قانون اساسي؛ روی کاغذ پیشرو، در اجرا عقب مانده

قانون اساسي؛  روی کاغذ پیشرو، در اجرا عقب مانده

محبوب اما

برخلاف بسیاری از انقلاب های دیگر در جهان؛ قانون اساسی نظام جدید بعد از انقلاب در ایران خیلی زود آشکار و تصویب شد. زیرا این ایده خیلی قبل از پیروزی انقلاب مطرح شده بود و بسیاری از راه ها طی شده است.

آیت الله خمینی هنوز به ایران نیامده بود و در پاریس اقامت داشت که حسن حبیبی، ناصر کاتوزیان، محمدجعفرجعفری لنگرودی، ابوالحسن بنی صدر، ناصر میناچی و عبدالکریم لاهیجی که اکثراً از فقهای برجسته و مجرب بودند و گاه بعدها به منتقدان حقوق بشر تبدیل شدند. تخلفات در ایران، طرح اول را گذاشتند قانون اساسی فعلی را نوشتند.

اما پس از انقلاب مقرر شد که روحانیون و علمای دین، متن نوشته شده توسط فقها را از نظر انطباق با شریعت اسلام ارزیابی کنند. مجلس خبرگان قانون اساسی سپس با حضور بیش از 70 روحانی و شریعتی از محمد بهشتی و محمود طالقانی گرفته تا ناصر مکارم شیرازی و عبدالکریم موسوی اردبیلی تشکیل شد. البته نام هایی مانند عزت الله سحابی و ابوالحسن بنی صدر نیز در میان آنها دیده می شد.

قانون اساسی مصوب این مجلس در 11 و 12 دسامبر 2018 به همه پرسی گذاشته شد و نهایی شد. اما در ترکیب نویسندگان و تدوین کنندگان قانون اساسی و روند نگارش آن تنوع وجود داشت، به طوری که برخی آن را اقتباسی از قانون اساسی فرانسه و بلژیک توسط حقوقدانان و علمای فرهیخته و برخی دیگر آن را الهام گرفته از شریعت اسلامی خواندند. آ.

تبعیض علیه “قانون”

اگرچه در اوایل انقلاب این دو طیف اعم از ملی گرایان و روحانیون به هم نزدیک بودند، اما به مرور زمان با افزایش اختلاف بین این دو گروه، چالش های پیرامون قانون اساسی افزایش یافت و به دلیل همین تفاوت، مردم همانطور که عباس آخوندی امروز می گوید: ما باید روشن کنیم که می خواهیم قانون یا شرع را اجرا کنیم.

او در مصاحبه‌ای با اطمینان توضیح داد: «وقتی وارد دنیای مدرن می‌شوید، یک حکومت قانون وجود دارد که همه مردمی که تحت آن دولت زندگی می‌کنند شهروند و برابر هستند. شما با جامعه ای روبرو هستید که همه اعضای آن «برابر» هستند. یعنی نکته اصلی برای این سازگاری حاکمیت قانون است. به محض اینکه حاکمیت شرع را جایگزین قانون کنید، دلایل «تبعیض بین مؤمن و غیر مؤمن» فراهم می شود و درگیری اجتماعی آغاز می شود. تمام سؤال این است که آیا جمهوری اسلامی ایران طبق قانون اساسی باید مجری احکام شرعی باشد و به «تبعیض» رسمیت بدهد یا مجری قانون و برقراری «عدالت» در بین شهروندان باشد؟ این سؤال اساسی است که هم قدرت و هم حوزه دین و هم حکومت باید به آن پاسخ دهند.»

نمونه ای از تعارض قانون و شرع

آنچه او ارائه کرد تفاوت اصلی در جنجال های سیاسی چند هفته گذشته بود. به عنوان مثال، صادق کوشکی، تحلیلگر اصولگرا و استاد دانشگاه، در مناظره های زنده تلویزیونی، وقتی طرف مقابل از حق انتخاب حجاب به عنوان حق اولیه شهروندی صحبت می کرد، تاکید می کرد که «حجاب قانون خدا و قانون جامعه است. نظر در مورد آن ملاک نیست.»

کوشکی و یارانش، علیرغم تکیه قانون اساسی بر اصل برابری، موضوع طرد اجتماعی افراد بی حجاب یا آزاد را مطرح می کنند. این در حالی است که توضیح قانون در مورد حجاب روشن نیست و بسیاری این ایراد را مطرح کرده اند که حد حجاب در قانون مشخص نشده است تا بتوان تشخیص داد که فرد مجرم است یا خیر. از آن محروم شود یا نه.

این استنباط ها و استنباط های متعدد، موضوع «حجاب» را به جایی رسانده است که دو ماه است کشور دچار آشفتگی شده است. در حالی که قانون اساسی اصل 59 را برای جلوگیری از این گونه بحران ها در پیش روی مردم و دولت قرار داده است.

این اصل نه تنها در مقوله «حجاب» است، بلکه تأثیر آن به بسیاری از حوزه های دیگر نیز کشیده شده است. اصل فوق الذکر می گوید: «در بسیاری از مسائل مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، اعمال قوه مقننه ممکن است با همه پرسی و توسل مستقیم به رأی مردم صورت گیرد».

