روایت جنایت منافقین مورد اشاره رهبر انقلاب/ ضیافت افطاری به دعوت مجاهدین خلق!


ساعت: 19:15
تاریخ ارسال: 10/01/1401
کد خبر: 1919348

در همان زمان مامور اطلاعات منافقین از ورود شش یا هفت خودرو خبر می دهد، فرماندهان علمی سازمان منافقین به این نتیجه می رسند که اعضای شورای مرکزی جمهوری اسلامی فارس در منزل دکتر طاهری تجمع کرده اند و به همین دلیل است. وقت حمله است!

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ رهبر معظم انقلاب روز سه شنبه در حرم حضرت شاهچراگ با خانواده شهدای حادثه تروریستی دیدار کردند، مانند ماجرای عاشورا، مانند موارد مختلف تاریخی، حفظ شوند، بزرگ‌نمایی شوند، رنگ آمیزی شوند، اجازه دهید آیندگان فهمیدن. ما در این زمینه ها کم هستیم. ما فاقد رسانه، تبلیغات و حقایق هستیم».

و افزود: بسیاری از جوانان ما و شما کارهای بیست سال پیش را نمی دانند، از اعمال منافقین اطلاعی ندارند. در همین شیراز منافقین در روز ماه مبارک رمضان در هنگام افطار وارد منزل این پزشک بزرگوار شدند و [او را] آنها با رگبار بسته می شوند. رمضان در شیراز! بعداً به این خانه رفتم. متأسفانه نسل جوان ما بسیاری از آنها را نمی شناسد. ما در این زمینه ها کم کار هستیم. این باید عناصر هنری ما باشد [کار کنند].

دکتر محمدحسن طاهری از اعضای شورای مرکزی جمهوری اسلامی استان فارس فردی بود که اعضای خانواده وی در ماه رمضان سال 61 توسط منافقین به شهادت رسیدند.


بدون ماسک

منافقین که از زمان پیروزی انقلاب در نقاط مختلف کشور دست به ویرانی زده بودند، سرانجام در 7 خرداد 60 نقاب از صورت خود برداشتند و با درگیری مسلحانه به کشتار مردم بیگناه پرداختند.

همزمان با تهران، موج خشونت به شیراز نیز سرایت کرد و درگیری خیابانی در چهارراه های مرکزی و مهم شیراز مانند میدان اشتاد، چهارراه زند، چهارراه سینما سعدی، خیابان فردوسی (مرکز سازمان منافکین) به اوج خود رسید. در شیراز). در این درگیری ها تعدادی اتوبوس، مغازه ها و بانک ها در آتش سوخت و چند نفر کشته شدند.

یکی از هولناک ترین حوادث جنایت منافقین در 18 مرداد 60 با ورود به منزل دکتر محمد حسن طاهری از پزشکان متعهد شیراز بود.


یک عکاس زیرک

مرحوم دکتر محمدحسن طاهری از اعضای شورای مرکزی جمهوری اسلامی استان فارس بودند و تقریباً هر روز عصر جمعه جلسه شورای مرکزی حزب شیراز در منزل ایشان تشکیل می شد. این جلسات در پایان هر ماه یک بار در استان برگزار می شد که در جلسات استانی نه تنها اعضای شورای مرکزی استان بلکه نمایندگان شورای اسلامی استان فارس و مسئولین شعب از شهرهای بزرگ در آن شرکت کردند.

منافقین یک عکاس را به عنوان عامل نفوذی در معاونت فرهنگی حزب جمهوری اسلامی فارس مامور کرده بودند تا محل برگزاری جلسات را به طور کامل شناسایی کند. در بهار سال 1360 و در روزهایی که شهید بهشتی در منزل دکتر طاهری میهمان بود، به اتفاق سایر اعضای حزب نفوذ کرده، وارد منزل دکتر طاهری شده و به بهانه عکس گرفتن از حاضران در جلسه اقدام به عکسبرداری کرد. تصاویری از گوشه و کنار ساختمان و اتاق ها، به این ترتیب نقشه ای دقیق از مختصات منزل طاهری در اختیار منافقین قرار گرفت.


آتش سوزی در دفتر

شامگاه 17 مرداد 1360، یک ماه پس از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، حوالی ساعت 22، اعضای سازمان منافکین مواد محترقه را از زیر ورودی اصلی دفتر آن واقع در شیراز ریختند. خیابان شهید بهشتی (نادر) – 1 قدم به قدم او را به آتش کشیدند.

کلینیک که در آن زمان تعطیل بود، در عرض چند دقیقه سوخت و چیزی از محتویات آن باقی نماند. اما این حادثه کینه منافقین را کم نکرد; جنایت وحشتناک دیگری در شرف وقوع بود.


14010804000676 Test PhotoN خبر خاکستری


مهمانی خونین

سازمان منافقین که نقشه کامل منزل دکتر طاهری را در اختیار داشت، پس از جنایت هفدهم تیرماه برای تخریب حزب جمهوری اسلامی در استان فارس، دو تیم عملیاتی 5 نفره آموزش دیده و مجهز به اسلحه یوزی و M -3 راه اندازی کرد. و نارنجک های دستی از سمت غرب ساختمان که کوچه هشت متری است و ضلع شرقی ساختمان که باغ شخصی است به طور همزمان به خانه حمله کنند.

یک افسر اطلاعاتی منافق از صبح روز عملیات با احتیاط اطراف خانه دکتر را زیر نظر داشت و لحظه به لحظه اخبار را با بی سیم جیبی مخابره می کرد.

در همان روز پس از آتش زدن مطب دکتر طاهری، خانواده همسرش قرار گذاشتند تا برای صحبت به خانه دکتر بیایند.

