مثلث جلیلی – فتح – محصول وارد گودال شد / «فتح» رمز حمله حامیان جلیلی به دولت رئیس جمهور

مثلث جلیلی – فتح – محصول وارد گودال شد / «فتح» رمز حمله حامیان جلیلی به دولت رئیس جمهور

باید منتظر ماند و دید که آیا مثلث جلیلی-فتح و محصولی که به نظر می رسد نقش نظریه پرداز را دارند، دومی، اجرایی و سومی، حمایت سازمانی و مالی، می توانند پروژه خود را تکمیل کنند و در حالی که او با گرفتن سمت معاون اول رئیس جمهور، شما فکر می کنید که آیا مردم را از علت اصلی شکست های اقتصادی دولت منحرف کنید یا نه. تحریم ها

دفتر سیاسی منتخب: در روزهای اخیر شایعاتی مبنی بر احتمال ورود پرویز فتح به دولت در برخی رسانه ها منتشر شده است.

اما داستان این خبر چیست و از کجا آمده است؟ برای پاسخ به این سوال باید کمی به عقب برگردیم و ماجرا را از انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 شروع کنیم. در انتخابات مذکور اگرچه تصمیم اصولگرایان حمایت از ابراهیم رئیسی بود و از نامزدهای مبدل خود خواستند به نفع خود کنار بکشند. رئیسی، اما هواداران یکی از نامزدها با این تصمیم مخالف بودند.

آن نامزد سعید جلیلی بود. حامیان جلیلی که از طیف رادیکال‌تر اصولگرایان و نزدیک به جبهه پایداری هستند، همزمان با انتخابات در شبکه‌های اجتماعی زمزمه کردند که چرا جلیلی باید به نفع رئیسی کناره‌گیری کند و اگر بحث وحدت است، چرا؟ رئیسی نباید به نفع جلیلی برود؟

طبیعتا این دیدگاه مورد پسند سایر اصولگرایان نبود و جلیلی در نهایت به نفع رئیسی از انتخابات کنار رفت. اما حامیان جلیلی بر سر موضع خود ایستادند و جز سعید جلیلی را فرد مناسبی برای نشستن بر صندلی ریاست جمهوری مانند سال ۱۳۹۵ ندانستند.

پس از انتخابات تلاش کردند ردپای خود را در حکومت که در به قدرت رسیدن آن نقش داشتند، تقویت کنند. بدین ترتیب تعدادی از نزدیکان و نزدیکان جلیلی وارد دولت ریاست جمهوری شدند.

تیم جلیلی همچنان در سایر سازمان ها حضور پررنگی دارد. به عنوان مثال وحید جلیلی برادر سعید جلیلی معاون صدا و سیما است.

اما شاید مهمترین نمونه حضور حامیان رئیسی در دولت، حجت عبدالمالکی، وزیر سابق کار باشد. او که در زمره هواداران جلیلی طبقه بندی می شود، سرانجام با اعتراضات زیادی مواجه شد و از وزارت کار به دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد رفت.

ناکامی عبدالمالکی در اداره امور نیز از این قاعده مستثنی نبود. واقعیت این است که بسیاری از مدیران دولت ابراهیم رئیسی پس از روی کار آمدن متوجه شدند که ایده های آنها کاربردی ندارد. مهم ترین نکته ای که هم حامیان رئیسی و هم حامیان جلیلی بر آن تاکید داشتند این بود که تحریم ها تاثیر چندانی بر مشکلات کشور نداشته و مشکل ناشی از ضعف حاکمان سابق بوده است. اما وقتی وارد کار اجرایی شدند متوجه شدند که تاثیر تحریم ها بسیار بیشتر از آن چیزی است که تصور می کردند. این سوال بدنه مدیران را به دو دسته تقسیم می کند. گروه اول معتقدند که باید از طریق توافقی مانند احیای برجام برای کاهش تحریم ها تلاش کرد. اما گروه دوم که حامیان جلیلی هم در آن حضور داشتند، باز هم اعتقادی به تعامل با دنیا برای رفع تحریم نداشتند.

این اختلاف و درگیری باعث شد که حامیان جلیلی افکار عمومی را از شکست راه حل اقتصادی خود منحرف کنند و برای تقویت جای پای خود در دولت به رقیب خود در جناح حمله کنند.

مهمترین استراتژی آنها برای این طرح انتخاب یک موقعیت ممتاز در دولت و حمله به آن برای به دست آوردن آن کرسی و منحرف کردن افکار عمومی از شکست خود است. حامیان رسانه ای جلیلی در شایعات مدعی هستند که مسعود میرکاظمی رئیس سازمان برنامه و بودجه مخالفانی در دولت برای اجرای برنامه های خود دارد. به گفته حامیان جلیلی، میرکاظمی – که از اعضای جبهه پایداری و نزدیک به طیف جلیلی است – برنامه های اقتصادی مثبتی دارد اما مورد حمایت دولت نیست. برای این کار به پرویز فتاح متوسل شده اند. مردی که گویا از حمایت صمیمانه محصولی از مدیران اقتصادی جبهه پایداری برخوردار است و البته کارنامه نامشخصی دارد و در مدت حضور اخیرش در بنیاد مصطفان نتیجه خاصی از مدیریتش مشاهده نشده است.

اما با توجه به اینکه فتح از سوی جبهه پایداری پذیرفته شده و چندین بار به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری مطرح شده و از زمان حکومت احمدی نژاد تاکنون مورد چالش نهادهای ناظر قرار نگرفته است، هواداران جلیلی او را مهره ای شایسته و شایسته می دانند. برای معاون اول رئیس جمهور در نظر گرفته شده است. هدف نهایی آنها اعتبار بخشیدن به راه حل های اقتصادی بی اعتبار خود است.

این فرضیه زمانی به واقعیت نزدیکتر می شود که بدانیم فتح اخیرا اعتراف کرده است که 22 نفر از مدیرانش به دولت رفته اند. گفته بود: «خبری از دولت رفتن بنده نیست و من محکمتر به جای خود ایستادم. البته ما در کنار دولت هستیم و ۲۲ نفر از مدیران بنیاد به دولت رفتند». این اظهارات اگرچه امتناع فتح از ورود به دولت است اما نشان می دهد که زمینه برای حضور آن در دولت فراهم شده است.

جالبتر اینکه یکی از مدیرانی که فتح به آنها اشاره می کند تنها در یک سال از سوی دولت گذشته ترفیع ویژه ای دریافت کرد. آن فرد محسن منصوری است که در دولت ریاست جمهوری استاندار تهران بود اما اخیرا معاون اجرایی و رئیس نهاد ریاست جمهوری شده است. منصوری مدیرعامل بنیاد علوی بود و زمزمه هایی مبنی بر برخی مشکلات مربوط به دوران تصدی وی شنیده می شود که نیازمند ورود نهادهای امنیتی و در صورت لزوم قوه قضائیه است.

حال باید منتظر ماند و دید که آیا مثلث جلیلی-فتح و محصولی که به نظر اول به عنوان نظریه پرداز، دومی به عنوان اجرایی و سومی به عنوان پشتوانه سازمانی و مالی است، می توانند پروژه خود را تکمیل کنند و یا خیر. به دست آوردن پست معاون اول رئیس جمهور باید افکار عمومی را از علت اصلی شکست تحریم ها منحرف کند یا خیر.

دیدگاهتان را بنویسید