زیدآبادی: اصلاح طلبان نظم تشکیلاتی خود را از دست داده اند. راهبرد مشخصی برای انتخابات اسفند ندارند/ اصولگرایان حاکم نیز معتقدند با حضور اصلاح طلبان، انتخابات داغ می شود. چیزی که به آن توجه نمی کنند وضعیت افکار عمومی است

زیدآبادی: اصلاح طلبان نظم تشکیلاتی خود را از دست داده اند.  راهبرد مشخصی برای انتخابات اسفند ندارند/ اصولگرایان حاکم نیز معتقدند با حضور اصلاح طلبان، انتخابات داغ می شود.  چیزی که به آن توجه نمی کنند وضعیت افکار عمومی است

احمد زیدآبادی نوشت: اصلاح طلبان نظم تشکیلاتی خود را از دست داده اند و فاقد تحلیل مشخص و راهبرد مشخص و واحد برای مقابله با انتخابات اسفندماه هستند. به همین دلیل است که هر یک از چهره های معروف اصلاح طلب در فضای رسانه ای عمدتا به ارائه نظرات و دیدگاه ها و تحلیل های شخصی می پردازند. درخواست آقای حجاریان مبنی بر عزل آقای رئیسی نیز نظر شخصی است و بعید است عموم اصلاح طلبان مطالبه خود را به حضور یا عدم حضور فرد خاصی در رأس قوه مجریه تقلیل دهند و آن را به عنوان مشکل اصلی مطرح کنند. کشور

احمد زیدآبادی در هممهان نوشت: محمدرضا بهنار در واکنش به درخواست سید حجاریان برای استعفا یا برکناری سیدابراهیم رئیسی از ریاست جمهوری گفت: در مجموع شرط بندی برخی افراد برای آمدن به صحنه انتخابات منطقی نیست. . آقای حجاریان! دولت شرط می بندد که شما بیایید، نه اینکه شما روی دولت شرط بندی کنید. اگر می خواهید در انتخابات شرکت کنید، یکسری شرایط و ضوابط وجود دارد، آنها را بپذیرید و بعد بیایید».

با وجود اینکه آقای بهنر شرط گذاشتن برای ورود به صحنه انتخابات را بیهوده می دانست، اما پذیرفت که «حاکمیت» از این قاعده مستثنی است. به گفته وی، گروه ها و فعالان سیاسی و شهروندان عادی حق اعلام نظم و شروط برای رفتن به صحنه انتخابات را ندارند، اما از سوی دیگر دولت حق دارد هر شرطی را برای احزاب و شهروندان تعیین کند.

واقعیت این است که رابطه دولت و شهروندان در اکثر نظام های سیاسی رابطه ای دوسویه است و در دموکراسی ها قواعد این رابطه عمدتاً توسط شهروندان تعریف و تعیین می شود.

گذشته از بحث های نظری، انتخابات اسفند امسال از هر زاویه نقطه عطفی در روند حیات جمهوری اسلامی و زمینه ها و نحوه انجام آن از نظر انعطاف نظام سیاسی در برابر تنگناها و بحران هاست. ممکن است برای بحث های کلی در این زمینه تعیین کننده باشد.

جمهوری اسلامی مانند هر نظام سیاسی دیگری خود را نماینده اکثریت مردم و در نتیجه نظامی قانونی و مشروع می داند که باید به دستورات آن عمل کرد. شهادت و شواهد ارائه شده برای اثبات اینکه نظام از حمایت اکثریت مردم برخوردار است، معمولاً حضور بیش از نیمی از صاحبان حق رای در انتخابات مختلف است.

در انتخابات ریاست جمهوری گذشته، کمتر از نیمی از نامزدهای واجد شرایط به پای صندوق های رای رفتند. مسئولان کشور دلیل این میزان مشارکت پایین را شیوع ویروس کرونا و نارضایتی از عملکرد دولت حسن روحانی دانسته و دور گردانی اکثریت مردم از اصل حاکمیت را تکذیب کردند. از سوی دیگر، مخالفان سرنگونی دولت، شرکت کمتر از نیمی از مردم در انتخابات را باطل کردن نظام سیاسی تفسیر کردند و با اشاره به این موضوع، تلاش برای براندازی آن را مشروع و اخلاقی جلوه دادند.

اکنون این نکته کاملاً روشن است که جمهوری اسلامی و مخالفان برانداز آن انتخابات مجلس آتی را آزمونی سرنوشت ساز برای اثبات نظر خود می دانند و از این پس نیروهای خود را در دو جهت کاملاً متضاد مشارکت یا عدم مشارکت بسیج می کنند. اکثریت نامزدهای واجد شرایط در انتخابات بسیج.

در چنین کارزاری، نقش نیروهای اصلاح طلب از دید هر دو قطب مخالف مهم می شود. اگرچه اصلاح طلبان تا حد زیادی پایگاه اجتماعی خود را از دست داده اند، اما در ماه های آینده تحت فشار شدید روانی و تبلیغاتی برای شرکت یا تحریم انتخابات از هر دو طیف مذکور خواهند بود.

و این در حالی است که اصلاح طلبان نظم تشکیلاتی خود را از دست داده اند و تحلیل مشخص و استراتژی مشخص و واحدی برای دیدار با انتخابات اسفند ندارند. به همین دلیل است که هر یک از چهره های معروف اصلاح طلب در فضای رسانه ای عمدتا به ارائه نظرات و دیدگاه ها و تحلیل های شخصی می پردازند.

درخواست آقای حجاریان مبنی بر عزل آقای رئیسی نیز نظر شخصی است و بعید است عموم اصلاح طلبان مطالبه خود را به حضور یا عدم حضور فرد خاصی در رأس قوه مجریه تقلیل دهند و آن را به عنوان مشکل اصلی مطرح کنند. کشور

اما آنچه که به نظر می رسد اصولگرایان حاکم نادیده گرفته اند، وضعیت افکار عمومی است. آنها معتقدند با حضور اصلاح طلبان یا بخشی از آنها، «تنور انتخابات گرم می شود» و اکثریت مردم به پای صندوق های رای هجوم خواهند آورد. این رویداد بدون تغییر قابل توجهی که چاهی از امید را در بافت جامعه بجوشاند یا چشم انداز جدیدی را در افق بگشاید، بسیار بعید است.

بنابراین اصولگرایان به جای خط و نشان کشیدن بر رقیب سیاسی ناچیز خود و ایجاد شرایط برای حضور ناکارآمد وی در انتخابات، باید به فکر تغییر و تحول در راستای ایجاد امید واقعی در متن مردم باشند. اگر قرار است تغییر و دگرگونی صورت گیرد، باید ابعاد آن روشن و روشن شود و حرکت عملی برای تحقق آن از هم اکنون آغاز شود.

اگر اراده و قدرتی برای چنین تغییر و تحولی وجود نداشته باشد، آثار حضور و غیاب اصلاح طلبان در انتخابات تقریباً یکسان است، بنابراین اصولگرایان نباید وقت خود را با توهین و تهدید و اغوای آنها برای حضور در انتخابات تلف کنند. انتخابات

دیدگاهتان را بنویسید