تنش های ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی به نفع اسرائیل است

تنش های ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی به نفع اسرائیل است

روز جدید : سرنوشت برجام روز به روز پیچیده تر می شود. در حالی که کشورهای اروپایی و آمریکا قطعنامه هایی علیه ایران صادر کرده اند، برخی از تندروها بدون اینکه از افراط گرایی گذشته درس بگیرند، موضوع خروج ایران از NPT را مطرح کرده اند. اگر این اتفاق بیفتد عملا برجام به پایان خط می رسد و پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع می شود و وضعیت تحریم ها علیه ایران قبل از برجام بازمی گردد. به همین دلیل تصمیم گیری در این زمینه در شرایط فعلی بسیار حیاتی است. وی برای تحلیل این موضوع با حسن بهشتی پور، تحلیلگر روابط بین الملل گفت و گو کرده است که در ادامه می خوانید.

با صدور قطعنامه شورای حکام علیه ایران، برجام در عمل وارد مرحله جدیدی شده و آینده وی نامشخص است. به نظر شما می توان به توافق برجام امیدوار بود؟

واقعیت این است که شش قطعنامه فصل هفتم پس از برجام خارج شد. این سیاست محصول روندی است که از سال 1392 آغاز شد، اگرچه مذاکراتی در سال قبل در مسقط عمان انجام شد، اما عمدتاً از سال 1392 برای بازگشت سیاست تقابل به سیاست تعامل آغاز شد. اساس این سیاست همکاری با آژانس برای عذرخواهی از آمریکا، اسرائیل و دیگر کشورها بود. در عین حال باید توجه داشت که سیاست تعامل به معنای سازش و تعطیلی صنعت هسته ای نبود. مخالفان برجام اما همچنان معتقدند صنعت هسته‌ای نابود شده است، در حالی که گزارش آژانس نشان می‌دهد صنعت هسته‌ای ایران با تمام قوا ادامه داده و توانسته نسل جدیدی از سانتریفیوژها را تولید کند. رویکردی که می‌گوید قطعنامه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بی‌اثر است و تنها عامل روان‌شناختی را باید در نظر داشت که چنین قطعنامه‌هایی فرآیندی مستند برای اثبات ادعای اسرائیل و آمریکاست. وقتی 30 کشور از 35 کشور عضو شورای حکام به این قطعنامه رای مثبت می دهند، به این معنی است که ادعای ایران در قطعنامه ای مستند می شود و این موضوع زمینه را برای صدور قطعنامه های بعدی فراهم می کند. به همین دلیل است که از منظر حقوقی، بسیار مهم است که ایران نسبت به این نوع قطعنامه ها بی تفاوت نباشد و سعی کند چنین قطعنامه هایی تکرار نشود. ما باید چارچوبی برای روابط دوجانبه با آژانس ایجاد کنیم تا اختلافات را حل کنیم. زیرا هر چه اختلاف بین ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بیشتر باشد، تنها اسرائیل و آمریکا از آن بهره‌برداری خواهند کرد. مهم این است که مواضع آبرومندانه و انقلابی داشته باشیم و همه از آن راضی هستند، باید از خود بپرسیم که آیا راه حلی برای حل اختلافات ایران و آژانس وجود ندارد تا مانع از ایجاد موضوع جدید علیه ایران و فشار نشود. در کشور ما؟ اکنون شایعه شده است که چین و روسیه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران را مسدود خواهند کرد که خوب است، اما قطعنامه شورای حاکم می تواند انگیزه ای برای کشورهای اروپایی باشد تا مکانیسم ماشه علیه ایران را فعال کنند. این فرصت مهمی است که ایران باید در نظر بگیرد. البته ایران قبلاً هشدار رسمی داده بود که در صورت ارجاع پرونده به شورای امنیت، قصد خروج از NPT را دارد که فضای جدیدی ایجاد می کند. درست است که قطعنامه شورای حکام هیچ اثر اقتصادی برای ایران ندارد، اما از نظر حقوقی، جلوگیری از تکرار چنین قطعنامه‌هایی و بازتعریف همکاری‌های دوجانبه جدید با آژانس به عنوان فرآیندی بسیار مهم است. کاهش همکاری با آژانس به نفع ایران است.

