روزی که همسر هادی نوروزی به خاطر این استقلال بیهوش شد

روزی که همسر هادی نوروزی به خاطر این استقلال بیهوش شد

معصومه ابراهیم پور، همسر زنده یاد هادی نوروزی کاپیتان سابق پرسپولیس که در دوران فوتبالش در بازی مستقیم مقابل استقلال دو گل به ثمر رساند، خاطراتش از روزها و شب های قبل و بعد از دربی در زمان زندگی همسرش و همچنین شرایط را بازگو می کند. از هانی و حنا فرزندان هادی نوروزی اظهاراتی کردند.

شما در این سال ها مصاحبه های بسیار کمی انجام داده اید. دلیل ش چیه؟

بیشتر برای بچه هاست به لطف هواداران فوتبال به خصوص پرسپولیسی ها یاد هادی همیشه برای ما زنده است. به همین دلیل ترجیح می دهم کمتر صحبت کنم، چون نمی خواهم فرزندانم دیگر با این موضوع سر و کار داشته باشند.

چگونه هنوز پدرشان را به یاد می آورند؟

آره! هانی که به زودی 14 و 15 ساله می شود، با اینکه پسر است و چیزهایی را به سمت خودش پرتاب می کند، اما لحظه ای پدرش را فراموش نمی کند. هانا که در ژوئیه هشت ساله می شود و نه ساله می شود، هرگز نام پدرش را فراموش نمی کند.

به طور جدی! چقدر دوست داشتنی

به هر حال همه جای خانه عکس هادی هست و گاهی فیلم بازی های او را می بینیم. دخترم همه جای خانه عدد 24 را نوشت و روزی نیست که به یاد پدرش گریه نکند. به همین دلیل ترجیح می دهم کمتر صحبت کنم و بیشتر مراقب فرزندانم باشم. او یک رهبر اخلاقی داشت که حتی استقلالی ها هم به او احترام می گذاشتند. برادر خودم استقلالی است و هر بار که با هادی آشنا می شدیم رابطه خیلی خوبی با هم داشت.

به دربی نزدیک هستیم و به هادی عزیز فکر کردیم. چطور آن روزها را به خاطر نمی آورید؟

اتفاقا دیشب مسابقات هادی را دیدم. همان مسابقه ای که 2 گل زد. او همیشه در مورد آن صحبت می کند.

هادی شب قبل از دربی چه حسی داشت؟

هادی اصلا استرس نداشت! نمی دانم چیزهایی را در خودش ریخت یا نه. با این حال، وقتی او رفت، همه متوجه شدیم که او چقدر مشکلات و افکار دارد! اما در کل استرس زیادی در دربی نداشت. او از آن دست بازیکنانی بود که به دلیل مهارت و تجربه بالا استرسی برای این دیدار نداشت. به عنوان مردی که برای صدمین بار پشت فرمان بود و دیگر مانند روز اول از رانندگی نمی ترسید، وقتی نوبت به دربی می رسید مانند یک مسابقه عادی رفتار می کرد.

تو چی میگفتی

همیشه به من می گفت که اصلا استرس ندارم. یک فوتبالیست دیگر از دربی چه می خواهد؟ او دوست دارد در دربی که من دادم، کمک کند. او دوست دارد گلی را که من زدم بزند. او دوست دارد پنالتی بزند و گلی را که من از دست دادم بزند، بنابراین هیچ کاری در دربی انجام ندادم.

از همان مسابقه ای صحبت می کنید که با دو گل نوروزی به پایان رسید؟

آره! این جام استان بود. من آن روز شمال بودم و هادی تهران داشت بازی می کرد. او دو گل به ثمر رساند و این دیدار با گل های هادی با تساوی به پایان رسید. در پایان همین بازی هادی جام اخلاق را به دست آورد.

بازی رو دیدی؟

البته دیدم من در خانه بودم اما آنقدر استرس داشتم که کمی سر میز رفتم. از گل های هادی خیلی خوشحال شدم و پریدم هوا.

