تاج زاده اصلاح طلب است نه برانداز

تاج زاده اصلاح طلب است نه برانداز

روز جدید این مورد در قانون جرایم سیاسی تعریف شده است

موکل من درخواست کرده است که نواقص قانون اساسی اصلاح شود

در سال 1374 و در زمان رهبری دولت یازدهم قانون جرایم سیاسی در رأس هرم اجرایی کشور در مجلس دهم به تصویب نهایی رسید. قانونی که سعی می‌کرد مرزی روشن بین فعالیت‌های سیاسی و رفتارهای خرابکارانه و جدا از همه امور مرتبط ترسیم کند و از ترکیب این دو گزاره با یکدیگر جلوگیری کند. بسیاری از فعالان سیاسی تصویب این قانون را یکی از دستاوردهای مهم مجلس دهم می دانند و برخی دیگر نیز معتقدند این قانون تناقضاتی در هسته خود دارد که باید در آینده اصلاح شود. تعارضاتی که مصادیق خاص آن در مواد 1 و 2 این قانون قابل مشاهده است. اما با هر معیار و معیاری که این قانون به آن پرداخته است، این واقعیت که این نقشه راه فرصتی را برای شفاف سازی فعالیت های سیاسی و رسیدگی های حقوقی و سپس از طریق هیئت منصفه و… برای درک کیفیت و میزان این قانون و پاسخگویی ایجاد کرده است. در مورد اینکه آیا پرونده سیدمصطفی تاج زاده در قانون جرایم سیاسی تعریف شده است یا خیر، گفت وگویی را با هوشنگ پوربابایی، وکیل دادگستری و یکی از 3 وکیل مدافع مصطفی تاج زاده ترتیب دادیم تا برخی از ابهامات موجود روشن شود. در این زمینه پاسخ دهید. پوربابایی با اشاره به اینکه تاج زاده هیچگاه معتقد به براندازی نبوده و همواره به دنبال اصلاح کاستی های کشور با روش های مفید بوده است، به تفسیر و تعقیب قانونی این پرونده بر اساس قانون جرایم سیاسی پرداخت.

به عنوان یکی از وکلای مدافع تاج زاده آخرین اطلاعات پرونده را توضیح می دهید؟ ظاهرا شما اخیرا در این مورد اطلاع رسانی کرده اید.

من تا امروز مصاحبه ای در این زمینه نداشته ام و فقط به 2 مورد در قالب توئیت اشاره کرده ام. قبل از اینکه با آقای تاج زاده تماس بگیرم، تاکید کردم که خانواده ایشان حق دارند با ایشان ارتباط برقرار کنند، از سلامت ایشان اطلاع داشته باشند و به وکلای خاصی دسترسی داشته باشند. توییت دوم درباره این بود که چگونه من و بسیاری از همکارانم معتقدیم که پرونده او در قانون پرونده های سیاسی و جرایم سیاسی گنجانده شده است.

آیا تیم وکلای او تعیین شده است؟ تیم دفاعی او در حال حاضر از چه افرادی تشکیل شده است؟
در حال حاضر من، آقای کرمانی و آقای حسین آبادی در حال تشکیل تیم حقوقی ایشان هستیم. اما طبق قانون فقط یکی از وکلا به دادگاه می آید و پرونده ها را زیر نظر دارد. آقای کرمانی امروز (شنبه) آمد و بازپرس دادسرا به او اعلام کرد که شما جزو وکلای اصل ۴۸ نیستید، بنابراین به پرونده دسترسی ندارید.

ضمناً مراجع قضایی متذکر شدند که رسیدگی به این پرونده در آینده نزدیک تکمیل و راهی دادگاه می شود و می توانید از طریق دادگاه موضوع را پیگیری کنید. امروز آقای کرمانی در گفت و گو با یکی از دلالان اطلاعاتی را در این راستا بیان کرد.

موضوع هر چه باشد به نظر من برای اطلاع عمومی بد نیست بر اساس قانون چه نوع جرایمی را می توان در قانون جرایم سیاسی طبقه بندی کرد؟

با توجه به قانون جرایم سیاسی که سال هاست به آن اعتراض می شود، آیا جرم سیاسی باید تعریف شود یا خیر و قانون تصویب شود یا خیر؟ در نهایت این قانون در سال 1374 به تصویب رسید، هرچند شاید تمام جوانب لازم در این قانون لحاظ نشده بود، اما در آن مرحله گامی رو به جلو تلقی شد و این تصور وجود داشت که در آینده می توان نواقص این قانون را برطرف کرد.

