این مقاله ادامه می دهد: پس از گذشت 17 ماه از آغاز روند دیپلماتیک، برجام در حال فروپاشی همچنان بهترین گزینه برای پایان دادن به بحران است، اما احیای آن بعید است. با وجود نشانههای اولیه مبنی بر موافقت ایران با پایبندی به توافق کاهش تحریمها، پیشنهادهای دولت بایدن برای احیای برجام متوقف شده است. در حالی که رابرت مالی سفیر ایالات متحده در ایران هفته گذشته تکرار کرد که او همچنان به دنبال “راه حل دیپلماتیک” است، یک دیپلمات دیگر آمریکایی گفت که ایران “به امتناع” از مذاکرات مستقیم ادامه می دهد.
هیئت دائمی ایران در سازمان ملل اواخر ماه گذشته اعلام کرد که «بازگشت طرفهای برجام و اجرای تعهدات برجام تنها گزینه خواهد بود». ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی میخواهد تا تحقیقات خود را در مورد آثار اورانیوم کشفشده در سه سایت اعلامنشده پایان دهد و از آژانس میخواهد که دیگر هرگز درباره گذشته هستهای این کشور تحقیق نکند. هر دو درخواست خارج از محدوده برجام هستند و سایر اعضای برجام نمی توانند تحقیقات آژانس را محدود کنند.
فشارها در حالی افزایش مییابد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی «تغییر اساسی» در پیکربندی برخی از سانتریفیوژهای ایران در تاسیسات عمیق فردو را اعلام کرد که محکومیت مشترک فرانسه، بریتانیا و ایالات متحده را برانگیخت. حتی اگر هیچ یک از طرفین عمداً بحران را تشدید نکنند، بدون از سرگیری نظارت سرزده و محدودیتهایی بر برخی فعالیتهای هستهای، اوضاع میتواند از کنترل سیاسی خارج شود. زمان آن رسیده است که در مورد برجام یا هر توافق موقت معقولی جدی بگیریم.
هیچ جایگزین خوبی برای دیپلماسی وجود ندارد
از ماه سپتامبر، 9 دور تحریم با هدف سرکوب معترضان توسط تهران انجام شده است و ایران از زمانی که شروع به تامین پهپادهای روسیه علیه اوکراین کرد، بیش از هر زمان دیگری منزوی شده است. گروسی در 24 ژانویه به پارلمان اروپا هشدار داد که ایران 70 کیلوگرم اورانیوم غنی شده تا 60 درصد و 1000 کیلوگرم دیگر اورانیوم غنی شده تا 20 درصد دارد. بدون از سرگیری گفت وگوها، ایران به ذخیره اورانیوم بسیار غنی شده ادامه خواهد داد. اگرچه ایران به سطح تسلیحات یا حدود 90 درصد نرسیده است، این یک محدودیت سیاسی است نه فنی. ایران می تواند با هر گونه تحریک یا تغییر در ارزیابی امنیتی خود پیش برود.
اعضای برجام در اتحادیه اروپا این گزینه را دارند که از ماشه برای بازگرداندن تحریمهای قبلی سازمان ملل علیه ایران برای اعمال مجدد تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل، از جمله ممنوعیت واردات یا صادرات انواع خاصی از موشکها و پهپادها استفاده کنند. در حالی که این نشان دهنده جدیت غرب در مورد نقض توافق توسط ایران است، تأثیر آن تا حد زیادی نمادین خواهد بود، زیرا تأثیرات تحریم های تجدید شده در مقایسه با تحریم های اولیه و ثانویه کنونی آمریکا جزئی است. هر اقدام یا تهدیدی باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد تا ایران را برای تعامل دیپلماتیک تحت تاثیر قرار دهد. بدون راهبردی برای شکستن این بنبست، تحریمها میتوانند بار دیگر میخ نهایی را بر تابوت بزنند و از سرگیری مذاکرات را دشوار کنند. همچنین می تواند به لیست آرزوهای آینده ایران اضافه شود. اعمال مجدد تحریم ها بسیار ساده تر از احیای برنامه هسته ای است، بنابراین ایران احتمالاً می خواهد که توافق جدید شامل این واقعیت باشد. اگر همه تلاشهای دیپلماتیک با شکست مواجه شوند، مکانیسم تحریک باید آخرین راه حل باشد.
