جمهوری اسلامی: حضور سفیر طالبان در ایران مبنای قانونی ندارد/ چون هنوز طالبان را به رسمیت نشناخته ایم، چگونه می توانیم از سفیر آنها پذیرایی کنیم؟

جمهوری اسلامی: حضور سفیر طالبان در ایران مبنای قانونی ندارد/ چون هنوز طالبان را به رسمیت نشناخته ایم، چگونه می توانیم از سفیر آنها پذیرایی کنیم؟

امینیان در سخنانی که در آن طالبان را گروهی وحشی و بی شرف خوانده بود، گفته بود که اگر طالبان از محتوای این جلسه مطلع شوند، دیگر نمی تواند به افغانستان بازگردد و در عمل نیز همین اتفاق افتاد. افشای متن این سخنرانی نکته ای در مورد فعالیت امینیان در افغانستان بود.

روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی به انتقاد از سیاست اخیر دولت ابراهیم رئیسی علیه امارت اسلامی پرداخت و نوشت:

ماموریت بهادر امینیان به عنوان سفیر ایران در کابل در آخرین روزهای خود بود که کابل به دست طالبان سقوط کرد و حکومت جمهوری سرنگون شد و این مشکل باعث شد که علیرغم پایان دوره امینیان، بحث معرفی سفیر جدید با آن مواجه شود. یک مشکل سفیر جدید باید تاییدیه خود را به رئیس دولت رسمی و قانونی کشور میزبان ارائه کند و در افغانستان پس از سقوط جمهوری، دولت قانونی و قانونی وجود نداشت، بنابراین سفیر جدید ایران می تواند ارائه کند. نامه تایید او به سرپرستش.

حکومت طالبان نه از سوی ایران و نه هیچ کشور دیگری به رسمیت شناخته نشد و دولتی که رسمیت ندارد، شرایط لازم برای دریافت رسمی سفیر را ندارد.

به همین دلیل بهادر امینیان همچنان سفیر رسمی ایران در کابل بود، اما مشکل اصلی که ایران را مجبور به تغییر سفیر کرد، زمانی نمایان شد که متن سخنرانی آقای امینیان در حضور جمعی از مردم ایران در اختیار رسانه ها قرار گرفت. منقضی شده

در این سخنرانی که متن آن در زمان هک شدن سایت خبرگزاری فارس توسط یک گروه سایبری در اختیار رسانه ها قرار گرفت، بهادر امینیان به وضوح دیدگاه واقعی خود را نسبت به طالبان و دیدگاه خود را نسبت به طالبان بیان کرد. درست برعکس آن چیزی بود که برخی رسانه ها و سیاستمداران ایرانی سعی داشتند طالبان را به مردم و مقامات ایران نشان دهند.

آقای امینیان در آن سخنرانی گفته بود که طالبان را گروهی وحشی و بی شرف می خواند که اگر طالبان از محتوای این جلسه مطلع شوند دیگر نمی تواند به افغانستان برگردد و در عمل هم همین اتفاق افتاد. و افشای متن این سخنرانی به کار امینیان در افغانستان کمک کرد و به آن پایان داد.

پس از مدتی حسن کاظمی قمی که نماینده رئیس جمهور ایران در امور افغانستان بود به جای بهادر امینیان به عنوان سفیر ایران در کابل معرفی شد و رسما کار خود را آغاز کرد.

اما سوال اینجاست که آقای کاظمی قمی بر اساس چه عرف دیپلماتیک مسئولیت سفارت ایران در کابل را بر عهده گرفته و تاییدیه نامه خود را به چه کسانی تحویل داده است؟ (به نمایندگی از حکومت مشروع و قانونی در افغانستان)، در ذهن بسیاری از کارشناسان بی پاسخ ماند.

اکنون به راحتی می توان دریافت که واگذاری سفارت افغانستان به طالبان پاسخی عملی به استقرار آقای کاظمی قمی در کابل بود.

در واقع باید گفت که طالبان نتوانستند حضور امینیان را در کابل تحمل کنند و در ازای معرفی سفیر جدید از ایران، با فشار بر تهران موفق شدند سفیر خود را به تهران بفرستند و این امری طبیعی است (اما غیرقانونی است). ) سازش بین ایران و طالبان.

از نظر حقوقی نه حضور کاظمی قمی در کابل معتبر است و نه حضور حقانی در تهران.

زیرا ایران هنوز دولت طالبان را به رسمیت نشناخته است که بتواند سفیری را به دولت طالبان القا کند یا از آنها سفیر بپذیرد.

از سوی دیگر، آنچه اکنون شاهد آن هستیم، در واقع رسمی شدن حکومت طالبان است، حتی اگر به طور رسمی به این شکل بیان نشده باشد. اما شروط متعدد ایران برای به رسمیت شناختن طالبان (از جمله احقاق حق هیرمند، تشکیل دولت فراگیر، جلوگیری از فعالیت گروه های تروریستی و تامین حقوق و امنیت شیعیان افغانستان) به آن نزدیک نیست. اتفاق می افتد، چه رسد به اینکه اتفاق بیفتد.

دیدگاهتان را بنویسید