بچه هایی که در سال 57 به خیابان ها آمدند چطور؟ آیا 13 نوامبر را در تقویم دیده اید؟

بچه هایی که در سال 57 به خیابان ها آمدند چطور؟  آیا 13 نوامبر را در تقویم دیده اید؟

روز جدید پایین نگاه کردن گاهی برای ما مشکل ایجاد می کند، مثل اینکه در مجلس آقایی می گوید اینها که در خیابان آمده اند بچه هستند، دانشجو هستند و چیزی نمی دانند، یکی پرسید سیزدهم آبان را در تقویم دیده اید؟ ? ? آیا می دانید یکی از دلایل این روز دانش آموز است؟ آیا می دانید فلسفه این نامگذاری چیست؟ چگونه دانش آموزان در سال 1957 درک کردند اما در 1401 نه؟ یعنی سیستم آموزشی شطرنج یک آدم فهمیده تربیت کرده و ما…؟ بنده خدا چه بگوید؟ چه می توانست بگوید که این حرف ها به گردنش نخورد؟ این همه امکانات، بودجه و انرژی که در 43 سال گذشته صرف فعالیت فرهنگی شده، چرا کارایی لازم را نداشته است؟

اگر مسئولین به مردم به دیده حقارت نگاه نکنند، وقتی معاون وزیر ارتباطات می گوید: «باید به این فکر می کردید که اگر روزی اینستاگرام تعطیل شود، چه اتفاقی می افتد؟ باید از اول به این موضوع فکر می کردی.” از ابزاری مثل اینستاگرام استفاده نکردی.”

یکی به این بزرگوار بگوید، مردم از ظرفیت قانونی در بستر قانونی استفاده کرده اند. آنها حتی دانش غیبی برای پیش بینی آینده نداشتند. چگونه جاده را بدون ساختن جاده فرعی ببندی؟ این استدلال همان است که به مردم مناطق زلزله زده بگوییم «باید فکر می کردید اگر روزی زلزله بیفتد چه می شود؟» این بحث از بالا به پایین است.

نتیجه آن چیزی است که در جامعه می بینیم. رفتار از بالا به پایین این است که وقتی پایتان روی فرش است، اگر بخواهید آن را بکشید، مشخص است که زمین خواهید خورد. یا آن بزرگوارانی که حجاب را به وصیت شهدا می بندند و رگ های گردن خود را با همت محکم می کنند. باید گفت این درست است اما شهدا هزاران وصیت دیگر هم داشتند. رعایت حیثیت و حقوق مردم، پاکی اقتصادی، تکریم مظلوم و دوری از انواع مفاسد و سوء استفاده ها و… از سخنان شهدا بود. چرا اینجا محکم نمی ایستی؟

پایین نگاه کردن گاهی برایمان مشکل ایجاد می کند مثل اینکه در مجلس آقایی می گوید این افرادی که در خیابان آمده اند بچه هستند، دانش آموز هستند و چیزی نمی دانند که یکی پرسید آیا 13 آبان را در تقویم دیده اید؟ آیا می دانید یکی از دلایل این روز دانش آموز است؟ آیا می دانید فلسفه این نامگذاری چیست؟ چگونه دانش آموزان در سال 1957 درک کردند اما در 1401 نه؟ یعنی سیستم آموزشی شطرنج یک آدم فهمیده تربیت کرده و ما…؟ بنده خدا چه بگوید؟ چه می توانست بگوید که این حرف ها به گردنش نخورد؟

نگاه به بالادست در این پایین دست نیز با مشکلات مشابهی مواجه است. ای کاش زبان مردمی و نگاه مردمی داشتیم. آن وقت کسی فریب زبان چرب دشمن را نمی خورد. هیچ کس فکر نمی کند دست چدنی او مخملی است. ما باید با افراد مناسب ارتباط برقرار کنیم. این باعث ساکت شدن خیابان ها می شود که قدرت آنها را برای حفاظت از مرزهای ایران عزیز متمرکز می کند…

بپذیریم که بین نسل جدید و اسلام فاصله انداخته ایم

روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشت دیگری نوشت: مرمت فرهنگی را باید به مردمش سپرد. محور این کار باید فردی باشد که عمری را صرف کار فرهنگی کرده و همه او را یک فرهنگی تمام عیار می دانند. در اردوگاه فرهنگی باید کسانی باشند که نگاه مستقل، آزاد و همه جانبه ای به فرهنگ داشته باشند.

در گام اول و حتی به عنوان پیش نیاز بازسازی فرهنگی، فرهنگ موجود باید آسیب شناسی شود.

یک سوال این است که چرا بعد از 43 سال کار فرهنگی در جامعه ای با بهره مندی از انقلاب اسلامی که به تعبیر شهید مظلوم آیت الله بهشتی انقلاب فرهنگی بود، اکنون تشخیص می دهیم که نیازمند بازسازی فرهنگی هستیم؟ با چهار دهه کار فرهنگی که نظام اسلامی با همه امکاناتش پشتوانه آن بود، انتظار می رفت که اکنون فرهنگ برتری داشته باشیم که نیازی به نوسازی نداشته باشد. اینکه ما به این جایگاه نرسیده ایم و حتی مجبوریم آنچه را که داریم مرور کنیم، طبیعتاً به این معناست که در چهار دهه گذشته موفق نشده ایم. اینکه چرا شکست خوردیم باید بررسی شود.

سوال دیگر این است که چرا همه امکانات، بودجه و انرژی صرف شده برای فعالیت فرهنگی در 43 سال گذشته کارایی لازم را نداشته است؟ آیا دلیل این ناکارآمدی ناشی از بی برنامگی است؟ آیا افراد مناسب برای این کار نداشتیم یا به جای کارشناسان فرهنگی موثر و متناسب، افراد فاقد صلاحیت لازم را برای کار فرهنگی استخدام کردیم؟ وجود مؤسسات فرهنگی موازی و آیا این موازی کاری عامل مهمی برای جایگاه یابی در عرصه فرهنگی نیست؟

می توانیم به جای بسیاری از نهادهای فرهنگی که هر کدام هزینه و امکانات زیادی را صرف می کنند، یک یا حداکثر دو نهاد فرهنگی با وظایف متفاوت داشته باشیم و بر اساس شرح وظایف مشخص، آنها را موظف به انجام کارهای زیادی کنیم. این روش اگرچه با صرفه جویی قابل توجهی در بودجه، امکانات و انرژی همراه است، اما می تواند بازده قابل قبولی نیز داشته باشد. مهمتر از آن، این نوع کار فرهنگی نه تنها دچار شکست نمی شود و نیازی به بازسازی پیدا نمی کند، بلکه همواره پیشرفت می کند و جامعه را به سمت رشد و کمال فرهنگی منحصر به فرد سوق می دهد. و آخرین سوال این است که آیا فاصله گرفتن از آزاداندیشی فرهنگی و چسبیدن به آیین های بیرونی که در سال های اخیر رونق یافته است، یکی از مهم ترین عوامل پیدایش رسوبات فرهنگی نیست؟ باید بدون تردید بپذیریم که با این روش ها بین نسل جدید و اسلام ناب محمدی فاصله انداخته ایم و تا زمانی که این آسیب ها ترمیم نشود و در اردوگاه فرهنگی موجود بازنگری های اساسی صورت نگیرد، در بازسازی فرهنگی موفق نخواهیم شد.

منبع: آفتاب نیوز

دیدگاهتان را بنویسید