دولتی که بدون رقابت روی کار بیاید حرف زیادی برای گفتن ندارد/ باید به مردم حق ابراز نارضایتی بدهد

دولتی که بدون رقابت روی کار بیاید حرف زیادی برای گفتن ندارد/ باید به مردم حق ابراز نارضایتی بدهد

روز جدید طبیعی است که صدای مردم همیشه در هر شرایطی مهم است. اما مشکل اینجاست که دولت باید سازوکاری بیابد که همه سلیقه ها را برای رای دادن تشویق کند. دولت آقای ریسی کمتر از یک سال پیش به قدرت رسید، زمانی که همه می دانستند که او در انتخاباتی بی نظیر با حداقل آرا پیروز شده است. بدیهی است که این دولت نمی تواند چیز زیادی بگوید. در واقع، دولت ها تنها زمانی می توانند مؤثر واقع شوند که در رقابت جدی با اکثریت قریب به اتفاق مردم باشند.

کشور در شرایط بسیار سختی قرار دارد. از یک سو، قطب های اقتصادی که معیشت مردم را پیچیده می کنند، روز به روز کور می شوند، از سوی دیگر، مذاکرات هسته ای که طبیعتاً امیدها برای ترمیم فضای تیره موجود را به حداقل می رساند و دولتی که در سال اول نشان می دهد فاقد تجربه و تخصص لازم در کارآمدی است. این موارد شرایط سختی را تحمیل کردند. حتی در شرایطی که افکار عمومی امیدی به پشت سر گذاشتن این دوران شکست خورده ندارد.

باید به مردم حق ابراز نارضایتی داد/ ضرورت تغییر در سیاست خارجی آشکار شده است/ مردم صاحبان اصلی کشور هستند

فریدون مجلسی، دیپلمات بازنشسته و تحلیلگر بین المللی، در گفت و گو با نواندیش، علت بروز این شرایط نگران کننده را بررسی کرد:

* این سوال است. آیا ریشه مشکلات اقتصادی را می توان در نوع سیاست حاکم بر حاکمیت جست؟

آره! مطمئن شوید که هست. وقتی کشوری با نظام بین الملل تعادل برقرار می کند و در مقابل هرگونه تعامل و مذاکره استقامت نشان می دهد، طبیعی است که آن کشور نتواند در تجارت جهانی شرکت کند و در نتیجه اقتصاد روز به روز گره خورده است. افراد بیشتری هستند و این افراد هستند که مشکلات پوستی و استخوانی دارند. به همین دلیل باید به مردم حق داد که نارضایتی خود را اعلام کرده و از مسئولان بخواهند که گره گشایی را عاجل کنند. اما مشاهدات متأسفانه به ما این پیام را می دهد که هیچ اتفاقی نمی افتد!

* توضیح می دهید «هیچ چیز درست نمی شود»؟

وقتی دست اندرکاران بر شیوه زندگی خود پافشاری می کنند، وقتی با هر پیشنهاد رضایت و تفاهم مخالفت می شود، در حالی که افراد اساساً برای برخی بی اهمیت هستند، چگونه می توان به “تغییر” امیدوار بود؟ در سال 1400 عده ای با سرنگونی دولت وقت و شعار گره گشایی و اینکه همه مشکلات مردم باید حل شود به مردم رای دادند. اما وقتی کارشان شروع شد، فهمیدیم که کشور به دست کسانی افتاده است که در مخالفت با برجام سینه شکستند و به اشتباه هرگونه هماهنگی با غرب را تابو می دانستند. می بینید که در چند ماه اخیر رفتارهایی به وجود آمده که انگار چیزی به نام توافق هسته ای خارجی وجود نداشته است.

