روز جدید رضا مرادی در یادداشتی درباره دیپلماسی ایرانی می نویسد: سوال مهم ایران در شرایط کنونی این است که دولت آمریکا و اتحادیه اروپا تا چه اندازه به وعده های خود مبنی بر بهره برداری ایران از برجام، رفع محدودیت های تجارت خارجی عمل می کنند. و پایبندی به اصول توافق پایدار در قالب برداشتن گامهای عملی برای رفع تحریمها بهویژه در حوزه بانکی و نفتی، تضمینی برای توافق خواهد بود.
گزارشها و تحلیلهای رسانهای همراه با پیامهای دیپلماتهای ایرانی و غربی، حاکی از نزدیکشدن ایران و آمریکا و در نتیجه خوشبینی همراه با احتیاط در مورد اعلام پایان موفقیتآمیز مذاکرات و احیای توافق هستهای است. هر دو طرف با درک اهمیت گفتوگوها و اینکه جایگزینی برای برجام وجود ندارد، با تکیه بر خوانش متقاعدکننده خود از مذاکرات، تلاش میکنند با ابزار دیپلماسی به عنوان کمهزینهترین و سودمندترین مسیر، امتیازهای مورد نظر را به دست آورند. اپوزیسیون داخلی و حفظ پایگاه حامیان موفقیت را فریاد می زند. اگرچه با توجه به تلاش قبلی برای به بن بست رسیدن مذاکرات در اوج خوش بینی به دستیابی به توافق، نمی توان با قاطعیت از امضای توافق در شرایط فعلی صحبت کرد، اما به نظر می رسد ابتکار عمل اروپایی ها همگرایی مواضع دو کشور در زمینه غلبه بر چالش ها، هموارسازی اختلاف نظرها برای اتخاذ تصمیمات مهم و کنار گذاشتن برخی مطالباتی است که پیش از این شرط لازم برای انعقاد توافق بین دو کشور تلقی می شد. طرف، موفقیت به ارمغان آورده است. این امر می تواند منجر به یکی از طولانی ترین مذاکرات کاهش تنش و عدم اشاعه هسته ای با سابقه دو دهه مذاکرات مستمر بدون ورود کشورها به مسیر رویارویی نظامی با پیامدهای فاجعه بار برای منطقه و جهان شود.
سوال مهم ایران در شرایط کنونی این است که دولت آمریکا و اتحادیه اروپا تا چه اندازه به وعده های خود مبنی بر بهره مندی ایران از برجام، رفع محدودیت های تجارت خارجی و پایبندی به اصول یک توافق پایدار در قالب برجام عمل می کنند. گامهای لغو تحریمها بهویژه در حوزههای بانکی و نفتی به عنوان تضمینی برای توافق عمل خواهد کرد.
برخلاف تبلیغات مخالفان، با توجه به اهمیت برجام به عنوان نقطه کانونی در روابط خارجی ایران، عمدتاً رابطه ایران و غرب در فعالیت پیرامون حل معادله هستهای را باید از نظر فاصله و نزدیکی به برجام سنجید. . ظاهراً دولت سیزدهم نیز از سال 2015 میلادی همین ترتیب را احیا می کند.
احیای برجام در شرایط آشفته کنونی در عرصه روابط بینالملل و نظم نوین جهانی یک بازی برد-برد برای ایران، آمریکا، اروپا، خاورمیانه و رژیم منع اشاعه هستهای است. یک برد برای ایالات متحده زیرا بایدن توافق هسته ای ایران را یک دستاورد دیپلماتیک در سبد خالی دستاوردهای سیاست خارجی خود می داند که می تواند به بهای گزافی به مردم خسته از جنگ های بی پایان ایالات متحده در خاورمیانه قبل از میان مدت بفروشد. از آنجایی که به نظر می رسد ایران از درخواست خود برای حذف سپاه از فهرست سازمان های تروریستی خارجی آمریکا صرف نظر کرده است، موضوعی که می تواند زمینه ای برای مانور بایدن علیه مخالفانش باشد.
در کنار این، با بازگشت بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران پیشرفت برنامه هستهای خود را متوقف کرده و به بازرسیهای گسترده آژانس پاسخ میدهد و ورود نفت ایران به بازار جهانی انرژی باعث ایجاد تعادل در بازار خواهد شد. کاهش قیمت ها موضوعی که در این زمینه نقش آفرینی خواهد کرد به ضرر متحد ایران یعنی روسیه خواهد بود، کشوری که با ارائه حداکثر تخفیف در تلاش است سهم ایران از بازارهای نفت آسیا را به خود اختصاص دهد.
با این حال، برجام درباره ایران با بیم ها و امیدهای بسیاری همراه است. امیدی برای بهبود اوضاع نابسامان اقتصادی و مهار تورم افسارگسیخته ای که قدرت خرید طبقه متوسط را از بین برده و سفره های طبقه پایین را بیش از همیشه خالی کرده است. به امید عادی سازی چرخه حواله ها، فناوری و سرمایه های خارجی ورودی به کشور در شرایطی که فشار تحریم ها و سوءمدیریت داخلی دهه 90 را به دهه گمشده ای برای اقتصاد ایران تبدیل کرد. به امید خروج کامل از وضعیت فوق العاده در صحنه بین المللی که می تواند ایران را به عنوان کشوری ناقض نظم و امنیت جهانی بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل در نبرد روایات مشخص کند.
امید به حکومت داری بهتر برای دولتی گرفتار در انواع بحران های داخلی و خارجی، افزایش سرمایه اجتماعی، مشروعیت و کاهش شکاف بین دولت و ملت.
اما برجام روایت ترس را نیز به همراه خواهد داشت. ترس از صلح موقت و خطر تکرار تاریخ با خروج آمریکا از توافق و خط کشی جمهوری خواهان برای نابودی هر نوع توافقی در آینده نزدیک. ترس از حفظ ساختار تحریم ها تحت عنوان حقوق بشر، تروریسم و مسائل منطقه ای و در نهایت ترس از دست دادن فرصت گذار از اقتصاد وابسته به درآمدهای نفتی.
در هر صورت، برجام همچنان نقشی کلیدی در سیاست خارجی و داخلی ایران در تعامل با جهان و شکلدهی به قطببندیها در داخل کشور خواهد داشت. توافقی که می تواند روایت های برجام را در قالب دوگانه سازش و مقاومت، تعامل و مقاومت، شجاعت و نگرانی دوباره فعال کند و بر اساس خوانش های ایدئولوژیک چارچوب بندی کند.