سیدحسن خمینی: «استقلال» حوزه را شرط «انقلابی» بودن آن می دانم/ امام هرگز نخواست حوزه های علمیه ممتاز و تابع حکومت باشد/

سیدحسن خمینی: من فکر می کنم

روز جدید : حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی گفت: من «استقلال» حوزه را شرط «انقلابی» آن می دانم و معتقدم حوزه انقلابی یک حوزه مستقل است و اتفاقاً حوزه غیرمستقل هم هست. انقلابی نیست، اما بدهکار است. در صورتی که آنچه را که به او دیکته می شود دیکته کند و این البته شأن حوزه اصلی نیست. حوزه انقلابی و مستقل، حوزه ای است که نسبت به هرگونه تخطی از جایگاه دین و بر اساس فریضه امر به معروف و نهی از منکر حساس است. حوزه مستقل انقلابی چون مستقل است بزرگترین مدافع نظام اسلامی و بزرگترین حامی مردم و سخنور بصیر و خوش بیان جامعه است و این تاثیر آن را در بین مردم افزایش می دهد.

حجت‌الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در گفت‌وگو با روزنامه اطلاعات به تشریح شخصیت مرحوم آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی پرداخت.

متن گفت‌وگو با یادگار امام در ادامه می‌خوانید:

* از زوایای مختلف شخصیتی مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی که از شاگردان آیت الله العظمی بروجردی و امام خمینی (ره) بودند، کدام یک از زوایای را برجسته تر می دانید؟

مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی از بزرگان مدرسه کوم و از شاگردان مرحوم آیت الله بروجردی است که با مرحوم آیت الله گلپایگانی و امام ارتباط داشت. البته رابطه ایشان با امام به سالهای حضور امام و پدر امام در خمین و پدر ایشان در گلپایگان و مرحوم آیت الله آقای پسندیده برمی گردد؛ در حالی که ایشان با امام زمان (عج) بودند. در واقع آنها یک ارتباط عاطفی-خانوادگی عمیق دارند.

از آیت الله صافی می توان زوایای مختلفی را بیان کرد. هم بحث علم گرایی و هم حضور ایشان در شورای نگهبان بعد از انقلاب بسیار تاثیرگذار است.

به نظر من اگر قرار باشد نماد یک مسئول بیمار در جمهوری اسلامی معرفی شود تا جایی که من شنیده ام هستند. یادم هست که می گفت: «وقتی قانون بودجه از مجلس به شورا آمد، تا ساعت ده برنگشتم و در هیئت امنا ماندم». می دانید که هیئت امنا باید ظرف 10 روز قانون بودجه را تصویب کند. قانون بودجه یک قانون بسیار گسترده، طولانی و قطور است. وای وای برای مخالفت با شرع خواندند و تمام جزئیات و نوشته ها را یادداشت کردند.

یکی از وکیل‌های هیئت امنا به من گفت: الان هم که 30 سال یا بیشتر از حضور ایشان می‌گذرد، وقتی می‌خواهیم به بسیاری از پرونده‌ها نگاه کنیم، همچنان به استدلال‌ها و نوشته‌های ایشان رجوع می‌کنیم.

ایشان در مجلس خبرگان قانون اساسی نیز نسبت به بزرگانی چون ایشان بسیار فعال و مؤثر بودند. امام خمینی(ره) با پایگاه های گسترده مردمی خود توانستند بزرگانی چون خود و قوی ترین شخصیت های علمی را به صحنه بیاورند که این کار مهمی بود. کسانی که اقشار مختلف جامعه را با توجه به دیدگاه های متفاوت خود نمایندگی می کردند.

امام مجموعه خود را در سطح نهادهایی چون خبرگان قانون اساسی، خبرگان رهبری، شورای نگهبان و امام جمعه به مرحله حضور در عرصه سیاست رساندند و بدین ترتیب نه در شعار بلکه به وحدت و انسجام ملی دست یافتند. در عمل

آیت الله العظمی صافی گلپایگانی واقعاً درد داشت

* به نظر شما آیت الله العظمی صافی گلپایگانی چه ویژگی های مهمی دارد که ایشان را از هم عصران و هم دوره های خود متمایز می کند؟

مرحوم آیت الله صافی دو سه ویژگی بسیار خاص دارد که اگر نه، ایشان را از همتایان خود متمایز می کند، اما ایشان را در زمره بهترین ها قرار می دهد.