* این به معنای ناامیدی از بهبود شرایط است؟

درست است! مردم ایران این روزها تحت فشارهای زیادی قرار دارند که ضرورت «تغییر در سیاست خارجی» را بیش از پیش آشکار می کند. رژیم جمهوری اسلامی از همان ابتدا نگاه ویژه ای به منطقه و همچنین روابط خود با غرب داشت. توضیح اینکه جامعه جهانی به هیچ وجه نمی تواند با این دیدگاه مقابله کند. درست است که هر سیستمی بر اساس آن نقشه راه و سیاست های خود را تعیین می کند. اما سوال من، مانند بسیاری از مردم، این است که چه چیزی مهمتر از رفاه انسان و رضایت اجتماعی است؟ پاسخ قطعا خیر است. دولت آقای ریسی نزدیک به یک سال است که در قدرت است و قاعدتاً نباید به چیزی جز کاهش نگرانی مردم فکر کند. با نگاهی به افزایش قیمت ها می بینیم که همه چیز بسیار گران شده است و مردم به «چه کنم چه کنم» افتاده اند. من می خواهم که آقایان یک بار فکر کنند که منطق مداری لازم است و تصمیم بگیرند که با جهان تعامل کنند.

البته نظام بین الملل نیز باید در مذاکرات منطقی عمل کند.

هیچکس توقع ندارد نظام چشم و گوش بسته پای میز مذاکره بنشیند و هر چه می گویند «چشم» بگوید. هدف من، یا بهتر است بگوییم دغدغه من، پافشاری بیش از حد بر مسائلی است که با منافع ملی مغایرت دارد.

* به نظر شما حضور مردم در مقابل صندوق ها می تواند راهگشا باشد؟

طبیعی است که صدای مردم همیشه در هر شرایطی مهم است. اما مشکل اینجاست که دولت باید سازوکاری بیابد که همه سلیقه ها را برای رای دادن تشویق کند. دولت آقای ریسی کمتر از یک سال پیش به قدرت رسید، زمانی که همه می دانستند که او در انتخاباتی بی نظیر با حداقل آرا پیروز شده است. بدیهی است که این دولت نمی تواند چیز زیادی بگوید. در واقع، دولت ها تنها زمانی می توانند مؤثر واقع شوند که در رقابت جدی با اکثریت قریب به اتفاق مردم باشند.

*انتخابات تک قطبی نوعی بی اعتنایی به مردم و دامن زدن به بی اعتمادی است.

به نکته خوبی اشاره کردی مردم صاحبان اصلی دولت هستند و به همین دلیل باید نظر آنها را در همه اقدامات سیاسی، اجتماعی و غیره جدی گرفت. بر این اساس، من قویاً معتقدم که انتخابات تک بعدی با آرای بسیار کم قطعاً نمی تواند دردی از مردم و کشور دوا کند. دولت باید بدون توجه به افکار عمومی به هر دلیلی این را در نظر بگیرد. همچنین لازم می دانم توضیح دهم که گروه های سیاسی یک روز در صحنه هستند و روزی دیگر محکوم به حاشیه سازی خواهند شد. پس وقتی در بطن کارها قرار می گیرند باید اهداف و غریزه سیاسی خود را کنار بگذارند و تمام وقت و تلاش خود را برای استفاده از پتانسیل موجود در کشور به کار گیرند تا برای رفع موانع کوچک و بزرگ آماده شوند. . اینکه سیاستمداران در دوران حکومت خود را صاحب دولت و مردم می دانند و به خود اجازه هر گونه فعالیتی می دهند، سم مهلکی است که همه چیز را از بین می برد.

* سپاسگزار؛ چیزی باقی مانده است؟

ایران کشوری ثروتمند با مردمی باهوش است. کافی است تصمیم گیران در تصمیم گیری ها فقط منافع مردم و مصالح کشور را در اولویت قرار دهند تا روزی برسد که با پایان سلایق کج خلق، نگرانی ها کاهش یابد و رضایت عمومی از بین برود. رسیدن. حداکثر آن

نواندیشی

دیدگاهتان را بنویسید