روز جدید کنکور روز به روز باکلاس تر می شود

روز جدید کنکور روز به روز باکلاس تر می شود

بررسی اظهارات عضو ارشد شورای فرهنگی در خصوص پذیرش دانشگاه

منصور کبکانیان عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی از حذف تقریبی دهک های پایین درآمدی جامعه از ورود به بهترین دانشگاه های کشور خبر داد. این آمار نشان دهنده فرصت های آموزشی نابرابر، به حاشیه رانده شدن عدالت آموزشی و تاکید بر آموزش کلاسی در کشور است. مؤلفه هایی که وجود آنها به اثبات رسیده است که جامعه ای با عمیق ترین شکاف طبقاتی را ایجاد می کند و تداوم چرخه فقر در لایه های پایین جامعه و تداوم چرخه رفاه و ثروت در بالاترین درآمد و طبقات اجتماعی را تضمین می کند. کارشناسان بر این باورند که این آمارها نشان دهنده فقدان عدالت آموزشی در کشور و به دنبال آن بازتولید فقر در اقشار کم درآمد و تداوم انباشت ثروت و رفاه در طبقات ثروتمند است.

ثمره سیاه چاله محرومیت دهک های پایین درآمدی جامعه به دلیل حمایت در دولت های مختلف، تثبیت افراد در طبقات اجتماعی خود بدون توجه به توانایی ها، استعدادها و توانایی های فردی آینده سازان است. بنابراین مناصب و مناصب بالای اجتماعی و رهبری عالی کشور به افرادی تعلق می گیرد که درآمد و موقعیت اجتماعی بالاتری دارند، نه لزوماً به دلیل شایستگی، بلکه به دلیل موهبت اجتماعی و اقتصادی خانواده خود و نیازی به تلاش زیادی ندارند. و از طرفی مشاغل پایین تر و گروه های متوالی متشکل از افرادی خواهند بود که ظرفیت، هوش و توانایی هایشان به دلیل تعلق به یک گروه اجتماعی کم درآمد نادیده گرفته شده و به دلیل تداوم بی عدالتی تحصیلی و فقر این افراد بازتولید خواهند شد. و نسل آینده آنها

منصور کبکانیان، استاد دانشگاه و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، از اطلاعات نگران کننده ای درباره ورودی های دانشگاهی و نسبت آن ها به دهک های درآمدی جامعه اعم از فقیر و غنی خبر داد. بر اساس اطلاعات اعلام شده کبکانیان، سهم مدارس و دهک های مختلف با رتبه های زیر 3000 در کنکور به حدی است که دهک های کم نتیجه یعنی. دهک های اول، دوم و سوم تنها 2 درصد از دارندگان رتبه های زیر 3000 را تشکیل می دهند، در حالی که دهک های 8، 9 و 10 این رتبه ها را تشکیل می دهند. 80 درصد از این داوطلبان را داوطلبان متعلق به ممتازترین گروه های اقتصادی تشکیل می دهند. در آمار دقیق تر دهک اول یعنی. متقاضیانی که کمترین درآمد را دارند، تنها 20 درصد متقاضیان رتبه زیر 3000 را دارند و دهک دهم به عنوان ثروتمندترین گروه جامعه، 48 درصد از این متقاضیان را تشکیل می دهد. تاسف بارتر اینکه 2.3 درصد فارغ التحصیلان مدارس دولتی و 80 درصد دانش آموزان مدارس غیردولتی رتبه زیر 3000 دارند. آمار در رشته پزشکی و دندانپزشکی نیز غم انگیز است. به گفته کبکانیان، تنها 1.3 درصد از دهک اول درآمدی، یعنی. ضعیف ترین اقشار اقتصادی در این مناطق پذیرفته شده اند، در حالی که تعداد پذیرش در این مناطق در بین متقاضیان متعلق به دهک های برخوردار بوده است. هشتم، نهم و دهم، 86 درصد بود. تعداد متقاضیان پذیرفته شده از پایین ترین دهک های درآمدی یعنی. رتبه های اول، دوم و سوم در رشته مهندسی برق دانشگاه شریف صفر درصد بوده و تعداد پذیرفته شدگان در همان رشته و دانشگاه از بالاترین دهک های درآمدی یعنی. رتبه های هشتم، نهم و دهم 87 درصد است. در رشته روانشناسی تنها 2.9 درصد از دهک های محروم پذیرفته شده اند در حالی که تعداد دهک های پذیرفته شده از جامعه مرفه 80.4 درصد بوده است.

