روایت لباس شخصی; این گروه خشن است

روایت لباس شخصی;  این گروه خشن است

روز جدید : مشکل اصلی لباس شخصی است. نه خود را معرفی می کنند، نه لباسشان مشخص می کند اهل کدام موسسه هستند و نه نام موسسه خود را می گویند. آنها کاملاً ناشناس هستند و گاهی اوقات ماسک می زنند، بنابراین شناخت آنها و شکایت از برخورد آنها باید به قیامت موکول شود!

روزنامه‌نگار جهان صنعت نوشت: «یکی از پلیس‌ها یک بطری آب به من داد و در گوشم گفت: ببخشید، کاری از دستمان بر نمی‌آید. چند قدمی دور شدم که یکی از پشت سرم با حرص گفت: مامان… داسکالو. من باختم.”

این داستان درباره گروهی از «لباس شخصی» است که با نیروی «درونی» مواجه می شوند. و با حضور ماموران نیروی انتظامی. «شهرام گیل آبادی» از مدیران ارشد سابق صدا و سیما و معاون شهردار تهران در دوران مدیریت محمدبکر قالیباف، رئیس فعلی مجلس، نحوه برخورد خود با نیروهای لباس شخصی در خیابان انقلاب را در قالب مقاله ای تشریح کرد. . این روایت با واکنش های زیادی در فضای مجازی مواجه شده است. نمونه های این برخورد امروزه بسیار است و گاهی افرادی که خود را «خودی» می دانند گرفتار این برخوردهای خشن خیابانی می شوند.

گیل آبادی درباره ماجرایی که برای خرید کتاب به خیابان الخبال تهران رفته بود، توضیح داد. یک موتور به او روی پیاده رو می زند. او می ایستد و عذرخواهی می کند. اما فحش می شنود. به گفته گیل آبادی، ناگهان 6 جوان نقابدار دیگر که جزو لباس های فرم هستند، او را محاصره کرده و «به کرکره مغازه چسبانده اند».

وی در ادامه نوشت: یکی از آنها گفت: بیخود چه می کنی؟ گفتم: استاد دانشگاه. او سعی کرد تلفن همراه من را بدزدد. در کنار آنها یک نیروی ویژه ایستاده بود، به این هفت جوان گفتم: اجازه بدهید به این سروان بگویم که از شما شکایت دارم.

حملات خشونت آمیز صابونی به اصولگرایان

صابون لباس شخصی بار دیگر چهره ای اصولگرا به خود می گیرد. پیش از این «جواد موگویی» مستندساز نزدیک به دفتر رهبری در مطلبی از برخورد وحشیانه نیروهای بسیجی و صفوف خیابانی خبر داده بود. این اتفاق در اعتراضات اخیر رخ داد.

به گفته خودش، برادرش نیز فرمانده گردان بسیج کرج است، نوشت: «به چهارراه قدس رسیدم. دختری تنها و بدون روسری زنگ می زد. صدایش را نشنیدم ناجای آن را در سوراخ انداخت. مقداری بسیجی روی سرش ریختند. او حتی 60 کیلوگرم وزن نداشت. به سمت دختر دویدم. داد میزنم نزن میمیری! یکی بهت گفت! ناگهان بدنم در آتش سوخت. ناجای با تفنگ پشت سرم به بازو و سینه ام شلیک کرد. من افتادم. دختر هنوز سر کار بود. یک موتورسیکلت عبوری آمد و گفت بپر، حالا تو را می برند. کنار دیوار نشستم رهگذری آب آورد. گروهی به سمت من آمدند. با لحن مهربونی گفت چی شده؟ فریاد می زنم: «آقا نزن، میز میزنه…» ناگهان 6-7 بسیجی به سمتم هجوم آوردند. با لگد بلند شدم یکی داد میزنه: مادر…! بلند شدم و با لگد به کسی که فحش می داد زدم. یکی از پشت سرم زد، افتادم. ضربه ای بود که به سر و سینه ام زد. از الفاظ رکیک استفاده کردند. دوباره بلند شدم. من افتادم. 10 نفر بودند. آنها مرا به داخل یک ون هل دادند.» او را از وانتی که سوار است می برند. فردی که گویا او را می شناسد و از افرادی است که “کات” شده است، سوار ون دیگری می شود. او به طور مفصل از این چهره نزدیک به دولت عذرخواهی کرد و حتی به موگویی گفت: «عذرخواهی می‌کنم. هر چه خواهر و مادرم فحش دادند. اینم گوشیت… حتی از موگوی می پرسد “شام خوردی؟”… بالاخره او را می بوسند و رهایش می کنند.

برای روز قیامت بمان!

