سوزاندن امکان دیپلماسی با سیاست همه یا هیچ

سوزاندن امکان دیپلماسی با سیاست همه یا هیچ

مصوبه شورای حکام علیه ایران هفته گذشته با 30 رای موافق، 2 رای مخالف و 3 رای ممتنع تصویب شد. این قطعنامه در حالی تصویب شد که توافق احیای برجام همچنان روی میز ایران و غرب است. در شرایطی مشابه در دولت روحانی که آمریکا در جلسه مجازی شورای امنیت سازمان ملل، قطعنامه ای را علیه ایران پیشنهاد کرد، اکثریت با آن مخالفت کردند. این پیشنهاد تنها دو رای به نفع آمریکا و جمهوری دومینیکن در شورای امنیت داشت که رد شد. دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی در روزهایی که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه بود، منجر به رفع اجماع جهانی علیه ایران و انزوای سیاست های آمریکا در سراسر جهان شد. در ارتباط با این گفتگو با حشمت الله فلاحت پیشه، رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی، در ادامه می خوانید:

به نظر شما اجماع جهانی علیه ایران دوباره شکل می گیرد یا خیر؟

به طور کلی ابتدا باید وضعیت موجود را تحلیل کنیم. شرایط فعلی با دوران ترامپ متفاوت است. در دوران ترامپ، رژیم منع اشاعه موسوم به برجام با منزوی ساختن دیپلماسی دولت آمریکا توانسته در اروپا و غرب نفوذ کند. البته از نظر اقتصادی، آمریکا در دوره ترامپ شدیدترین تحریم ها را علیه ایران اعمال کرد، بنابراین انزوای ترامپ صرفا انزوای دیپلماتیک بود.

در آن زمان با وجود اینکه اروپا در سیاست خارجی در کنار ایران بود، نتوانست یک مخزن آب باریک به نام «اینستکس» را برای ایران فعال کند تا ایران بتواند غذا و دارو وارد کند.

دموکرات های فعلی با روش ترامپ یعنی فشار حداکثری تلاش کردند برجام را احیا کنند. در واقع تقصیر بایدن بود. اگر بایدن سیاست را در دستور کار قرار نمی داد، اکنون برجام احیا شده بود. اولین ضربه به پرونده احیای بایدن وارد شد.

پس از این مرحله، دولت آمریکا فضا را برای فروش نفت به ایران فراهم کرد تا زمینه ساز توافق برجام شود. در این مرحله فرصت توسط دیپلمات های ایرانی سوزانده شد. متأسفانه تیم دیپلماسی وزارت امور خارجه تلاش کرده است مواضع بیانیه خود را به متن تبدیل کند که در دیپلماسی غیرممکن است. در این شرایط دیگر کشورهای حاضر در مذاکرات برجام منافع برجام را برای خود تعیین کرده اند. این موضوع برجام را قربانی منافع طرف های غیر هسته ای مذاکره کرده است. برجام تنها دو طرف اصلی دارد، ایران و آمریکا، اما طرف های غیر هسته ای که به عنوان واسطه عمل می کردند، منافع خود را بر احیای برجام ترجیح دادند.
به همین دلیل بارها گفته ام که در صورت مذاکره مستقیم ایران و آمریکا برجام احیا می شود. در شرایط کنونی اتفاق خطرناکی در حال وقوع است و آن تسلط یک ایدئولوژی بنیادگرای صهیونیستی بر عملکرد آژانس بین المللی انرژی اتمی است.

طی چهار دهه اخیر، روندی در سرزمین های اشغالی شکل گرفته است که قدرت و نفوذ آن به تدریج در حال افزایش است. این جریان «حریدی» نام دارد. حریدی یک افراطی مذهبی است که ایدئولوژی سیاسی او دشمن دائمی اسرائیل است. نتانیاهو و نفتالی بنت در قلب این جریان سیاسی مذهبی قرار دارند. سفر گروسی به اسرائیل نشان داد که روابط ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی به تاریک ترین مرحله خود رسیده است.
زمانی که ایران علاوه بر پادمان هایی در قالب NPT، نظارت بدون نظارت را اتخاذ می کند، آژانس بین المللی انرژی اتمی و قدرت های جهانی تمایلی به پذیرش فعالیت های صلح آمیز برنامه هسته ای ایران ندارند.

