روایتی از مجروح شدن آیت الله ملک حسینی در حمله به مدرسه فیضیه


ساعت: 15:14
تاریخ انتشار: 1401/01/02
کد خبر: 1817093

آیت الله ملک حسینی یکی از نمادها و ارکان مبارزه با رژیم طاغوت در جنوب و پیوند عشایر با امام و انقلاب بود. عزت ایل عشایر جریحه دار شد تا مبارزات این وکیل برای همیشه ماندگار شود.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به بهانه فروردین دوم سالروز حمله به مدرسه فیضیه و مجروح شدن آیت الله سید کرامت ملک حسینی به سراغ اسناد تاریخ انقلاب اسلامی رفتیم تا خاطرات این وکیل جاودان را بخوانیم.

انقلاب اسلامی حاصل مجاهدت عظیم مردمی است که جان خود را در حد اخلاص فدا کرده و با ظلم طاغوت مبارزه می کنند، لذا امروز نتیجه این مجاهدت ها شکوفایی و صلابت جمهوری اسلامی ایران در جهان است. .

آیت الله سید کرامت ملک حسینی، کرامت ایله و عشایر لر یکی از این بزرگان هستند که حضور بی امان آنان، عشایر جنوب را با انقلاب و رهبری آن پیوند می دهد و یکی از دلایل شکست رژیم ستم شاهی در جنوب.

آیت الله سید کرامت الله ملک حسینی در سال 1303 هجری شمسی در روستای گوشه از توابع شهرستان بویراحمد در جوار مرقد جد بزرگوارش امامزاده قاسم (ع) دیده به جهان گشود.


c67998f1 ccd0 466c 8549 0e39babf4856 خبر خاکستری

وی فرزند صیاد صدرالدین معروف به اسدرا، حکیم و روحانی با نفوذ کلام و مورد اعتماد و احترام مردم و عشایر منطقه است.

آیت الله در طول 22 سال زندگی گرانقدر خود با بحران ها و سرما و گرمای زیادی دست و پنجه نرم کرد و در سال 1325 به کوم عزیمت کرد و نزدیک به 16 سال در محضر اساتید حقوق و لشکری ​​به تحصیل پرداخت. و تقریرات درس ایشان به صورت میدانی نوشته می شود که مرهون توجه خاص حضرت امام (ره) است.

در سال 1340 به درجه اجتهاد رسید و در اواخر عمر به برکت آیت الله العظمی بروجردی به صلاحدید ایشان به شیراز رفت و در مدرسه خان به تدریس دین پرداخت.

از سال 1340 پس از قیام خمینی کبیر و با کمک استادش به صف انقلابیون پیوست و یکی از عوامل اصلی پیوند عشایر جنوب با انقلاب و رهبری آن بود.


372fd5a7 2e30 45a1 a316 f085df9f682d خبر خاکستری

او یکی از قربانیان حمله رژیم تاگوت به مدرسه فیضیه قم بود و تحت مراقبت ساواک، پلیس امنیت سابق که آن ها را یکی از خطرناک ترین شاگردان امام و روحانیون تندرو می دانستند، قرار داشت.

این وکیل مجاهد در زمان حیات خود ماجرای مدرسه فیضیه قم را چنین بازگو کرد: در اواخر سال 1341 طلاب علیه لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی رژیم پهلوی دست به تظاهرات زدند و به همین دلیل هم شد.

نماینده سابق ولی فقیه در کهگیلویه و بویراحمد بیان می کند: در روز دوم نوروز سال 1342 مصادف با شهادت امام جعفر صادق (ع) در منازل برخی علما زیارتگاه برگزار شد. مراسم دیگری


02bef554 f266 4858 af2c 488e5e56fe1b خبر خاکستری

وی افزود: مرحوم آیت الله گلپایگانی اعلام کردند که گلاب بعدازظهر همان روز در مدرسه فیضیه برگزار می شود، اما برخی از آقایان به دلیل حضور رژیم ساواکی ها در مراسم صبحگاهی و نداشتن توانایی و تجهیزات از برگزاری جلسه خودداری کردند. با آنها برخورد کنید .