اینها روایت هایی است از اتفاقاتی که برای افراد شناخته شده می افتد و آنها شهامت دارند با حمایتی که دارند رویدادها را منتشر کنند. اما بسیاری از شهروندان هستند که در جریان این اعتراضات با خشونت برخورد کرده اند و هیچ کس یا نهادی مسئولیت این برخورد را بر عهده نمی گیرد و هرگز از آنها عذرخواهی نمی کند. حتی شهروندان عادی، از ترس عواقب انتشار داستان، سعی می کنند این برخورد وحشیانه را مخفی نگه دارند. حالا این مامورها برایشان مهم نیست که چه لباسی می خواهند، هیچکس نمی خواهد سفیدهای جدید بسازد اگر پشتشان “گرم” نباشد. فضای شخصی مثل موگویی که فرد خاصی در حین بازداشت و در وانت با او تماس می گیرد با یک شهروند عادی بسیار متفاوت است و رسانه ای شدن ماجرا با نام و نشان کافی نیست. خودش پرونده تشکیل می دهد چون همه جواد موگویی و شهرام گیل آبادی نمی توانند آزادانه روایت کنند و بعد از بیانیه نگران نباشند. البته لباس هایی هم هست که خاص است. مثل لباس پلیس. در این میان لباس‌های سپاه و بسیج بسیار شبیه به هم هستند و تشخیص آن‌ها برای فردی ناآشنا دشوار است. اما مشکل اصلی لباس شخصی است. نه خود را معرفی می کنند، نه لباسشان مشخص می کند اهل کدام موسسه هستند و نه نام موسسه خود را می گویند. آنها کاملاً ناشناس هستند و گاهی اوقات ماسک می زنند، بنابراین شناخت آنها و شکایت از برخورد آنها باید به قیامت موکول شود!

لباس شخصی در میان معترضان

جدای از برخورد خشونت آمیز با معترضان که خشم آنها را آکنده می کند، یکی از مشکلاتی که در جریان اعتراضات وجود دارد مشخص نبودن نهادهای امنیتی حاضر در میدان است و پس از درگیری خشونت آمیز با معترضان، آن فرد یا افراد. در میان سایر مقامات و حتی در میان معترضان گم شده اند. بسیاری از آنها نیز به میان معترضان می روند و شناسایی آنها را برای کسی که به دنبال مهاجم است دشوار می کند. میراحمدی معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور اخیرا در سخنان خود در خصوص لباس شخصی گفت: طراحی لباس شخصی بخشی از تئوری دشمن برای زمین گیر کردن نیروهای امنیتی است. وی در عین حال تاکید کرد که «نیروهای یونیفرم پوش ما در کانون ناآرامی ها حضور دارند». اظهارات معاون وزیر کشور که یک نگهبان است نشان می دهد که او هیچ علاقه ای به مسئولیت کار کارکنان ملکی ندارد. چه در اعتراضات و چه در زمان های دیگر و دستگیری و بازداشت مردم. امروزه به لطف شبکه های اجتماعی و امکان بازنشر تصاویر بسیاری از برخورد لباس افراد، البته بدون نام و نشان، ویدئوهای زیادی از این گونه برخوردها وجود دارد. البته همین ویدیوها بخش کوچکی از اتفاقاتی است که در اعتراضات می گذرد. با این حال هیچ خبری در رسانه ها منتشر نشد که آیا با عامل خشونت برخورد شده است یا خیر.

راه حلی برای کسانی که لباس هایشان خصوصی است

پس از پخش کلیپی از برخورد خشونت آمیز ماموران یگان ویژه با ماموران لباس شخصی با یک شهروند در نازی آباد تهران، پلیس اعلام کرد که شهروندان می توانند از اقدامات پلیس در خیابان ها فیلمبرداری و به این نیرو ارسال کنند تا در صورت خطا توسط ماموران با آنها برخورد کنید. در این پیام آمده است: پلیس به هیچ وجه رفتار خشونت آمیز و غیرعادی را نمی پذیرد.

اما آنچه تاکنون مردم دیده اند این است که در این اعتراضات اخیر، پس از انتشار فیلم هایی از خشونت نیروی انتظامی یا لباس شخصی، پلیس فقط به مأموران یونیفرم پوش اطلاعیه ای مبنی بر «دستور ویژه» و «بازبینی» صادر کرد. در مورد او.. تاکنون چندین مورد وجود دارد که پلیس اعلام کرده و هنوز از سرنوشت آنها اطلاعی در دست نیست. فیلم سیلی زدن یک زن توسط افسر پلیس، فیلم دستگیری زن جوان در میدان آرژانتین تهران و اتهام ضرب و جرح یک افسر یگان ویژه، فیلم خرابکاری موتورسیکلت های پارک شده، فیلم دیگری از آسیب به اموال مردم، مانند مانند موتورسیکلت و آخری همین فیلم معروف به فیلم نازی آباد است که ماموران پس از ضرب و شتم وحشیانه یک شهروند که روی زمین است سوار بر موتور سیکلت می شوند و او را کتک می زنند و بعدی! اوج این رفتار خشونت آمیز که به راحتی می توان آن را “وحشیانه” نامید شلیک تفنگ به این شهروند است که در مواردی مانند تخریب اموال مردم، پلیس به این نتیجه رسیده است که این کار ” ماموران”! پرونده های باقی مانده همچنان در دست بررسی است. اما همان روندی که پلیس دارد و بعید است موفقیت آمیز باشد، در مورد لباس شخصی صدق نمی کند. حداقل برای شهروندان ناشناس تصمیمی که در رسانه ها مطرح شد و یک پرونده قضایی پایان یافته دیده و تجربه نشده است و شاید امکان پیگیری و پاسخگویی برای شهروندان درجه یک وجود داشته باشد. کسی چه می داند