به نظر شما چرا این قانون تکمیل نشد؟

ماده 1 قانون جرائم سیاسی با جرایم مندرج در ماده 2 مطابقت نداشت. اساساً فلسفه جرم سیاسی این است که اگر شخصی با انگیزه های شرافتمندانه و با اندیشه اصلاح امور کشور اقدام به اصلاح نهادها کند. و رفتارهای جاری در نهادها و سازمان‌های مختلف، بدون قصد تعرض به اصل نظام، جرم سیاسی است و باید بر اساس قانون جرایم سیاسی با حضور هیئت منصفه و … فرآیند داوری باشد. یعنی شخص به قصد اصلاح و اصلاح جرم مرتکب جرم می شود نه به قصد براندازی و برهم زدن نظم عمومی. این تعریف جرم سیاسی است. البته در ماده 2 این قانون به مجموعه ای از جرایم اشاره شده است که با ماده 1 مغایرت دارد. در ماده 2 آمده است که در این موارد توهین به رؤسای 3 مراجع، مقامات، رئیس جمهور یا نماینده سیاسی خارجی و … نیز لحاظ شده است. این پیشنهادها را نمی شود کنار هم گذاشت، یعنی یک نفر قصد اصلاح امور را داشته باشد اما به رئیس جمهور توهین کند و … و در عین حال قصد تضعیف نداشته باشد. با هم سازگاری ندارند اما در قانون جرایم سیاسی موارد متناقضی وجود دارد.

با توجه به توضیحات شما پرونده آقای تاج زاده در چه جرایمی طبقه بندی می شود؟

ما معتقدیم که آقای تاج زاده قصد براندازی نداشته است. اعتقاد آنها این است که مشکلاتی در کشور وجود دارد که با اصلاحات می توان این مشکلات و کاستی ها را بهبود بخشید. آنها معتقد بودند که اگر برخی کاستی ها اصلاح شود، وضعیت کشور بهتر می شود. افکار عمومی ایران نیز مواضع صریح او را در خصوص اصلاحات فضای مجازی و رسانه های عمومی دیده و شنیده است. آنها بارها تاکید می کنند که به قانون اساسی اعتقاد دارند و باید بر اساس قانون اساسی کار کنند و قصد تغییر آن را دارند. قصد آنها انقلاب و براندازی نیست و اتفاقاً در بسیاری از موارد با افکار براندازانه مخالفت کرده و از قانون اساسی دفاع کرده اند. مجموعه این پیشنهادات در ماده 1 قانون رسیدگی به جرائم سیاسی آمده است. از نظر ما نمی توان هر اتهامی را به عنوان اتهام علیه امنیت یا تبلیغ علیه نظام تلقی کرد و به همین دلیل نمی توان افراد را مجازات کرد. اگر انسان حسن نیت به این نکته اشاره کند که فلان رفتار مناسب نظام و انقلاب نیست و قابل اصلاح است، مطابق با تحقق منافع ملی است. این موارد هم در ماده 8 قانون اساسی امر به معروف و نهی از منکر، ماده 24 قانون مطبوعات و ماده 1 قانون جرائم سیاسی ذکر شده است. بنابراین قصد تغییر قانون اساسی در این مورد بدیهی است. حال ممکن است برخی معتقد باشند که این اظهارات به کشور یا حاکمیت کشور لطمه می زند، اشکالی ندارد. طرح و رسیدگی به این پرونده ها در دادگاه کیفری با حضور هیئت منصفه با ویژگی های تعریف شده برای مجرم سیاسی و رسیدگی به موضوع بر اساس قانون جرایم سیاسی. اگر هیئت منصفه تشخیص دهد که جرمی مرتکب شده است، همه در مقابل قانون تعظیم خواهند کرد.

از سال 95 که قانون جرایم سیاسی تصویب و ابلاغ شد، چند پرونده بر اساس این قانون رسیدگی شده است؟

من اطلاعات دقیقی در مورد جزئیات ندارم، اما فکر می کنم یکی دو محاکمه بر اساس قانون جرایم سیاسی تاکنون برگزار شده است. من دیگر از این موارد در رسانه ها نشنیدم. این روند باید ادامه یابد و گسترش یابد.
اشاره کردید که وکلای پرونده طبق تبصره ماده 48 پرونده را نپذیرفتند. این یعنی چی؟

در تبصره ماده 48 قانون آیین دادرسی کیفری آمده است: در مواردی که جرایم سازمان یافته علیه امنیت کشور در مرحله مقدماتی ارتکاب می یابد، رسیدگی به پرونده توسط وکلایی که موافقت رئیس قوه قضائیه را دریافت کرده اند انجام می شود. اگر به خاطر داشته باشید این ماده در جرایم اخلالگران اقتصادی نیز مطرح شد تا این متهمان اقتصادی تنها بتوانند وکلایی را انتخاب کنند که مورد تایید رئیس قوه قضاییه باشند. در مورد متهمان اقتصادی با اختیاراتی که آقای رئیسی در دوره ریاست جمهوری خود بر قوه قضائیه داشت حذف شد و همه وکلا می توانستند وکالت متهمان را داشته باشند اما در جرایم امنیتی حداقل در مرحله مقدماتی. مراحل تحقیقات، دادستانی به قانون استناد می کند و این استدلال را مطرح می کنند. اگرچه فکر می کنیم این قانون مشکلاتی دارد اما همه باید در مقابل قانون سر تعظیم فرود آوریم. بر اساس این مطالبات قانونی، به آقای کرمانی گفته شد که نمی توانند به این پرونده رسیدگی کنند. امیدواریم این قانون توسط نمایندگان مردم تغییر کند.

دیدگاهتان را بنویسید