از سوی دیگر جای تعجب است که رژیم صهیونیستی با بمب اتمی خود همواره در سازمان ملل به عنوان ناقض حقوق بشر معرفی شده و ایدئولوژی خطرناکی در حذف دشمن دائمی دارد، اما ایران اجازه فعالیت صلح آمیز هسته ای را ندارد. .

در نتیجه جایگاه طرفداران دیپلماسی در ایران تضعیف شده است. در صورت تشدید رابطه خطرناک آژانس بین المللی انرژی اتمی و قدرت های غربی با رژیم صهیونیستی، طرفداران بمب هسته ای در ایران تشدید خواهند شد. برخی معتقدند جهان به جنگ کشیده خواهد شد و اگر ایران آخرین فناوری نظامی را نداشته باشد، در نهایت قربانی ایدئولوژی «آخرالزمان صهیونیستی» خواهد شد.

من فکر می‌کنم تیم دیپلماسی ایران در وین عملکرد ضعیفی داشت و فرصت‌ها را از دست داد، زیرا ایران می‌توانست قبل از حادثه اوکراین این کار را انجام دهد، اما سیاست همه یا هیچ را دنبال می‌کرد که در دیپلماسی اشتباه است. اما معتقدم در شرایط فعلی اقدامات آژانس، شورای حکام، آمریکا و سه کشور اروپایی غیرقابل توجیه است و اقدام متقابل ایران برای پایان دادن به نظارت خارج از دادگاه منصفانه بود.

زمانی می توان برجام را احیا کرد که به موضوع گفت وگوی ایران و آمریکا تبدیل شود. برجام یک مشکل فنی نیست بلکه یک مشکل سیاسی است. تحولات نشان داده است که آژانس نیز سیاسی است. اگر ایران و آمریکا به سازوکاری برای حل موضوع هسته ای دست یابند، برجام احیا می شود. در غیر این صورت هیچ واسطه ای نمی تواند برجام را احیا کند.

اگر پرونده ایران به شورای امنیت برود چه اتفاقی می افتد؟

وقتی ایران به دنبال بمب هسته ای نیست، پرونده ایران هرگز نباید به نقطه اوج برسد. این مهم ترین معیاری است که می توان با آن ضعف دیپلماسی ایرانی را بررسی کرد. کشورهایی مانند هند، پاکستان، چین و رژیم صهیونیستی که دارای بمب اتمی هستند، هرگز به اندازه تحریم ها آسیب نبینند و این نشان دهنده ضعف دیپلماسی در کشور است.

در شرایط کنونی حتی چین و روسیه نیز مخالف بمب هسته ای ایران هستند، اما اگر پرونده ایران به شورای امنیت برود، ایران غنی سازی 90 درصدی را انجام خواهد داد.

برخلاف سال 2006، ایران دارای قابلیت‌هایی است که نمی‌توان آن را بازیچه نیروهای موجود توصیف کرد. اگر قطعنامه علیه ایران الزام آور باشد، قطعا گام بعدی جمهوری اسلامی غنی سازی 90 درصدی خواهد بود. اما نه به این دلیل که می خواهد بمب بسازد، فقط به این دلیل که می خواهد توانایی های خود را نشان دهد. جنگ توانایی ها جهان را به سمت یک جنگ سرد هسته ای سوق خواهد داد. عنصر این موضوع اسرائیل است.

زمانی که صهیونیست ها به حاشیه رانده شدند، ما بیشترین پیشرفت را در مذاکرات هسته ای داشتیم. سپس دو طرف بر سر یک سند اولیه به توافق رسیدند. امروز اما این عنصر خطرناک دوباره وارد پرونده ایران شده است. صهیونیست ها در شرایط کنونی ملموس ترین تهدیدات نظامی را علیه ایران ایجاد کرده اند که اگر این تهدیدات ادامه پیدا کند و آمریکا این تسلیحات را در اختیار آنها بگذارد، ایران 90 درصد ثروتمند می شود و حامیان بمب هسته ای در ایران تقویت می شوند.

دیدگاهتان را بنویسید