کمال الدین پیرموذن از اعضای جبهه اصلاحات و نماینده اصلاح طلب نهمین دوره شورای اسلامی اسامی 15 نفر از اعضای حقیقی جبهه اصلاحات ایران را که اخیرا انتخاب شدند را به شرح زیر اعلام کرد: 1- بهزاد نبوی 2- فخرالسادات. محتشمی پور 3- محسن امین زاده 4- محمدرضا جلایی پور 5- عماد بهاور 6- بدرالسادات مفیدی 7- سید حسن رسولی 8- معارف صمدی 9- اسماعیل گرامی مقدم 10- فاطمه سعیدی 11-مححمی 3-حصیمی هاسن. سد 14 – آذر منصوری 15- محسن آرمین پیرموذن افزود: به نظر من اگر آقای نبوی قبول کنند این اولین گزینه است، علاوه بر نبوی، آقایان آرمین، هاشمی، رسولی و حتی خانم منصوری شانس ریاست دارند. ستاره صبح در رابطه با این موضوع با غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاح طلب گفت وگویی انجام داده است که در ادامه بخوانید:
به نظر شما آیا در جامعه امروزی جای اصلاح وجود دارد یا خیر؟
تغییر و تحول در جبهه اصلاحات امری طبیعی و عادی است، از اول اینگونه بوده، برخی می آیند، برخی می روند.
جریان اصلاحات با مشکلاتی مواجه است که خارج از جبهه اصلاحات به وجود آمده است. این مشکلات جبهه اصلاحات را وحشیانه کرد.
در این جبهه عده ای احساس می کنند که شرکت در انتخابات بی فایده است و اصلاح طلبان دیگر پایگاه مردمی لازم برای حضور و رای دادن را ندارند، علاوه بر این، دولت به دنبال وحدت بخشیدن به قدرت و داشتن صدای واحد است و به همین دلیل دولت و مجلس را ادغام کرد. .
من معتقدم جبهه اصلاحات در حال حاضر منفعلانه عمل می کند. اتفاقاتی در کشور رخ می دهد که جبهه اصلاحات باید پاسخ مناسبی به آنها بدهد. مثلاً جبهه اصلاحات نباید در قبال دستگیری شخصیتی مثل مصطفی تاج زاده و … سکوت کند. دولت باید برای ایجاد بستر اصلاحات اقدام کند، بدون تغییر در دولت اصلاحات حتی اگر بخواهد انجام نمی شود. شرایط معیشتی باعث شده مردم به مسائل سیاسی توجهی نداشته باشند و برایشان در اولویت نباشد. امروز اولویت مردم اجاره خانه و امرار معاش است. تا زمانی که این مشکلات حل نشود، مردم به مسائل سیاسی مانند انتخابات اهمیت نمی دهند. بنابراین طبق نظرسنجی ها مشارکت کم است البته در زمان انتخابات مشارکت می تواند افزایش یابد اما دامنه افزایش آن زیاد نیست. انتخابات مجلس با انتخابات ریاست جمهوری متفاوت است و ممکن است برخی در شهرهای کوچک و روستاها به نفع شخصی رای دهند. دولت در یک پیچ تاریخی قرار دارد که اگر اصلاح طلبان سر کار نیایند، آرای آنها وارد صندوق نمی شود و اوضاع از آن بدتر می شود، مردم باید تغییرات ملموس حاکمیتی را ببینند و احساس کنند. من مطمئنم در صورت رفع محدودیت ها هیچ اتفاقی نمی افتد، همچنین لازم است دولت تئوری اختیار را از جریان های سیاسی حذف کند.
اما اگر این اتفاقات هم بیفتد نمی توان به مشارکت گسترده امیدوار بود چرا که عمده مشکلات مردم در مسائل اقتصادی خلاصه می شود.
اگر دولت قدمی بردارد و پایه را بگذارد، گام بعدی اصلاحات چه باید باشد؟
از آنجایی که دوره حساسی است، دولت باید اقداماتی انجام دهد و پس از آن اصلاح طلبان که طیف گسترده ای دارند، تکلیف خود را روشن کنند. در جریان اصلاحات همیشه دو جناح وجود داشته است برخی به دنبال حضور در انتخابات هستند و برخی دیگر به دنبال عدم حضور در انتخابات هستند این مشکلات طبیعی است اما جبهه اصلاحات باید به یک سمت برود اعضای جبهه اصلاحات با هم مخالفند، عضوی که نظر اکثریت را قبول ندارد باید حذف شود تا اتحاد و انسجام در جبهه حاکم شود.
به نظر شما فرد مناسب برای رهبری جبهه اصلاحات چه کسی است؟
قاعدتاً نباید چهره های شناخته شده را از دست داد، اگر آقای بهزاد نبوی مخالفتی نداشته باشد و بپذیرد، گزینه مناسب اوست، شانس خانم ها در این زمینه کم است و البته من شانسی نمی بینم. محسن هاشمی هم بالاست.
– یکی از مشکلات جریان اصلاحات جهت گیری افراد یا احزاب است، به نظر شما این دوگانگی چگونه قابل حل است؟
بله، یکی از مشکلات ترکیب افراد و احزاب است، همانطور که گفتم در جبهه اصلاحات تعارفاتی وجود دارد. جبهه اصلاحات باید ساختار خود را بازنگری کند. افراد هر چقدر هم که سن و سال دارند، نباید رأی یکسانی با احزاب داشته باشند. مردم باید نقش مشاور را در این فرآیند ایفا کنند. لازم نیست یک نفر مانند حزب دارای نفوذ و حضور باشد برای حضور احزاب اتفاق نظر لازم است.
به نظر شما نقش خاتمی در جریان اصلاحات چیست؟
من آقای خاتمی را یک رهبر لاینفک در جبهه اصلاحات می دانم. خاتمی نمی تواند در امور جاری دخالت کند. دخالت او هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد. شورای اصلاح طلبان باید به این نتیجه برسد که فقط احزاب وجود دارند. حضور همه احزاب لازم نیست حضور احزاب شناسنامه دار در جبهه اصلاحات کافی است.