از سوی دیگر طبق روال جلسه شورای مرکزی جمهوری اسلامی شیراز عصر هر هفته جمعه در منزل ایشان برگزار می شد.

ساعت یک بعد از ظهر دکتر طاهری به همراه برادرش رجبعلی طاهری و سه نفر دیگر از اعضای گروه وارد منزل شدند تا برای جلسه عصر همان روز آماده شوند.

همسر دکتر طاهری از حمله شب گذشته منافقین به مطب نگران است به همین دلیل درخواست می کند که به دلیل عدم امکان پذیرایی و حضور اعضای خانواده، جلسه به محل دیگری منتقل شود و دکتر طاهری نیز به همراهان خود اطلاع می دهد که محل را جابجا کنند. این جلسه عصر امروز در جای دیگری برگزار می شود و به همین دلیل جلسه عصر همان روز به منزل مرحوم حاج موگاره در خیابان زند منتقل می شود.


عصر مراسم

مهدی طاهری فرزند مرحوم دکتر طاهری و رئیس شورای اسلامی شهر شیراز که در روز جمعه 18 مرداد 1360 (برابر با آخرین جمعه ماه مبارک رمضان) شاهد جنایت دلخراش بود، ماجرا را چنین روایت کرد: در شب. قبل از حادثه ای که می رفتم وقتی به خانه برگشتم و به ستاد بسیج شیراز برگشتم با اصرار حسن حقنگدار (که بعداً شهید شد) مواجه شدم که از من خواست یک مسلسل یوزی با دو خشاب به خانه ببرم. با اکراه، اسلحه را به خانه آوردم و برای اینکه دیده نشوم، آن را در ملحفه ای پیچیدم و روی قفسه آشپزخانه در طبقه همکف گذاشتم. سلاحی که سرنوشت روز بعد را تغییر داد.

ساعت 7:10 بعد از ظهر حوالی اذان مغرب خانواده و بستگان همسر دکتر طاهری یکی یکی وارد منزل می شوند و مراسم افطار برگزار می شود.

حدود نیم ساعت از جدایی گذشته بود. سفره افطاری کوچک و بزرگی که در سالن اصلی خانه در طبقه همکف جمع شده بودند، مثل یک خانواده با هم حرف می زدند. از نوزاد تا پیرمرد 80 ساله در این جمع حضور داشتند.

در همان زمان مامور اطلاعات منافقین از ورود شش یا هفت خودرو خبر می دهد، فرماندهان علمی سازمان منافقین به این نتیجه می رسند که اعضای شورای مرکزی جمهوری اسلامی فارس در منزل دکتر طاهری تجمع کرده اند و به همین دلیل است. وقت حمله است!

دستور حمله صادر می شود و گروه های ضربت به مکان های مورد نظر می رسند و حمله را به طور همزمان از دو طرف آغاز می کنند.

کانون حمله منافقین سالن اصلی ساختمان در طبقه همکف و درست در محل نشستن مهمانان بود. صدای رگبار پنج مسلسل همزمان زمین و زمان را به لرزه درآورد و پیر و جوان از این نبرد به هر طرف فرار کردند. خون پاک شهدا، کف و فرش اتاق را لکه دار کرد و دیوار و سقف با گلوله سوراخ شد.

گلوله های مزدوران منافق ریز و درشت رها می شود. خون همه جا را گرفته بود، بوی باروت فضا را پر کرده بود و صدای جیغ و داد بلند بود.

همزمان با شروع تیراندازی منافقین، من که آن موقع 16 سال بیشتر نداشتم به خودم آمدم و به قفسه آشپزخانه رسیدم. خدا کرده بود که وقتی تیراندازی شروع شد، در آشپزخانه، یعنی دو سه متری جایی که اسلحه را پنهان کرده بودم، داشتم با پسر عمویم صحبت می کردم.

بلافاصله اسلحه را برداشتم و از هوا به سمت سقف سالن مرکزی شلیک کردم. منافقین با شنیدن این تیراندازی از راهی که آمده بودند متواری شدند و گمان می کردند که پاسداران به سمت آنها آمده اند. با احتیاط وارد سالن اصلی شدم تا متوجه ابعاد جنایت فجیع شدم. در شرایطی که پیش آمد همه موفق شدند از خانه فرار کنند و به خانه همسایه پناه ببرند.

منافقین هنگام فرار به هر روحی در کوچه و تاریکی شلیک کرده بودند، اما خوشبختانه به کسی آسیبی نرسید.


14010725000811 Test PhotoN خبر خاکستری


نجات معجزه آسا

در این جنایت دلخراش، سه تن از مهمانان (حاج محمدحسین اسماعیلی، سید محمد حسن محیمنیان و رباب اسماعیلی) به شهادت رسیدند و حاج احمد اسماعیلی نیز فردای آن روز بر اثر شدت جراحات در بیمارستان نمازی شیراز درگذشت.

در جریان این حادثه خونین سه نفر از اعضای خانواده اسماعیلی به نام های خانم حاجیه، خانم فاطمه اسماعیلی همسر بزرگ خانواده حاج احمد و مهندس محمدعلی اسماعیلی پسر بزرگ خانواده و 9 نفر آنها سیترا اسماعیلی دختر ساله نیز به شدت مجروح شد.

اما دکتر طاهری و دیگر اعضای حزب جمهوری اسلامی ایران که به درخواست همسرش جلسه را در جای دیگری برگزار کرده بودند به طور معجزه آسایی در امان ماندند تا فصل دیگری از جنایات منافقین در شیراز با ریختن خون خانواده ای بی گناه رقم بخورد. .

دیدگاهتان را بنویسید