آیت الله ملک حسینی خاطرنشان کرد: بعدازظهر به سمت مدرسه فیضیه حرکت کردیم در حالی که مدرسه مملو از جمعیت بود و هیچ جلسه ای به این شلوغی و باشکوه برگزار نشد. اکثر علما در کنار حجره ها ایستاده بودند و هیچ کس توان نشستن نداشت فقط چند نفر از علما و مردم در کنار محراب و منبر نشسته بودند.

ایشان فرمودند: وقتی سخنرانی آقای آل طه از منبرهای حسن قم شروع شد، مردی از میان جمعیت بدون اجازه صلوات فرستاد و ایشان سخنرانی را تمام کردند. سپس شیخ انصاری که از معروف ترین منبرهای آن زمان قم بود شروع به سخنرانی کرد و ناگهان در میانه سخنرانی یکی از ساواکیان حاضر در مجلس در حالی که نزدیک منبر ایستاده بود، بدون اجازه صلوات فرستاد.

608268d9 ec79 4662 a0de bb4632ad9eb5 خبر خاکستری

نماینده سابق مردم استان در مجلس خبرگان رهبری افزود: در آن زمان آقای انصاری گفتند: آقایان مواظب باشید منبر نخواهید، صلوات نفرستادن فایده ای ندارد.

وکیل نگفت: ناگهان یکی از همین ساواکی که کنار منبر بود از منبر بلند شد و گفت: برای رضاخان و نظام صلوات بفرستید، دیده بودند و شروع کردند به زدن طلاب.

شأن اقوام لر با بیان اینکه; با چند مازندرانی و اصفهانی به سمت آنها حرکت کردیم و وسط حیاط مدرسه ایستادیم. در جوانی آن روزها ضربه محکمی به گردن و صورتش زدم که بعد از آن شش هفت ساواکی حمله کردند و مرا کتک زدند.

آیت الله ملک حسینی خاطرنشان کرد: در آن لحظه ترسیدم عمامه از سرم بیفتد. در این بین نمی دانم چه شد که یکی از آقایان که کت و شلوار پوشیده بود و مشخصاً در جایگاه بالاتری قرار داشت جلو آمد و گفت: سید فرار نکن.

وی افزود: در این حادثه 300 تا 400 نفر مجروح شدند. بعد از تصادف به مدرسه حجتیه رفتم، خونریزی صورتم تا صبح ادامه داشت، اما رفتن به بیمارستان برایم زشت بود.

ملک حسنی گفت: صبح به خانه امام رفتم، سعید ریش سفید داشت و پیرمردی در کنارش بود که از امام پرسیدم کیست؟ گفتند برادر بزرگ ما آقای پسندیده است بعد امام فرمودند شما هم صدمه دیدید گفتم: وقتی عام باشد خوشمزه است.

گفت: غروب که می خواستیم برگردیم، دود تمام فیضیه را پر کرده بود که دل هر سنگدلی را برای مدرسه می سوزاند. فردای آن روز شنیدیم که نیروهای رژیم هم می خواهند به مدرسه حجتیه حمله کنند، با دوستانمان جلسه ای ترتیب دادیم تا با چاقو و چاقو و هر ابزاری که در اختیار داریم، مقاومت کنیم.

خاخام گفت: چند روز دیگر به شیراز حرکت کردیم. وقتی در شیراز از احوال قم پرسیدند، گفتم: چیزی جز عزت و شرف اسلام و مسلمین نیست.

سرانجام آیت الله العظمی ملک حسینی در صبح روز جمعه 12 آبان 1370 در آستانه عید سعید فطر امیرالمومنین علی (ع) در سوگ عشایر جنوب درگذشت.

در روز وداع ابدی با این عالم ربانی بزرگترین اجتماع مردمی تاریخ کهگیلویه و بویراحمد تشکیل شد.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید