مجله اصلاح طلب: سعید جلیلی در سال 1392 به نفع اصلاح طلبان رئیس جمهور شد

مجله اصلاح طلب: سعید جلیلی در سال 1392 به نفع اصلاح طلبان رئیس جمهور شد

روز جدید – قبول دارم که تحمل کردیم. این عنوان مصاحبه ای است با سید حسین مرعشی که اخیراً مسئولیت دبیرکلی گلم حسین کرباشی را برعهده گرفته است، با چند اتفاق که به نظر می رسد تفاوت هایی را نشان می دهد.
مرعشی در این مصاحبه حرف آخر را می زند و آن نادیده گرفتن برخی چهره ها از جمله سیدمحمد خاتمی و برخی دیگر است که معتقدند. اتحاد اصلاح طلبان باید با محوریت چهره هایی مانند خاتمی ادامه یابد، سوالی که نشان می دهد: سید حسین مرعشی همان غلامحسین کرباسچی است با ادبیات خودش که طغیان ها و تهاجمات کرباسچی را در خود ندارد، اما فرقی بین آن ها نیست. دو

مرعشی گفت: امروز احزاب باید رهبری سیاسی جامعه را در دست بگیرند و در کاهش مشکلات کشور تلاش کنند.

این اظهارات در شرایطی بیان می شود که سرمایه اجتماعی احزاب و میزان نفوذ احزاب و افراد به حدی کاهش یافته است که به سختی می توان مردم را از طریق احزاب به صحنه سیاسی کشور معرفی کرد که البته این امر نیز به همین دلیل است. ریشه در کنش ها و واکنش های احزاب سیاسی دارد. این حساس است که مردم متوجه شده اند آنچه احزاب و شخصیت های سیاسی می گویند از نظر کهکشانی با آنچه در پشت پرده اتفاق می افتد متفاوت است. موضوع دیگری که ادعای مرعشی را کاملاً رد می کند این است که همین چهره های امروزی همواره مدعی، گلایه و معترض بوده اند که «احزاب و تحزب» در جریانات سیاسی کشور انجام نمی شود و قوانین همراه با قوانین از میزان تعهد حمایت نمی کنند. و مسئولیت احزاب در تغییرات اساسی فضای سیاسی کشور، کارکردهایی که می تواند جامعه را به اعتماد و تکیه بر احزاب ترغیب کند، تأثیری ندارد و اختلافات درون حزبی و انشعابات و تفرقه هایی که چندان مؤثر نبود، احزاب را حذف کرد. چشم مردم بیش از هر زمان دیگری است، اما چرا مرعشی تلاش می کند وانمود کند که احزاب تأثیرگذارتر از افراد هستند؟ زیرا معروف است که افراد از شخصیت های کاریزماتیک کناره گیری کرده اند، زیرا طرفین به وظایفی که قرار بود انجام دهند عمل نکرده اند و هیچ راهی برای مراجعه و اعتماد به یکدیگر وجود ندارد.

مرعشی پیشینه بحث های «تصویب نظارت» را مطرح می کند و به موضوعات مهمی دست می زند; مجلس چهارم، پنجم و ششم، ریاست جمهوری 76 و …
مرعشی گفت: هیات امنا باید تابع سیاست های بالادستی خودش باشد. سیاست هایی که منجر به حذف اصلاح طلبان و حتی حذف اصولگرایان عاقل شد و مشارکت مردم را به کمتر از 40 درصد در کشور و 15 درصد در تهران کاهش داد. البته این سیاست ها اشتباه است و به نفع ایران، مردم و جمهوری اسلامی نیست. در سیستمی که مردم تنها سرمایه هستند، نباید شرایطی وجود داشته باشد که مشارکت کمتر از ۴۰ درصد باشد».

تحلیل غلط یعنی تکیه بر بخشی از واقعیت و نتیجه گیری از کل ماجرا; مرعشی به درستی به موضوع هیأت امنا اشاره می کند اما نه کل ماجرا و مقصر تنها سابقه هیأت امنا است.

شکی نیست که شورای نگهبان راحتتر از اصولگرایان اصلاح طلبان را رد صلاحیت می کند. این ائتلاف ها و خطوط و خطوط مشکل ساز است که ماهیت یک حزب را تحت الشعاع قرار می دهد. حتی اگر بپذیریم که شورای نگهبان کورکورانه اصلاحات را رد صلاحیت می کند، باز هم نمی توانیم بپذیریم که شورای نگهبان بتواند اصلاح طلبانی را که دارای رزومه قابل قبولی هستند به هر قیمتی و مکانی در بحبوحه دعواهای سیاسی رد صلاحیت کند، که می تواند عملاً آنها را رد صلاحیت کند.

