بین المللی، منطقه ای و حتی برجام را از طریق مداخله می سوزانند. با این توضیح که این نیز نشانه بارز ناکارآمدی نظام سیاسی است که قدرت اداره کشور را هم در صحنه داخلی و هم در مقابل جامعه جهانی از دست داده است.

دیدگاهتان را بنویسید