اول اینکه واقعاً درد دین را احساس می کرد. او مردی بود که به تمام معنا به خدا اعتقاد داشت و به وجود و حقانیت امام زمان (عج) و دین معتقد بود. او اعتقادات دینی و احکام دینی را می پذیرفت و بازی و تظاهر به آن نمی کرد. وقتی خدمتشان رسیدی، نشستی و برخاستی، احساس کردی که سوزن – به معنای کلامی – «اصل مثبتی» ندارد; یعنی زیاد برای اثبات خودش حرف نمی زند و اشاره نمی کند که می خواهد غیر مستقیم با لوازمش نشان بدهد و ثابت کند.

او دینی پاک و بکر داشت، و من فکر می کنم همه کسانی که با او معاشرت داشته اند می توانند به آن شهادت دهند، و این بسیار بسیار مهم است. آن را دست کم نگیرید! به ندرت پیش می آید که مردم از خودخواهی فراتر بروند. برای آنها بحث خدا و پیامبر و احکام الهی مهم بود; البته با برداشت و خواندن خودشان.

آیت الله صافی در سال های اخیر نماد استقلال حوزه بوده است

سوال: مواضع مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی را در خصوص استقلال حوزه علمیه چگونه ارزیابی می کنید؟

مرحوم آیت الله صافی در سال های اخیر نماد استقلال حوزه بوده است. باید به این نکته اشاره کنم که می توان آن را اشتباه تفسیر کرد و بسیاری معتقدند که استقلال حوزه به معنای سکولاریسم است. در حالی که استقلال حوزه به این معناست که حوزه تابع گفته ها و خواسته های دیگران نیست، اما به معنای سکولار بودن و جدا بودن دین از سیاست نیست. حوزه قبل از انقلاب مستقل از دولت بود اما سکولار بود؟! خیر همین میدان انقلاب کرد، این میدان درد دین عامیانه و درد جامعه مردم و درد مردم آن زمان را بیان می کرد.

بحث استقلال حوزه اصلاً به این معنا نیست که ما حوزه ای جدا از سیاست یا فارغ از سیاست داشته باشیم یا حوزه ربطی به اجتماعی و سیاسی نداشته باشد. حوزه مستقل حوزه‌ای است که از نظر دینی به شکل دردناکی در سیاست دخالت می‌کند و تابع حکومت نیست و به نظر من این همان چیزی است که امام می‌خواست. امام هیچ وقت نمی خواست حوزه ها ممتاز و تابع حکومت باشند، پس دولت ها هر چه بگویند بله می گویند! اما این به معنای تقابل نیست.

صد در صد به نفع جمهوری اسلامی است که یک حوزه مستقل داشته باشد

من می خواهم بگویم 100 درصد به نفع جمهوری اسلامی است که یک حوزه مستقل داشته باشد. اگر حوزه مستقل باشد و در چنین جایگاه مهمی هم از منظر دین هدایت و هم درگیر سیاست باشد و هم حکومت را اصلاح کند، کمک بیشتری به حکومت خواهد کرد و در این صورت اگر از حسنات حکومت یا اصل دفاع کند. از حکمرانی او متهم به داشتن منافع نیست. البته این امر مستلزم استقلال مالی نیز می باشد که متأسفانه در سال های اخیر استقلال مالی منطقه را تحت تأثیر قرار داده است. روابط مالی حوزه با مردم به آن نوعی استقلال می بخشد و استقلال حوزه یکی از مهم ترین ویژگی هایی است که آیت الله صافی داشتند و نماد بودند و بر آن تکیه می کردند.

در عین حال، مرحوم آیت الله صافی نه تنها هیچ آسیبی به نظام جمهوری اسلامی را مناسب نمی داند، بلکه در مواقع لزوم بر تمامیت نظام و اصل نظام و تأیید نظام تأکید می کند; به همین دلیل باید به دنبال یک میدان انقلابی و مستقل باشیم.

