پایان رافت، پیشکسوت باشگاه پرسپولیس به صراحت از اتفاقات دوران فوتبال و مربیگری اش می گوید.
رافت در پایان قسمت دوم صحبت هایش خاطرات جالبی از نحوه انتقالش به پرسپولیس و همکاری با علی پروین بازگو می کند. همچنین زمانی که در تیم ملوان حضور داشت، داریوش مصطفوی قول داد که اگر ملوان پرسپولیس را برد، به همه بازیکنان سکه خواهد داد!
گفتگوی جذاب و پرطنین پایان سال را حتما بخوانید…
می خواهیم یک فیلم دیگر از اوج فوتبال شما ببینیم و سپس در مورد آن صحبت کنیم. اولین دربی شما بود، کمی در مورد آن بازی صحبت کنید که اولین بازی شما با پیراهن پرسپولیس بود.
اولین دربی من مقابل استقلال در فینال جام حذفی بود. در آن بازی به گل افشین پیرانی پاس گل دادم و قهرمان شدیم. احساس خوبی داشتم. به خانه آمدم و همسرم را با پیراهن مشکی دیدم. پدرم هم در آن زمان کمی بیمار بود. شب سوار اتوبوس شدم و رفتم آستارا. وقتی رسیدم دیدم پدرم را دفن کردند. آن زمان تلفن همراه وجود نداشت. به محمود خان زنگ زدم و گفتم آستارا هستم و ماجرا را توضیح دادم. سپس باشگاه با من تماس گرفت و روزنامه ها خبر را منتشر کردند و مردم از مرگ پدرم مطلع شدند. در آن بازی خاطره خوبی داشتم و آن شب به خاطر فوت پدرم خاطره بدی داشتم. شادی و غم من در یک روز اتفاق افتاد.
اتفاق مهمی که برایت افتاد این بود که وقتی از پرسپولیس بیرون آمدی حدود دو سال فوتبال را کنار گذاشتی. من فکر می کنم جالب تر است که خودتان در مورد آن صحبت کنید.
فوتبال من در آستارا شکل گرفت. جا دارد از نصرت ایراندوست تشکر کنم. او مثل یک بزرگتر در کنار من بود و برای من زحمت کشید. او مرا به شیلات آورد و مسیر زندگی ام تغییر کرد. تمرین، ظاهر بازی فوتبال من کاملاً تغییر کرد. او معتقد بود که من در دفاع موفق تر خواهم بود. بعد آمدم پیش ملوان. سپس به دلیل امکانات کم و شرایط سخت، راه بسیار بدی برایم باز شد. ترک فوتبال و روی آوردن به کارهای دیگر برای کسب درآمد بیشتر بود. چون آن زمان آنقدر به بازیکنان حقوق نمی دادند. شرایط سختی برای من بود. 2 فصل از فوتبال دور بودم و بعد از آن خود نصرت ایراندوست به همراه پدر و همسرم اصرار داشتند که به فوتبال برگردم. و به فوتبال برگشتم، آن تجربیات تلخ گذشته را کنار گذاشتم و همین باعث شد تا علی پروین در یک بازی از من خوشش بیاید و با نظر پروین به پرسپولیس آمدم و بازیکن آن تیم شدم.
حالا چون خودت اشاره کردی در آن دو سالی که به خاطر درآمد کم فوتبال را کنار گذاشت چه کرد؟
کار و تجارت آزاد؛ تمام دارایی هایم گم شد. اگر برگردم فوتبال را رها نمی کنم. البته یکی دو نفر از خانواده ام به من خیانت کردند. اموالم را از دست دادم و بعد به ملوان برگشتم که مرا دید و پسندید و به پرسپولیس برد. او شخصاً از من پرسید.
وقتی علی پروین به پرسپولیس بازگشت، سه بازیکن را به این تیم اضافه کرد. نادر محمد هانی، شما و حمید استیلی… علی آقا شما را از کجا می شناسد؟
در دوران مربیگری ناصر حجازی در خط میانی مقابل استقلال به عنوان مدافع بازی می کردم. اولین بازی را با پرسپولیس علی پروین در ورزشگاه آزادی انجام دادیم. من به عنوان مهاجم خیلی خوب بازی کردم و او از طریق غفور جهانی به من پیشنهاد داد که به تیمشان بروم. از آنجایی که غفور جهانی در تیم چوکا بود و با بهمن صالح نیا یکسری درگیری داشتند و او نتوانست این پیشنهاد را به من بدهد، جاوید جهانگیر مأمور می شود در تمرین به من اطلاع دهد که علی پروین تو را می خواهد. ما هم هفته بعد برای امضای قرارداد به پرسپولیس رفتیم و چک سفید گذاشتند و امضا کردیم. و پیراهن شماره 19 پرسپولیس را 10 میلیون تومان به من داد. قرارداد من یک ساله بود و امسال 4 میلیون به من دادند. البته چهار میلیون را کامل پرداخت نکردند و در چند مرحله پرداخت کردند.
گفته می شود در آن زمان یک باند بازیکن ضد شهر وجود داشت که مانع از رشد بازیکنان شهرستانی در پرسپولیس می شد. آیا با این باند آشنا شده اید؟
اصلا همچین چیزی نبوده و نیست اکثر بازیکنان پرسپولیس چه در گذشته و چه الان شهرستانی هستند. من این را کاملا تکذیب می کنم. هر کسی شایسته است و برای جایگاه خود می جنگد.
قبل از اینکه به سراغ فیلم بعدی برویم، خیلی ها می گویند که علی پروین خیلی ترسناک بود
علی آقا حکومت خیلی خوبی داشت. او یک فوتبالیست بزرگ زمان خود بود و هرکسی نمی توانست بدون پول پرسپولیس را بچرخاند. به نظر من علی پروین از نظر مدیریتی و هوش فوتبالی به مراتب از نسل بعدی خود برتر بود. هوش فوتبالی او همیشه ما را می برد. ترسناک نبود، محترمانه تر.
وقت آن است که هدف خود را ببینید و در مورد آن صحبت کنید.
من هنوز تمام خستگی های دوران فوتبال را احساس می کنم و با دیدن آن گل تمام خستگی از بین می رود. حتی تماشاگران در حین تمرین دور زمین می نشستند. همه دربی ها را از استرس نخوابیدم.
بهترین گل شما برای پرسپولیس چه بود؟
گل های حساسی زدم. اما بهترین گل من 2-0 در دربی بود. اما یکی از مهم ترین خاطرات من یک بازی بود که با تنش و درگیری به پایان رسید. مهدی هاشمی به استقلال رفته بود. احمدرضا عبدزاده با دریافت دو گل مقصر بود. داشتیم می رسیدیم احمد داشت لیز می خورد. البته دست خودش نبود من به علی کریمی کمک کردم و علی کریمی یک پنالتی زد و بازی 1-1 شد، باز هم بازی 2-1 شد و توپ دستی گرفتیم و علی کریمی با قیچی پشت گل تساوی را زد. در دقایق آخر بین من و پرویز درگیری ایجاد شد و پرویز نزدیک به 20 سال است که دروغ می گوید.
در کنار گلزنی برای پرسپولیس، به پرسپولیس هم با پیراهن ملوان گل زدی.
من در سردشت خدمت سربازی کردم و در زمان جنگ بود. در سال 66 ملوان پرسپولیس در ورزشگاه تهتی بازی کرد. من سرباز بودم و یکی از دوستانم مرا برای تماشای بازی به آنجا برد. با پنج دقیقه تاخیر به بازی رسیدیم. سیروس کیتاران در آن زمان در تیم ملوان حضور داشت و دو گل به پرسپولیس زد. او آنقدر ملوان بزرگ بود که می خواستم روی نیمکت ملوان بنشینم. زحمات مربیان و تلاش ما باعث شد هم در ملوان و هم در پرسپولیس بازی کنم.
اینکه می گویند رئیس فدراسیون قبل از بازی ملوان و پرسپولیس وارد رختکن شما شده درست است؟
بله، داریوش مصطفوی، رئیس فدراسیون به رختکن آمد و به ما گفت اگر پرسپولیس را ببری، هر کدام یک سکه به شما می دهم. حالا هم گفت که نمی شود پرسپولیس را برد. چون در آن زمان تمام پرسپولیس ملی پوش بود. استانکو مربی پرسپولیس هم بود. بعد استانکو هم مربی تیم ملی بود و هم مربی پرسپولیس… و بعد ما پرسپولیس را بردیم، به جای یک سکه به هر سه یک سکه دادند!