بی عدالتی آموزشی در اوج

محمد داوری، سخنگوی سازمان معلمان در ایران درباره علل و آسیب های این آمار به هموطنان خود گفت: این آمارها نوک کوه یخ ناکارآمدی نظام آموزشی ما و پدیده کنکور و نحوه است. دانش آموزان جذب می شوند. این عدد نشان می دهد که نابرابری آموزشی و طبقه بندی آموزش به اوج خود رسیده است. از سوی دیگر این مشکل نشان می‌دهد که کیفیت آموزش به پایین‌ترین حد خود رسیده و مدارس دولتی ناکارآمد هستند و با توجه به اینکه افراد بیشتری در مدارس دولتی مناطق محروم تحصیل می‌کنند، بار سنگین این ناکارآمدی بر دوش دانش‌آموزان مناطق محروم است. این مصداق بارز ظلم و ظلم به کودکان و نوجوانان این کره خاکی است.» این کارشناس تربیتی در ادامه با بیان اینکه ادامه این روند منجر به شکاف های اجتماعی و فرهنگی می شود، گفت: همچنین باعث ایجاد قشر ضعیف حاشیه ای در جامعه می شود. وضعیتی که گفته می شود 2020 محله آسیب پذیر شناسایی شده است که شامل 20 میلیون نفر می شود.این آمار به معنای حضور بازماندگان تحصیلی، بازماندگان ورود به دانشگاه و افراد محروم از یافتن کار است و وقتی دانش آموزان به مرحله اول دبیرستان می رسند متوجه می شوند که چشم‌اندازی برای آینده خود ندارند و این ناامیدی باعث می‌شود از تحصیل بازمانند، این کناره‌گیری از تحصیل، پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خود را بر جامعه تحمیل می‌کند و جامعه‌ای ضعیف پر از بحران‌های مختلف را تشکیل می‌دهد که پیامدهای آن را شاهد هستیم. وی با بیان اینکه این نابرابری ها جامعه را دوقطبی می کند و طبقه متوسط ​​روز به روز ضعیف می شود، گفت: دلیل اصلی شرایط کنونی سیاست ها، رویکردها و اولویت های غلط مسئولان در حوزه آموزش و پرورش و آموزش عالی است. طبقه بندی و پولی شدن مدارس، مافیای کنکور، زمان بندی کنکور و… بستری را فراهم کرد که در آن پول، مهمانی ها و رانت تنها بستری برای امید به آینده باشد. کار، تلاش، پشتکار، علاقه و شایستگی واقعاً چشم‌انداز چندانی برای تأمین آینده خوب برای کودکان و نوجوانان ندارد. بی اثر بودن آموزش و پرورش ما و به ویژه ضعف مدارس دولتی و تنوع مدارس چنین شرایطی را ایجاد کرد. سخنگوی سازمان معلمان ایران افزود: کنکور و نتایج کنکور هم عیب است و هم دلیل. کنکور قاضی شده است برای سنجش برابری افرادی که در شرایط نابرابری درس خوانده اند. به این معنا که کنکور وسیله عدالت برای افرادی است که سال ها بی عدالتی را تجربه کرده اند. این کافی نیست که این ابزار عاقلانه افراد را برای ادامه این روند انتخاب کند. این مثل این است که مردم را به مدت 12 سال در شرایط نابرابر قرار دهیم و به یک آزمون بگوییم همه افرادی که در مدارس مختلف با شرایط و پایه مادی متفاوت درس می‌خوانند، باید در یک آزمون شرکت کنند. ندیدن تفاوت ها و بی عدالتی ها در 12 سال تحصیل مایه آسیاب مافیای کنکور است. داوری تاکید کرد: اینکه افرادی که به کلاس‌های کنکور و مدارس استثنایی می‌روند در کنکور قبول می‌شوند به کلاس‌های کنکور و مافیای کنکور کمک می‌کند که برای نظام آموزشی کشور مضر است و به کودکان و نوجوانان آسیب می‌رساند. نوجوانان هر سال درباره این صحبت ها صحبت می شود اما پاسخ قانع کننده ای داده نمی شود. باید شرایطی فراهم شود که والدین برای ارتقای کیفیت آموزش هزینه کنند و نه مافیای آزمون های داوطلبانه که به همه نوید رتبه اول را می دهد و تعداد رتبه بندی شده ها محدود است. این رفتارها افکار عمومی را گمراه می کند و خانواده ها را می کشد و با رویاهای آنها بازی می کند.”