انقلابی بودن یعنی پایبندی به ارزش های انقلاب

* تعبیر انقلابی کردید. تعبیری که در سال های اخیر بیشتر رایج شده است. به نظر شما صفت «انقلابی» برای حوزه انتخابیه چه معنایی دارد؟

انقلابی بودن یعنی پایبندی به ارزش های انقلاب. همچنین روشن است که ارزش های انقلاب در شعار معروف «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» و «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» آمده و هست. انقلابی بودن یعنی حفظ این ارزش ها با تمام توان و با جان و مال و آبرو.

انقلابی بودن یعنی وفادار ماندن به مردم به عنوان کل هویت انقلاب و به امام و اندیشه سیاسی امام به عنوان رهبر انقلاب. انقلابی و مستقل بودن نه تنها منافاتی با هم ندارد، بلکه حوزه و حتی دانشگاه زمانی می توانند به انقلاب و ارزش های آن وفادار بمانند که تابع انقلاب نباشد و مستقل بماند و به نظر من.

این مورد توجه امام و همچنین نظر رهبر انقلاب است. مگر می شود به جمهوریت اعتقاد نداشت و به آن وفادار نبود و انقلابی بود؟ یا به اسلام و ارزش های آن یا به آزادی و استقلال کشور توجهی نداشت و انقلابی بود؟

البته در عمل برای حفاظت از یکی از آنها باید مستقل و آزاد بود.

من «استقلال» حوزه را شرط «انقلابی بودن» آن می دانم.

* لطفاً از همدردی و حمایت آیت الله صافی گلپایگانی با انقلاب، امام و بیت امام بگویید.

علاقه و علاقه عمیقی به امام داشت که البته در مقاطع مختلف خود را نشان می داد. اگر جایی باید دفاع می کرد، باز هم از مقام دینداری و ارادت به امام در دفاع از بیت امام دفاع می کرد. گاهی انتظار نداشتم اینقدر دوستم داشته باشند. آنها مانع و تشویق بزرگی برای زمانی بودند که اتفاقاتی رخ دهد. این به دلیل ارتباط عاطفی عمیقی است که با امام و البته جمهوری اسلامی داشتند.

به هر حال آیت الله صافی نماد بزرگ دینداری برای یک حوزه علمیه اسلامی واقعاً مستقل و البته انقلابی بود.

با توجه به مفهوم گسترده «مستقل»، تعریف شما از حوزه مستقل چیست و دیدگاه آیت الله صافی را در این زمینه چگونه تعریف می کنید؟

من «استقلال» حوزه را شرط «انقلابی بودن» آن می دانم و معتقدم حوزه انقلابی یک حوزه مستقل است و اتفاقاً حوزه غیرمستقل انقلابی نیست، بلکه مدیون آن است. در صورتی که آنچه را که به او دیکته می شود دیکته کند و این البته شأن حوزه اصلی نیست.

حوزه انقلابی و مستقل، حوزه ای است که نسبت به هرگونه تخطی از جایگاه دین و بر اساس فریضه امر به معروف و نهی از منکر حساس است. حوزه مستقل انقلابی چون مستقل است بزرگترین مدافع نظام اسلامی و بزرگترین حامی مردم و سخنور بصیر و خوش بیان جامعه است و این تاثیر آن را در بین مردم افزایش می دهد. حوزه انقلابی مستقل که بداند چه خون هایی برای این نظام ریخته شده است، می داند که حفظ این نظام در گرو استقلال و آزادی است.

شهید آیت الله مطهری یک بار فرمودند حوزه های علمیه و طلاب ما مبتذل هستند. چون مردم را تماشا می کنند و پولشان را از مردم می گیرند و به صلاح خود عمل می کنند، بنابراین پیشنهادهایی برای اصلاح این ساختار داشتند. البته این درست است و باعث کاستی هایی می شود، اما این مزیت هم دارد که حوزه ها باید زبان مردم باشد و این خوب است.

درست است که در این ساختار حوزه از جهاتی خالی از سکنه است، اما در برخی جاها مطالبات مردم را فریاد می زند، استقلال و رفاه مردم را می طلبد و ظلمی را که بر آنها می شود تحمل نمی کند. . . چه خوب که روحانیت شیعه همیشه زبان مردم بوده و ارادت و احترام آنها را می خواهد. البته جا دارد برای مشکلاتی که شهید مطهری ذکر کرده اند فکری شود که در جای خود به آن پرداخته شود.

دیدگاهتان را بنویسید