هادی امشب اومدی شمال یا برگشتی تهران؟

معمولا بعد از دربی مهمان داشتیم. اگر پرسپولیس گل نمی خورد یا بازی کمتر می شد اما وقتی پرسپولیس می برد حداقل 50 مهمان به خانه ما می آمدند و جشن می گرفتیم و خوش می گذراندیم. به خاطر بسپار! آن شب که 60 نفر آمدند. هادی بلافاصله بعد از بازی به شمال آمد. من در آن زمان هانا (کوچکترین دختر هادی نوروزی) را نداشتم، اما هانا چهار ساله بود. چه روزهایی بود واقعا جای کنداکتور امروز خیلی خالی است. اما دوست دارم خاطره ای را تعریف کنم که تا به حال در هیچ کجا تعریف نکرده ام.

این خاطره ربطی به دربی داشت؟

بله، پخش سال 90 قبل از یکی از دربی ها مصاحبه هایی را پخش کرد. حنیف عمران زاده دوست صمیمی هادی بود و اتفاقا چند روز قبل از دربی تلفنی صحبت می کردند. وقتی عکس عمران زاده را در برنامه 90 دیدم که به سوال خبرنگار پاسخ داده شد بسیار متعجب شدم.

چرا تعجب کردی

خبرنگار پرسید: نگران دربی نیستی و برای محدود کردن بازیکنی مثل نوروز چه برنامه ای داری؟ … و خود را به گونه ای نشان داد که کنداکتور را نمی شناسد! خیلی ناراحت شدم. همان لحظه در حین تماشای برنامه به هادی گفتم; چند روز پیش تلفنی صحبت نکردی؟ فوراً با حنیف تماس بگیرید و به او بگویید که چرا در برنامه 90 این حرف را زدید.»

هادی چی گفت؟

بعد هادی خندید و گفت: «اشکالی نداره! آخر پاییز جوجه ها را می شمارند.»

بعد چه اتفاقی افتاد؟

متاسفانه مدتی بعد از این اتفاق هادی فوت کرد و در دربی بعدی هادی دیگر در این دنیا نبود! به هر حال، این یک لحظه جالب است. چون دربی در دقیقه 24 توسط داور آقای ترکی متوقف شد و همه برای هادی یک دقیقه سکوت کردند. همین بازی بعدا در 90 مصاحبه قبلی دوباره پخش شد و حنیف عمران زاده دوباره مصاحبه کرد. همه او را می شناختند و می دانستند که چقدر دوست دارد درباره پرسپولیس بخواند. وقتی از هادی پرسیدند، گفت: جای هادی نوروزی خیلی خالی است. نوروزی یکی از دوستان صمیمی من بود و به خاطر شرایط این مسابقه اصلاً دوست ندارم درباره حریف کری بخوانم!»

دلیل ناراحتی شما چه بود؟

چون وقتی آن حنیف عمران زاده را دیدم که خیلی دوست داشت کری بخواند در مورد پرسپولیس و حتی می گفت در دهه 90 کری می گفت، نمی دانستم هادی چقدر به هادی من علاقه دارد چون از خواندن کری خودداری می کند. این خاطره برایم جالب بود و می خواستم آن را در این روز بگویم.

دربی پیش رو را چگونه می بینید؟

امیدوارم بازی خوبی باشد که همه از دیدن آن لذت ببرند و البته پرسپولیس پیروز شود. اما من دوست دارم فوتبال زیبا باشد. یعنی احترام به دو طرف حفظ می شود. مطمئنم اگر رهبر ارکستر بود این را می خواست.

به نظر شما کدام بازیکن پرسپولیس گل می زند؟

می خواهیم مهدی عبدی گل بزند.

چرا مهدی عبدی؟

چون هانی خیلی به مهدی نزدیکه. گردش های خانوادگی هم با مهدی و همسرش داریم. او واقعا بازیکن خوبی است و همه ما دوست داریم مهدی عبدی در دربی گل بزند. امیدوارم مهدی به خاطر هادی نوروزی یک گل زیبا برای استقلال بزند.

دیدگاهتان را بنویسید