حالا که عبدالملکی رفته مشکلات حل می شود؟ / تغییر رئیس بانک مرکزی مهمتر از برکناری وزیر کار بود

حالا که عبدالملکی رفته مشکلات حل می شود؟  / تغییر رئیس بانک مرکزی مهمتر از برکناری وزیر کار بود

روز جدید آلبرت بگزیان، کارشناس اقتصادی در روزنامه اعتماد می نویسد: پس از مشکلات جدی در اقتصاد، تولید و رفاه کشور، سرانجام دولت سیزدهم تصمیم به تغییر کابینه گرفت تا از بار نارضایتی مردم بکاهد.

در این راستا حجت عبدالملکی وزیر کار اولین چهره ای بود که در کابینه سیزدهم از قطار پیاده شد و عبای خود را درآورد. در این مسیر زمزمه هایی مبنی بر تغییر در وزارت صمت و برخی دیگر از وزارتخانه های اقتصاد به گوش می رسد.

اما باید دید با چنین تغییرات رسمی (و نه اساسی) مشکلات اقتصادی کشور حل می شود؟ پوشش رشد نقدینگی و …؟

بدون شک پاسخ این سوالات منفی است. مشکل اقتصاد ایران انتخاب وزیر یا جایگزینی او نیست. آنها استراتژی بزرگی را دنبال می کنند که ریشه در ساختار حکومت و حکومت کشور دارد.

مشکلات اقتصاد ایران ریشه های دیگری دارد و تا زمانی که به این ریشه ها رسیدگی و اصلاح نشود، «در» اقتصاد ایران بر روی پاشنه آن باز خواهد شد. مشکل اقتصاد ایران در شرایط کنونی جدا شدن از اقتصاد بین الملل و قطع روابط جهانی است. مشکل اقتصاد ایران قاچاقچیان فساد و فسادهای ولخرجی است که ریشه دوانده است. مشکل اقتصاد ایران نپیوستن به FATF است. تا زمانی که تحریم ها برداشته نشود و صادرات نفت آغاز نشود و ارز آن وارد کشور نشود، موضوع چندان پیچیده نیست، نمی توان انتظار رشد اقتصادی، جذب سرمایه گذاری خارجی، ثبات بازار ارز و… داشت. فرقی نمی کند وزرای کابینه عبدالملکی، فاطمی، امین و… باشند یا زاهدی، اوفا و …. مشکل جای دیگری است.

تغییر وزیر بدون ابزار مناسب در شرایط تحریم گره ای از هزاران مشکل در کشور باز نمی کند. مهمترین مشکل اقتصاد ایران که ناشی از تحریم است، مشکل افزایش نرخ ارز است. ضمناً اگر تعدیل می شد، فکر می کنم بهتر بود این تغییر در بانک مرکزی صورت می گرفت که عملکرد بسیار ضعیفی داشت. در شرایطی که کارشناسان مدت‌ها می‌گفتند بهتر است دولت بروکراتیک خرید و فروش ارز را تسهیل کند، باز هم دست به دست هم دادند و نرخ ارز بالای ۳۳ هزار تومان رکورد زد و سپس واکنش نشان دادند.

این در حالی است که با افزایش نرخ ارز، قیمت انواع محصولات و کالاها نیز افزایش می یابد. حتی پس از کاهش موقت دلار، قیمت کالاها و خدمات مصرفی کاهش نمی‌یابد زیرا بازار برای تعدیل قیمت‌ها به ثبات دائمی نیاز دارد. بنابراین، بر اساس چسبندگی قیمت، قیمت اقلام مصرفی خود را تا 33000 دلار تنظیم می کنند و قیمت ها کاهش نمی یابد. اینگونه است که اشتباهات در سیستم تصمیم گیری اقتصادی دولت بر طول و عرض معیشت خانواده ها تأثیر می گذارد. آمدن و رفتن وزیر تغییری در این روابط ایجاد نمی کند.

بنابراین، مهمتر از تغییر وزرا، معتقدم دولت باید نگاه خود را نسبت به مسائل راهبردی و اقتصادی تغییر دهد. دولت باید بپذیرد که تحریم ها نقش اساسی در اقتصاد و معیشت مردم دارد. انکار این واقعیت کمکی به بهبود وضعیت نمی کند، بلکه وضعیت را بدتر می کند، وقتی دولت می پذیرد که تحریم ها ریشه مشکل است، تلاش برای پایان دادن به آن را نیز آغاز می کند. در این صورت حداقل می‌توان امیدوار بود که نظام زخم را شناسایی کرده است، اما متأسفانه دولت بر انکار آن اصرار دارد و تلاش می‌کند نقش تحریم‌ها را کمرنگ کند.

دیدگاهتان را بنویسید