مرعشی با اشاره به اتفاقات سیاسی از سال 92 به بعد، گفت: آیا مرحوم هاشمی در سال 92 به عنوان یکی از ارکان انقلاب و به عنوان نزدیک ترین فرد به امام فقید و نزدیک ترین دوست و یاران رهبری برکنار نشدند؟ برکناری آقای هاشمی برای کشور و جناح ما هزینه بیشتری دارد یا برکناری آقای جهانگیری و پزشکان و لاریجانی؟ بعد از برکناری آقای هاشمی، قرار نبود آقای روحانی رئیس جمهور شود، بلکه آقای جلیلی قرار بود به پاسداری منصوب شود، اما ما سیاسیون جبهه اصلاحات با تصمیم مهمی که گرفتیم مخالفت کردیم و از مردم خواستیم. با سیاست تک قطبی سازی کشور و آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور در انتخابات شرکت کنند. ما در انتخابات مجلس دهم نیز همین سیاست را ادامه دادیم و با رهبری درست مردم منجر به عدم شرایطی شدیم که در سال 94 در مجلس شاهد آن هستیم. قرار بود 180 نیروی باثبات به مجلس دهم وارد شوند، اما به موقع. این تعداد را به 60 رساندیم: «در انتخابات 96، اصلاح طلبان موفق شدند شهرهای بزرگی مانند تهران، مشهد، اصفهان، تبریز و … را به دست آورند.
مرعشی در میانه مرور خاطرات سیاسی خود لحظه ای را نادیده می گیرد و بس. «آخر پاییز جوجه ها را بشمار». دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی معتقد است که جلیلی باید در سال 92 رئیس جمهور می شد، اما بوروکرات ها در کنار اصلاح طلبان مانع از این یا آن شدند که مجلس دهم که متشکل از 180 تثبیت کننده است، جلوگیری شود، اما ما او را قبول داریم و به او احترام می گذاریم. اما نتیجه چیست؟ او می گوید؟ آیا سعید جلیلی برای اصلاح طلبان رئیس جمهور شد یا ریاست جمهوری روحانی هزینه هنگفتی برای اصلاحات داشت؟ حضور اصلاح طلبان در مجلس دهم چه کمکی به این حزب کرد که غیبت آنها نشد؟!

مرعشی در جایی از مصاحبه اما خیلی ساده به همه این سوالات پاسخ داد: «بی خیال بودیم. اعتراف می کنم که هستم. ما اصلاح طلبان در مجلس فراکسیونی تشکیل دادیم که می توانست فراکسیون قدرتمندی باشد اما اختلافات باعث تضعیف فراکسیون شد. فراکسیون امید می تواند راه را برای انتخابات موفق جدید هموار کند. بله، مردم از ما حمایت کردند، اما ما خوب عمل نکردیم، نه آقای روحانی و نه حامیان سیاسی آقای روحانی. باز هم نباید بی خیال باشیم. »

مرعشی به خوبی می‌داند که ریاست‌جمهوری سعید جلیلی نه تنها به ضرر اصلاح‌طلبان نبود، بلکه توانست حزب را احیا، نوسازی و تقویت کند. و بی توجهی های بعدی باعث شد که در سال 92 بدون هزینه اتفاق بیفتد، در سال 1400 با هزینه های سنگین و شاید غیرقابل جبران، اما مرعشی به فکری دست می زند که تامل برانگیز است: «ما اصلاح طلبان در مجلس فراکسیونی تشکیل داده ایم که می توانیم. جناح قوی بود اما اختلافات باعث تضعیف جناح شد. فراکسیون امید می تواند راه را برای انتخابات موفق جدید هموار کند. »
اگر شورای نگهبان به دست اصلاح طلبان نرسیده و این نابودی کامل اصلاح طلبان و محو دائمی آنها از عرصه سیاسی کشور است، داستان های 92 و 96 در سال 1400 تکرار می شود. کشف بازی های پشت صحنه عوامل!

این افتخار نیست که نگذاشتیم سعید جلیلی رئیس جمهور شود، چون روحانی برای اصلاح طلبان به مراتب خطرناکتر و مخربتر بود، یعنی تصمیم درستی برای اعتماد به روحانی و حمایت از تیم او گرفته نشد!

اما پاسخ مرعشی و اشاره به یک سوال بسیار مهم: «به هر حال کشور ما سرمایه های انسانی زیادی دارد که مردم برای رشد آن هزینه های زیادی پرداخته اند. ما نباید فکر کنیم که دیگر به این شخصیت ها نیاز است. البته آقای خاتمی سرمایه بزرگی برای کشور و یکی از مشهورترین و شناخته شده ترین سیاستمداران است و هرکس به او دسترسی دارد باید از اندیشه های او استفاده کند. ما در حزب کارگزاران سازندگی ضمن احترام به آقای خاتمی و همکارانش در جبهه اصلاحات، اصالت خود را هم داریم.»

اما آرزوهای بلندمدت بوروکراسی مهمتر است: «امروز ما علاقه مندیم حزب را آنقدر تقویت کنیم که روزی حزب بوروکرات بتواند به تنهایی دولت تشکیل دهد یا مجلس را اداره کند، اما قبل از رسیدن به این نقطه و قبل از آن. مهمانی. ما نیاز به یک جبهه واحد داریم تا بتوانیم حرف اصلی را در کشور داشته باشیم. «الان نمی توان گفت که حزبی می تواند به تنهایی بر جامعه تأثیر بگذارد، اما جبهه های سیاسی همچنان تأثیرگذار هستند.

کارگزاران سرانجام آنچه را که در دل نهفته است آشکار می کنند. برای شلاق بعدی از بدنه رفرمر استفاده کنید!

با این حال مرعشی آدرس اشتباهی هم می دهد: «جبهه اصلاحات در حال حاضر دو مشکل مهم دارد. «اول اینکه حاکمیت در جبهه اصلاحات را به رسمیت نمی شناسد و اجازه ورود به عرصه رقابت را نمی دهد. باید برای این مشکل چاره اندیشی کرد و دوم اینکه سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان از صندوق رای ناامید شده است.

دیدگاهتان را بنویسید