قضاوت در مورد لباس شخصی دشوار است

منصور حکیت پور، نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس نهم نیز درباره وضعیت کنونی و حضور افراد با لباس غیرنظامی در بین مردم و جلسات آنها به «جهان صنعت» گفت: چندی پیش گزارش هایی مبنی بر رفتارهای خاص برخی منتشر شد. افرادی که لباس پلیس به تن دارند، به مردم تیراندازی می کنند و از کلمات استفاده می کنند. این نشان می‌دهد کسانی که می‌توانند لباس پلیس تهیه کنند و عده‌ای را به حمله به افراد با لباس پلیس تحریک کنند، می‌توانند از افراد مختلف با لباس شخصی برای اعمال ناشایست استفاده کنند، اینکه مردم طرف دولت باشند یا نباشند کار ساده‌ای نیست و باید ترک کنیم. به صلاحدید نهادهای ذیصلاح در این زمینه مانند مراجع قضایی، انتظامی و امنیتی؛ دستگاه ها همچنین رفتار نامناسبی را که هر دو طرف استفاده می کنند، کنترل و بررسی می کنند. در این مدت در خیلی جاها مثل دانشگاه شریف عبارات و الفاظ تند زیادی به نام دانشجو به کار می رفت، اما آیا همه این افراد دانشجو بودند؟ وی درباره ماجرای شهرام گیل آبادی افزود: آقای گیل آبادی فردی فعال، روزنامه نگار و دولتی است، بنابراین دلیلی ندارد که مسئولان دولتی به خودشان حمله کنند. قضیه کمی پیچیده است. در شرایطی که پلیس های غیراصیل با لباس پلیس، اسلحه، گاز اشک آور و بی سیم در خیابان ها به مردم فحش می دهند، باید هوشیاری همه را بالا برد و همچنین افرادی که فضا را تندتر می کنند به این نوع رفتارها پاسخ دهند. نماینده کرد گفت: نیازی به الفاظ رکیک نیست و مردم هرچه می خواهند بگویند. راه حل این است که هیچکس فحش ندهد و فضا را ملتهب نکند تا عده ای به خاطر پوشش شخصی جرأت حضور در بین مردم را پیدا کنند، زیرا امکان تردد در محیطی آرام برای این گونه افراد وجود ندارد. هر کشوری که از فحش و ناسزا استفاده کند محکوم است و همان دشمنی که فضایی ایجاد می کند که عده ای فحش می دهند و فحش می دهند، همان دشمن می تواند از طرف مقابل افرادی را به نام حاکمیت منصوب کند تا آتش این سرکشی را شعله ورتر خاموش کنند. آهسته به طور کلی باید از مقامات مسئول مربوطه بخواهیم تلاش خود را برای شفافیت بیشتر افزایش دهند.

تکلیف لباس شخصی باید مشخص شود

شهریار حیدری، عضو کمیسیون امنیت مجلس نیز در خصوص تعامل لباس شخصی با شهروندان به جهان صنعت گفت: دستگاه های اطلاعاتی، امنیتی و نهادهای پلیس آگاهی مردم را از نحوه برخورد مردم با این افراد در برخورد با لباس شخصی آگاه کنند. زیرا با توجه به شرایط امنیتی موجود تیم های خاصی می توانند در قالب لباس فرم در مناطق مختلف برای ایجاد تنش در محیط امنیتی حضور داشته باشند. لذا وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی در خصوص نحوه برخورد با پوشش شخصی اطلاع رسانی کنند. کارساز نیست، گفت: این حادثه از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کند؛ برخورد با جرایم به ویژه جرایمی که در دید پلیس است بر عهده پلیس است و به طور کلی لازم است که نقش لباس شخصی باشد. تصریح کرد: اگر واقعاً وابسته به دولت و دستگاه‌های دولتی هستند، نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه باید اطلاع‌رسانی کنند، حتی اگر این افراد به دولت ارتباط نداشته باشند، وظیفه این نهادهاست که اطلاع‌رسانی کنند و با لباس شخصی برخورد کنید همچنین در صورت برخورد شهروندان با افراد لباس شخصی باید مراتب را به پلیس اطلاع دهند و پلیس نیز تکلیف این افراد را روشن کند.

دیدگاهتان را بنویسید