منبع: همدلی

عدم امکان رشد انسان در غیاب عدالت آموزشی

کامل دلپسند، جامعه شناس نیز یکی از مهم ترین مشکلاتی را که منجر به مشکل ورود اقشار کم درآمد به دانشگاه شده است، سیاست های میانه رو می داند که بر اساس آمار امروز نتیجه آن را مشاهده می کنید. توازن منطقه ای از نظر برابری آموزشی برای توسعه یک جامعه ضروری است، اما سیاست های تمرکزگرا در واقع مخالف توسعه عدالت آموزشی است، یعنی در چنین فرآیندی این باور وجود دارد که طبقات بالا و ثروتمند جامعه باید دارای شرایط لازم باشند. فرصت تحصیل در مناطق مرکزی و توسعه یافته کشور «منطقه ای شدن باعث شده افرادی که در غرب، شرق و… هستند در همین دانشگاه های اطرافشان تحصیل کنند. این جامعه شناس توسعه با اشاره به اینکه کیفیت نظام آموزشی دانشگاه های ایران بسیار پایین است و دانشگاه های ما رتبه قابل توجهی در دنیا ندارند، افزود: در سال های اخیر دانشجویانی که به خارج از ایران رفته اند عمدتاً وضعیت نامطلوبی دارند. کیفیت آموزش در دانشگاه های مقصد کشور با این اوصاف، وقتی کیفیت تحصیل در دانشگاه های ما در کشور این گونه است، در سایر دانشگاه ها چه شرایطی وجود دارد؟ از سوی دیگر غنی سازی این نظام دانشگاهی با دانشگاه های آزاد، فراگیر و غیرانتفاعی عملاً دانشگاه ها را از محتوا و کیفیت لازم محروم کرده است. دلپسند با تاکید بر اینکه سیاست‌های دولت میانه‌رو که معتقد است همه چیز باید در مرکز قرار گیرد، باعث فقر آموزشی در مناطق حاشیه‌ای و از بین رفتن عدالت آموزشی در کشور می‌شود، گفت: اگر این روند ادامه پیدا کند، دارندگان، دارندگان و نداشته ها نیز کمیاب تر خواهند شد. در نتیجه کیفیت نظام آموزشی، فقر آموزشی در یک چرخه دایره ای گرفتار شده است. به نظر من مهمترین مقصر این اتفاقات قبل از هر چیز قانونگذاران طرح منطقه ای شدن کنکور بودند. در مرحله بعد، ساختار ضعیف نظام آموزشی در ایران و نبود مدارس و معلمان خوب عملاً راه را برای رشد سرمایه داری آموزشی هموار کرد به گونه ای که آموزش و پرورش در ایران طبقاتی شد. یعنی به طور کلی آموزش در ایران سرمایه داری است. یعنی سیستم کلاسی در کشور به گونه ای ساخته شده است که اگر وضعیت مالی خوبی نداشته باشید، نمی توانید در مدارس خوب یا دانشگاه خوب تحصیل کنید. وی تاکید کرد: بدیهی است سیاست های تمرکزگرا و عدم توجه به موازنه منطقه ای در راستای عدالت آموزشی چه از طریق قانون گذاری و چه به لحاظ سخت شدن پرداخت هزینه های آموزشی به دلیل گرانی، شرایط را مشابه کرده است. در دوران باستان عهد پنجم فقط طبقه سرمایه دار می توانست به بهترین امکانات آموزشی دسترسی داشته باشد. این جامعه شناس گفت: شکی نیست که توسعه در ایران نامتوازن است و هر روز دایره خود را بیشتر می کند. فقر یک چرخه است و فقر آموزشی منجر به فقر فکری، فقر اجتماعی و… می شود. با توجه به سیاست‌های موجود در بخش اقتصادی و اجتماعی، فکر نمی‌کنم تغییری در روند ایجاد شود. بازتولید فقر آموزشی در مناطق محروم به دلیل نگاه دولت مرکزی و از بالا به پایین ادامه خواهد یافت. این بدان معناست که عملاً فرصت های مساوی برای تحصیل در اختیار همه افراد این جامعه نیست و این نابرابری آموزشی در حال افزایش است که آمارها نیز موید آن است. وی گفت: عدالت آموزشی یکی از پایه های اساسی توسعه انسانی در کشور است و تا زمانی که عدالت آموزشی برقرار نشود امکان توسعه انسانی وجود ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید