به پشت صحنه فاجعه ای که در حاشیه یک مسابقه فوتبال رخ داد نگاه کنید

اصلی‌ترین اتفاقی که در رسانه‌های جهان بازتاب یافت و باز هم تصویری زیبا از رویدادهای ورزشی و اجتماعی ایران به تصویر کشید، اعزام بانوان علاقه‌مند به فوتبال به ورزشگاه امام رضا (ع) مشهد از یک سو و مشمئزکننده‌تر بود. رفتار غیر متعارف با آنها از اسپری فلفل نیز استفاده می شود. صفحات بی شماری را می توان برای حوادث مشهد پنهان کرد. اما سوالی که در این مدت کمتر مطرح شد این بود که چه کسی بازی تیم ملی ایران را به مشهد آورد تا این “رسوایی بزرگ” را رقم بزند؟ برای یافتن مقصر نیاز به تحقیق زیادی نیست. چون هر وقت بحث فوتبال مطرح می شود بر عهده فدراسیون فوتبال است. فدراسیونی که در ماه های پایانی سال گذشته و در اولین روزهای سال و قرن جدید کاملاً جنجالی شد، با تصمیمات جنجالی یکی از زشت ترین تصاویر فوتبال ایران را رقم زد. آن هم در شهر مهمی مثل مشهد.

این سوال که چه کسی تصمیم گرفت بازی را به مشهد ببرد نیز می تواند ساده باشد. اما بسیاری با انگشت دو نفر را نشانه می گیرند. میرشاد ماجدی، سرپرست موقت فدراسیون فوتبال و احسان اصولی، عضو هیات رئیسه فدراسیون. قبل از پرداختن به کاستی های میرشاد مجیدی، لازم است اشاره ای کوتاه به وضعیت احسان اصولی داشته باشیم. وی رئیس هیئت فوتبال خراسان رضوی است و سابقه عضویت در شورای شهر مشهد را نیز دارد. گفته می شود اصول “احتمالا” برای “خودشیرینی” در حضور عده ای خاص، با پیشنهاد میرشاد ماجدی، آخرین بازی تیم ملی در مشهد را به جای تهران به تعویق انداخت تا او احتمالاً به نتیجه برسد. چیزهایی که در ذهن داشت. . اینجا میرشاد مجیدی به صورت جدی تری به عنوان سرپرست موقت فدراسیون فوتبال مطرح می شود. مجیدی گویا هدایت احسان اصولی را مدیون این سمت است و برای اینکه لطف کوچکی به او کند، با پیشنهاد انتقال میزبان تیم ملی از تهران به مشهد موافقت کرده است. اما در این بین اتفاق مهمی افتاده است که کار را پیچیده می کند. افراد نزدیک به هیات رئیسه فعلی فدراسیون فوتبال که پیش از این از “برکناری موقت” شهاب الدین عزیزی، یکی از مقامات رئیس فدراسیون فوتبال خبر داده بودند، می گویند انتقال خانواده از تهران به مشهد بدون موافقت هیات مدیره انجام شده است. و بنابراین غیرقانونی است. . در این مرحله تخلف اصلی صورت گرفت. دو نفر از اعضای هیات رئیسه فدراسیون با تصمیمی عجیب بازی تیم ملی را از تهران به مشهد منتقل کردند.

از این به بعد همه چیز پیچیده تر می شود و اینجاست که معنای واقعی زندگی نهفته است. این بار برخلاف رسم معمول میزبانی یک ماه قبل از میزبانی یک بازی بین‌المللی، فرصت از دست رفته و کارها به‌جای اجماع، «تصادفی» یا شاید «خود به خود» پیش می‌رود. نمونه ای از این عدم قطعیت را می توان در موارد متعددی مشاهده کرد. ابتدا گفته شد بازی بدون تماشاگر است، سپس گفته شد بازی با حضور پنجاه هزار تماشاگر برگزار می شود. اتفاق تلخ تر، ورود زنان به ورزشگاه بود که مسئولان مشهدی آن را غیرممکن می گفتند. اما دبیرکل فدراسیون گفته بود این امکان وجود دارد. در نهایت چند بلیط به زنان فروخته شد. اما به بدترین شکل ممکن از ورود آنها به ورزشگاه جلوگیری شد و با تعدادی از آنها برخورد شد. این موضوع بهانه جدیدی به رسانه های خارجی داد تا تصویری زیبا از وضعیت حقوق زنان در ایران ترسیم کنند و آن را بهانه ای برای همکاری با فدراسیون فوتبال ایران قرار دهند.

پشت صحنه است؟

تصاویر منتشر شده از برخورد با تماشاگرانی که وارد ورزشگاه می شدند به اندازه ای تلخ بود که تقریباً هر سه نیروی تأثیرگذار ایران می توانستند دستور رسیدگی فوری به این پرونده را بدهند. با این حال، ابهام اصلی در این مورد همچنان به قوت خود باقی است: آیا آنها عمدا بازی را به مشهد بردند؟ پاسخ به این سوال می تواند بسیاری از ابهامات را آشکار کند. مشهد از نظر سیاسی شهری خاص در ایران است. اختلاف نظر در مورد رویدادهای اجتماعی به ویژه در مورد مسائل مربوط به زنان در این شهر بیش از سایر شهرها محسوس است و می توان حدس زد که مسئولان شهری که آشکارا بر تحقق افکار و دیدگاه های خود در مشهد اصرار دارند، این گونه نیست. اجازه ورود زنان به استادیوم از سوی دیگر، فیفا در نامه ای رسمی که پیش از این در همین روزنامه «کوسه» منتشر شده بود، به کارکنان فدراسیون فوتبال ایران صراحتاً هشدار داده بود که موضوع ورود بانوان به ورزشگاه برای مسابقات ملی حل شده و از این پس (سال 1398) ) میدان باید «اجازه ورود تماشاگران زن به مسابقات لیگ» باشد. با توجه به این بند کوتاه مشخص می‌شود که حضور بانوان برای بازی‌های ملی ایران در ورزشگاه الزامی است و این نهاد حاضر به پذیرش عذرخواهی جدید نیست. ، دو سال بعد از آن وعده، احتمالاً دیگر زنان «آگاهانه» در استادیوم بازی های ملی حضور ندارند که این امری ضروری است! اینجاست که باید با تردید به این اتفاق نگاه کرد. توضیح دهید چرا با وجود این الزامات اصرار داشتند که این جلسه در مشهد برگزار شود، آیا از نامه فیفا اطلاعی نداشتند؟ ? یا با حال و هوای مشهد آشنا نبودند؟ پاسخ این دو سوال قطعا خیر است. حال اگر کسانی که تصمیم به برگزاری این مسابقه در مشهد داشتند از موارد فوق اطلاع داشتند، چگونه در آستانه جام جهانی چنین هزینه هنگفتی برای فوتبال ایران انجام دادند؟ آیا همچنان به نفع برخی از تعلیق ها و تحولات فوتبال ایران است؟ اینها مواردی هستند که طبق وعده داده شده احتمالاً به زودی تنظیم کنندگان و آژانس های امنیتی به آنها رسیدگی خواهند کرد. اما مطلوب آن است که هر چه زودتر پاسخ روشن و مقابله میسر شود.

دیدگاهتان را بنویسید