ایران در حال حاضر تسلیحات هستهای ندارد و اگر تصمیم به توسعه آن بگیرد، بر اساس ارزیابی نوامبر 2022 اسرائیل، حداقل یک تا دو سال طول میکشد تا ایران بمب و کلاهک تولید کند. بعید است که آنها قادر به انجام آن باشند. بنابراین بدون اینکه کشورهای غربی متوجه آن شوند. این ارزیابیها با ارزیابی بیل برنز، مدیر سیا، تأیید شد که ایالات متحده «هیچ مدرکی دال بر تصمیم رهبر ایران برای تعقیب سلاحهای نظامی نمیبیند».
با این حال، آژانس بینالمللی انرژی اتمی از فوریه 2021 به سایتهای برنامه هستهای ایران دسترسی نداشته است و نظارت سرزده ایجاد شده بر اساس برجام پس از خروج ایالات متحده از توافق در سال 2018 منقضی شد. سیستم راستیآزمایی برجام) و راه باز برای گفتوگو، تفسیر نادرست از فعالیتهای ایران یا مواضع نیروهای آمریکایی و اسرائیلی میتواند توازن استراتژیک را برهم بزند.
ترتیب موقت چگونه می تواند باشد؟
به زبان ساده، اولویت خروج ایران از آستانه هسته ای است. در حالی که زمان انصراف از برجام یک سال بود، ایران اکنون میتواند مواد شکافتپذیر برای سلاح هستهای را در کمتر از یک هفته جمعآوری کند. در تئوری، ایران میتواند این کار را در فاصله زمانی بین بازدید بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام دهد، سناریوی کابوسآوری که برجام برای اجتناب از آن طراحی شده بود.
بنابراین یک توافق موقت ممکن است شامل موارد زیر باشد:
محدود کردن خلوص غنی سازی اورانیوم و ذخیره سازی آن. بعید است ایران مقدار زیادی از اورانیومی را که انباشته کرده صادر کند، زیرا این ذخایر را اهرمی برای یک معامله بزرگتر می داند، اما جلوگیری از رشد آن می تواند یک اقدام اعتمادسازی قابل اندازه گیری باشد.
محدود کردن تعداد و نوع سانتریفیوژها باز هم، بعید است با یک توافق موقت به سطح برجام بازگردیم، اما مسدود کردن توانایی ایران برای تحقیق و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته، پیشرفت در برنامه غنیسازی را متوقف میکند.
بازگرداندن دسترسی به بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی در سطح برجام. اگرچه این بلندپروازانه ترین درخواست است، اما پاسخگویی به آن ضروری ترین درخواست است، زیرا این اطمینان را به شدت افزایش می دهد که ایران نمی تواند از هیچ ماده ای برای فعالیت های اعلام نشده استفاده کند. ایران باید تشویق شود که نشان دهد آنچه را که می گوید انجام می دهد و اطمینان حاصل کند که هیچ دلیلی برای هیچ کشوری برای انجام یک عملیات پیشگیرانه ضد اشاعه سلاح های هسته ای علیه برنامه چند میلیارد دلاری خود وجود ندارد.
در ازای این فعالیتهای هستهای، ایران باید تسکین اقتصادی فوری را احساس کند، زیرا اقدامات متقابل هستهای میتواند بلافاصله تحت تأثیر قرار گیرد. یکی از احتمالات این است که گروه 1+5 برای واردات نفت خام ایران به برخی کشورها – مانند کشورهایی که از دست دادن نفت روسیه متضرر شده اند – معافیت نفتی بدهد. گزینه دیگر لغو تحریم دارایی های ایران در بانک های خارجی مانند کره جنوبی و ژاپن است.
درست است که چنین ترتیبات موقتی بسیار شبیه به برجام اولیه است. امروز، ایالات متحده به طور موثر از کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ حمایت می کند، اما با یک تفاوت کلیدی: اگر ایران برنامه هسته ای خود را محدود کند، راه حل روشنی برای کاهش بخشی از این فشار وجود دارد.
ایران تاکنون هیچ نشانه ای از تغییر موضع خود نشان نداده است. به جز حمایت از جنبش اعتراضی، آمریکا نمی تواند کاری برای فشار بر اقتصاد ایران انجام دهد. برای جلوگیری از خارج شدن اوضاع از کنترل سیاسی، شاید وقت آن رسیده است که یک توافق موقت را در نظر بگیریم و گزینه های خلاقانه ای را از برجام به دست آوریم.