آیا مصوبه شورای حکام علیه ایران می تواند زمینه ساز فعال شدن مکانیزم ماشه در برجام باشد؟

یکی از ادعاهایی که تروئیکای اروپایی در این زمینه می تواند مطرح کند این است که ایران برجام را زیر پا گذاشته و سند آن همان قطعنامه هایی است که در حال حاضر علیه ایران صادر می شود. در واقع توجه به این اسناد علیه ایران حائز اهمیت است. در نظام بین الملل اصلاً حقیقت و حقیقت مطرح نیست و زورگویی ادامه دارد و هر کشوری به تناسب قدرت خود به دنبال منافع خود است. اختلاف ایران و آژانس بر اساس سه موضوع است. این موضوعات به تفصیل مطرح نمی شود که البته موضوعی محرمانه است و نباید مطرح شود. اما منابع غربی جزئیات را منتشر کردند و به طور کامل مانور دادند. با فرض صحت اطلاعات این منابع، اینها سه سایتی هستند که ایران با حسن نیت به آژانس اجازه بازرسی از آنها را داده است که در صورت وجود سنگ در کفش ایران به آژانس اجازه بازرسی نمی دهد. نکته بعدی این است که موضوع در 18 سال گذشته مطرح شده و توجه به زمان آن مهم است. نکته بعدی این است که در بازدید از آژانس گزارش شده که هیچ گونه فعالیتی در این سه مکان انجام نمی شود. از سوی دیگر گفته می شود کمتر از 5 درصد اورانیوم غنی شده پیدا شده است. در این مورد، غنی سازی زیر 5 درصد از نظر قانونی موضوع مهمی برای آژانس نیست. پس چرا حساسیت به طور ناگهانی افزایش می یابد؟ آنها مدعی هستند که این مکان ها مرکز اعلام نشده اند و به همین دلیل موضوع را بزرگ کرده اند. با توجه به اینکه آمریکا در دو سال اخیر نتوانسته قطعنامه ای علیه ایران تصویب کند و تمام تلاش خود را کرده است، اکنون نمی توانیم مشکل را حل کنیم؟ گره هایی که با دست باز می شوند را نباید با دندان باز کرد. توجه داشته باشید که روسیه و چین به همه قطعنامه ها علیه ایران رای مثبت دادند. چرا؟ زیرا ایران هسته ای تهدیدی برای آنهاست. ما پشت میز مذاکره نشستیم و با میانجی عمانی در مسقط مذاکراتی انجام دادیم که زمینه را برای مذاکرات مستقیم فراهم کرد.

مبنای درخواست جدید آژانس چیست؟

دولت آقای روحانی از سال 1392 بر مذاکرات نظارت داشت و در نهایت با تصویب و اجرایی شدن برجام در دی ماه 1394 شاهد تشکیل پرونده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی بودیم. این موضوع جدید که از سوی کشورهای اروپایی مطرح شده، مربوط به اسناد ارائه شده توسط اسرائیل است. اسرائیل مدعی است که ایران تاسیسات هسته ای دارد که به آژانس اطلاع رسانی نکرده است. ایران به بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دسترسی به تحقیقاتی را داده است که در آن کمتر از 5 درصد اورانیوم پیدا شده است و این بهانه‌ای برای اعمال فشار بر ایران شده است. می گویند خودشان را توجیه می کنند. دلیل دوری نکردن غربی ها همین است. در اینجا من سه نکته را می بینم: اول اینکه این مدارک مربوط به 18 سال پیش است، دوم اینکه آژانس این جاها را چک کرده و شخصی که حسابش تمیز است اصلا ترسی از محاسبه ندارد و آژانس اعتراف کرده است که وجود دارد. هیچ فعالیتی در این سه مرکز وجود ندارد. نکته سوم این است که ادعا می کنند اورانیوم غنی شده کمتر از 5 درصد پیدا کرده اند. با این حال، بیش از 90 درصد اورانیوم غنی شده برای ناآرامی ها مورد نیاز است. تنها مشکل این است که چرا اعلام نشدند. پاسخ این مورد نیز داده می شود. من معتقدم اگر موضوع فقط فنی باشد، مشکل حل می شود، اما اگر سیاسی شود، پیچیده تر می شود. اسرائیل و آمریکا خواهان تنش در روابط ایران و آژانس هستند. خروج ایران از برجام تنها به نفع این دو کشور است. با توجه به سیر تاریخی پرونده هسته ای ایران، باید تصمیم عاقلانه و منطقی بگیریم. برخی در ایران از خاموش کردن همه دوربین ها و حتی قطع رابطه با آژانس و خروج از NPT صحبت می کنند. ابتدا باید این سوال را بررسی کنیم که منافع کشور چه راه حلی می خواهد. آیا می خواهیم تجربه گذشته را با اقدامات رادیکال تکرار کنیم یا منطقی تر عمل کنیم؟ من معتقدم که ما می توانیم با آژانس بین المللی انرژی اتمی، حتی گروس تحت رهبری آژانس، برای حل این موضوع از طریق گفتگو همکاری کنیم. در هر صورت این موضوع تنها در چارچوب همکاری های دوجانبه ایران و آژانس قابل حل است. ما نباید شرایط را با اقدامات رادیکال پیچیده کنیم. طبیعتاً بازی ای که غربی ها با رهبری اسرائیل شروع کردند به ضرر آنها تمام می شود.

رویکرد رادیکال برخی در داخل کشور چه پیامدهایی برای آینده دارد؟

در داخل باید در نظر داشت که هرگونه اقدام رادیکال تنها باعث تعمیق برنامه هسته ای ایران می شود و گرهی را باز نمی کند. در صورت ادامه صدور قطعنامه ها، باز هم می توان ما را تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار داد و قطعنامه ای علیه ایران در شورای امنیت صادر خواهد شد. ممکن است این بار چین و روسیه به دلیل تحولات اخیر در اروپای شرقی این قطعنامه را وتو کنند، اما این سه کشور اروپایی ممکن است به دلیل ادامه حضور در برجام و عدم خروج از برجام، مکانیسم ماشه را به ضرر خود فعال کنند.

بنابراین بهترین راه حل برای بحران کنونی حل مشکلات در چارچوب روابط دوجانبه با آژانس بین المللی انرژی اتمی است. من فکر می کنم ارزش ادامه همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی و گرفتن عذرخواهی از آمریکایی ها را دارد. این بدان معناست که رویکرد تعاملی با آژانس حتی اگر استفاده نشود برای ما مضر نیست. ما تجربه همکاری و عدم همکاری با آژانس را داریم. اما اکنون زمان همکاری فرا رسیده است، زیرا در سال 1986 سوالاتی از آژانس به نام تحقیقات قاطعانه وجود داشت. در آن زمان ما با همکاری با آقای البرادعی توانستیم این مشکلات را حل کنیم، بنابراین، همانطور که در گذشته انجام دادیم و موفق شدیم با مدیرکل وقت آژانس به توافق برسیم و مشکل را حل کنیم، اکنون نیز همین رویه می تواند انجام شود. باید دنبال شود. همانطور که از موضع طرف ایرانی در قبال قطعنامه جدید آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مشخص است، تیم تصمیم‌گیرنده علاقه‌ای به یادگیری از تجربیات مبتنی بر موفقیت از طریق همکاری ندارد و علاقه‌مند به تکرار تجربه چالش‌پذیری است. به گفته کارشناسان، پیش‌بینی نتیجه این فرآیند مشکلی پنهان یا غیرقابل پیش‌بینی نیست، اما تحلیلگران و رسانه‌ها کاری جز توصیف فرصت‌ها و چشم‌اندازهای پیش رو نمی‌توانند انجام دهند، بنابراین باید منتظر ماند و دید تصمیم‌گیرندگان چه خواهند کرد. تصمیم گیرندگان. می گیرند.

برخی از افراط گرایان در کشور لزوم خروج از حزب را مطرح کرده اند. اگر چنین اتفاقی بیفتد چه عواقبی برای کشور دارد؟

فراموش نکنیم که دو سال پیش که آمریکا طرحی را علیه ایران مطرح کرد، حتی در شورای امنیت کاملا منزوی شد و روسیه و چین نیز به آن رای منفی دادند. خروج از NPT عملاً دشمنان ایران را متحد می کند و زمینه های قانونی لازم را برای رویارویی در مجامع بین المللی فراهم می کند. من معتقدم خروج از این توافق نه تنها موثر نخواهد بود، بلکه شرایط را پیچیده خواهد کرد. اگر ایران از NPT خارج شود، مذاکرات برجام غیرقابل دسترس و عملاً کنار گذاشته خواهد شد. این قطعنامه راه را برای ادعاهای نادرست اسرائیل و آمریکا علیه ایران هموار می کند و برای رای گیری و مستندسازی به شورای حکومتی ارائه می شود. چون صحبت درباره ایران فقط یک بیانیه است، اما وقتی این مذاکرات از طرف آژانس بین المللی انرژی اتمی در مجمعی مانند شورای حکام انجام شود، عملاً این اظهارات نادرست مستند می شود و وقتی مستند شد، قطعنامه و جلسه بعدی هیئت مدیره خواهد بود. احتمالاً تا زمانی که آلمان، انگلیس و فرانسه که از برجام خارج نشدند، مکانیسم ماشه را به این دلیل که شورای حکام علیه ایران رأی داده و ایران در واقع برجام را نقض کرده است، راه اندازی کنند. ماشه به معنای ترکیب اجرایی قطعنامه های ذیل فصل 7 شورای امنیت سازمان ملل است. یعنی 6 مصوبه قبلی با فعال شدن ماشه احیا می شود برجام و تا قبل از تیر 94 برمی گردیم.

دیدگاهتان را بنویسید