عباس عبدی: صدا و سیما بسیار ناکارآمد و شکست خورده است. او برای تبلیغ فیلم هایش به بیلبوردهای شهر نیز متوسل شد

عباس عبدی: صدا و سیما بسیار ناکارآمد و شکست خورده است.  او برای تبلیغ فیلم هایش به بیلبوردهای شهر نیز متوسل شد

عباس عبدی نوشت: به دلایل واضح قدرت تبلیغاتی معترضان بیشتر است. به خصوص که ابزار رسمی تبلیغات حکومتی، یعنی. رادیو و تلویزیون، بسیار ناکارآمد و ناکام هستند. آنقدر بی تاثیر است که برای تبلیغ فیلم های خودش به بیلبوردهای سطح شهر متوسل شده است! بنابراین مهم‌ترین ابزار تبلیغاتی مسئولان علیه معترضان اکنون حذف شده است.

عباس عبدی در یادداشتی در اعتماد می نویسد: یکی از ویژگی های جامعه ما به ویژه در میان سیاستمداران اصولگرا عدم توجه کافی به تفاوت تبیین و تبلیغ است. تفاوت بین توضیح و تبلیغ چیست؟ برخلاف تبیین، تبلیغات در پی آن است که ذهن مخاطب را از طریق تکرار یا قیاس مستقیم یا ضمنی بین دو پدیده یا مضمون، شرطی سازد. فرآیندی که در تبلیغات صوتی، تصویری و متنی می بینیم.

در واقع تبلیغات یک ادعای بدون دلیل است. البته در دنیای امروز بخش مهمی از دلایل هر ادعایی در زمینه تبلیغات وجود دارد. مثلا ماشین بنز یکی از بهترین های دنیاست ولی باز هم تبلیغ می شود. البته عموم مردم به تجربه می دانند که این خودرو از کیفیت بالایی برخوردار است اما بنز نیازی به تبلیغات ندارد. تبلیغات در دنیای امروز به معنای نمایش سیاه به جای سفید یا بالعکس نیست، زیرا این کار دشواری است، اگرچه ممکن است در برخی موارد اتفاق بیفتد یا تأثیر موقتی داشته باشد.

تبلیغات فقط تا حدی می تواند واقعیت را در ذهن مخاطب تقویت کند و نه بیشتر. بنابراین اولین چیزی که باید بدانیم تاثیر محدود تبلیغات است. البته بر حسب موضوع و مورد متفاوت است و اگر مواردی خلاف منطق و شواهد باشد، اثر منفی خواهد داشت. به عنوان مثال، تبلیغ یک خودروی داخلی می تواند نتیجه معکوس داشته باشد.

نکته مهم دیگر در تبلیغات رسانه ای است که آگهی را منتشر می کند. به عنوان مثال در اعتراضات اخیر صدا و سیما با شرایطی مواجه شدند که شرکت های تبلیغاتی تمایلی به تبلیغات از طریق این رسانه نشان ندادند.

توضیح مخالف تبلیغ است زیرا هر ادعایی را با مدرک اثبات می کند. او به جای پرداختن به روح و عواطف انسان، ذهن، قدرت تفکر و استدلال او را مخاطب خود می داند. تاثیرش با تبلیغات کوتاه مدت فرقی نداره نیازی به تکرار زیاد نداره کافیه یکی دوبار گفتن و قبولش. این توضیح مسری است و به موضوعات دیگر و سایر موضوعات سرایت می کند. اگرچه دنیای امروز نیازی به تبلیغات ندارد، اما اساس آن تبیین است.

تبلیغات بدون مبنای توضیحی نتیجه معکوس بیشتری دارد. البته همه تبلیغات دروغ نیستند و همه توضیحات هم درست نیستند. شاید توضیح موضوع بعد از مدتی رد شود. اما در هر صورت این دو روش مکمل یکدیگرند. با این مقدمه به نصایح رهبری می پردازم که «توضیح از امر جهاد است. بارها گفته ام و باز هم خواهم گفت. دشمن در رأس برنامه هایش تبلیغات است. به قول خودشان تبلیغ. علاج تبلیغات تبیین است. از زبان های مختلف، از حنجره های مختلف، با تعابیر مختلف، با ابتکارات متفاوت. چه چیزی می تواند وسوسه ای را که جوانان را تحت تأثیر قرار می دهد از بین ببرد؟ یک باشگاه نمی تواند این وسوسه را حذف کند، یک توضیح می تواند.

من به عنوان یک ناظر بیرونی در مورد اعتراضات می گویم که کم و بیش هر دو طرف از ابزار تبلیغاتی استفاده می کنند.

البته به دلایل واضح، قدرت تبلیغاتی معترضان بیشتر است. به خصوص که ابزار رسمی تبلیغات حکومتی، یعنی. رادیو و تلویزیون، بسیار ناکارآمد و ناکام هستند. آنقدر بی تاثیر است که برای تبلیغ فیلم های خودش به بیلبوردهای سطح شهر متوسل شده است! بنابراین مهم‌ترین ابزار تبلیغاتی مسئولان علیه معترضان اکنون حذف شده است.

از سوی دیگر، تبلیغات معترضان شکل و محتوای خلاقانه ای دارد و با داشتن انواع رسانه ها برای انتقال پیام تبلیغاتی، مشکلی در انتقال ندارد. جدای از تبلیغات، شکاف بین دو طرف در زمینه توضیح بسیار بیشتر است. من شخصاً خود را موظف به رعایت رویکردهای تبیینی دولت ها می دانم، اما از توضیح بدون تبلیغات خودداری می کنم. در حالی که در سوی دیگر با تحلیلگران مستقل توضیحات متفاوتی وجود دارد که هر کدام به نوعی سعی در تشریح ابعاد اعتراضات دارند.

یک توضیحی از طرف دولت هست که این یک شورش است و اگر کسی بگوید اعتراض یا حرکت، آن هم شورش است! و این را نادیده می گیرند که وجود هرگونه خشونت و حتی آتش زدن سطل های زباله و امثال آن که در دوران انقلاب رایج بود به خودی خود نمی تواند مصداق مناسبی برای عنوان اغتشاش باشد. توطئه مشکلی را حل نمی کند و شایسته نیست ایران اعتراضات را به مداخله خارجی تقلیل دهد تا حدی که نوعی ضعف داخلی تلقی شود.

ما در دهه 60 با سازمان مجاهدین خلق شاهد حوادثی صدها برابر خشونت آمیزتر از این بودیم، اما آن را با جهان خارج مرتبط نکردیم. ماهیت درونی این جریان آن را مشروع نمی کند. بنابراین کف ترازو هم در تبلیغات و هم در تبیین بین دو کشور قابل مقایسه نیست و انتظار نمی رود در آینده این مشکل حل شود.

دیدگاهتان را بنویسید