چرا مقاومت در برابر اصل 59 و رفراندوم

ایران بزرگ اما با همه انبوه صداها و تنوع آرا در چهار دهه گذشته، تنها یک بار در سال 68 و با فرمان بنیانگذار انقلاب برای بازنگری در قانون اساسی، همه پرسی را تجربه کرده است. همچنین علیرغم مصیبت ها و مصیبت های فراوان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که جامعه طی سالیان متمادی متحمل شده است، هیچ گاه آراء عمومی به موجب اصل 59 ارجاع نشده است.

طیفی از قدرت سرسختانه در برابر این اصل مقاومت می کنند. خبرگزاری اصولگرا فارس اوایل ماه جاری در توضیح علت این مقاومت گفت وگویی با محمدرضا مرندی، عضو هیئت علمی فقه سیاسی دانشگاه شهید بهشتی منتشر کرد که در آن وی اظهار داشت: هیچ ارتشی نباید موجودیت خود را زیر سوال ببرد. اجازه نمی دهد و هیچ قانون اساسی در هیچ جای دنیا اجازه نمی دهد که نظام سیاسی مربوطه را نفی کنند، چه رسد به اینکه آن را به رأی بگذارند.

در مقابل امتناع از اجرای اصل 177، جامعه با نهادهای متعددی مواجه است که به صورت موازی و غیرشفاف در سطوح بالا تشکیل شده و آنچه را که باید در مسیر قانون اساسی و با در نظر گرفتن مشارکت جمعی و مردمی دنبال شود دنبال می شود. در این موسسات

اما اظهارات وی در حالی که بسیاری از نامزدهای رفراندوم، اساساً از رفراندوم تایید نظام صحبت نمی کنند، بلکه از رفراندوم گره های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که محل اختلاف مردم و مردم شده است صحبت می کند. دولت و بحران ایجاد کرد. سؤال در واقع به آرای عمومی در مواردی که اختلاف وجود دارد، اشاره دارد.

در همین راستا مخالفان رفراندوم ادعا می کنند که نتیجه همه پرسی ممکن است مغایر با موازین اسلام باشد که اصل 24 قانون اساسی نسبت به آن هشدار داده است. به عنوان مثال، یک رفراندوم فرضی در مورد آزادی حجاب می تواند نتیجه مشابهی داشته باشد. یا رأی نهایی به رفراندوم فرضی دیگری برای برقراری روابط عادی با آمریکا مغایر با قرائت طیف اسلام و مصالح مسلمانان است. اما گروهی دیگر از علما معتقدند که موضوعاتی مانند حجاب یا برقراری رابطه با آمریکا از مبانی اسلام نیست بنابراین مشمول اصل 24 قانون اساسی نیست.

همچنین روند اجرای اصل 59 قانون اساسی مانع دیگری بر سر راه آن است. طبق قانون، رفراندوم پیشنهادی رئیس جمهور باید به تایید حداقل دو سوم نمایندگان مجلس برسد و در نهایت این رهبر است که دستور را صادر می کند. صدور فرمان رفراندوم از سوی رهبری موضوعی است که در ماده 12 مقرر شده است. 110، بند. 3 قانون اساسی و بنابراین بسیاری از حقوقدانان تفسیر هنر. 59 و 110 قانون اساسی در تضاد با یکدیگر.

اصل 177 و قانون غیر قرآنی

با توجه به طرح این گونه اشکالات در قانون اساسی، بسیاری به اصل 177 همان قانون استناد می کنند که امکان بازنگری خود قانون را ایجاد می کند. با این حال، این بررسی شرایطی نیز دارد که اجرای آن را دشوار می کند.

اما محمدرضا بهنار، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، اوایل هفته جاری در نشستی با عنوان «ضرورت گفت‌وگوی ملی» بر این اصل تاکید کرد و تاکید کرد: «اصول قانون اساسی آیات قرآن نیست». و گفت: اصل 177 قانون اساسی می گوید هر 10 سال یکبار می توان در قانون اساسی تجدید نظر کرد.

نه تنها باخنر، بلکه سال هاست که حقوق دانان و صاحب نظران در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تاکید کرده اند که با توجه به سرعت سریع تغییرات و دگرگونی ها در حوزه های مختلف، بسیاری از اصول قانون اساسی نه پاسخگوی نیازهای امروزی است و نه هماهنگ است. با این نیازها؛ بنابراین برخی از قوانین نیاز به اصلاح و اصلاح دارند.

این اصل و همچنین اصل 59 قانون اساسی از بین رفته است. در مقابل خودداری از اعمال تغییرات در قانون اساسی، جامعه با نهادهای متعددی مواجه است که به موازات هم و به صورت غیرشفاف در سطوح بالا شکل گرفته اند و آنچه باید از مسیر قانون اساسی و با در نظر گرفتن مشارکت جمعی و مردمی دنبال شود، در این موسسات دنبال می شود

رای نهایی در یک همه پرسی فرضی در مورد روابط با ایالات متحده می تواند با قرائت طیف خاصی از اسلام و منافع مسلمانان در تضاد باشد. اما گروهی دیگر از علما معتقدند موضوعاتی مانند حجاب یا برقراری رابطه با آمریکا از اصول اسلام نیست و مشمول اصل 24 قانون اساسی نیست.

اعتراض؛ حقی که نمی توان به آن دست یافت

اصل سوم که به سرنوشت دو اصل قبلی دچار شد، اصل 27 قانون اساسی در مورد آزادی تشکیل مجالس و موکب‌ها بدون حمل سلاح و به شرطی که مخل به مبانی اسلام نباشد، است. اصلی که این روزها بیش از هر زمان دیگری مورد تقاضا است.

می توان گفت برای اولین بار در اعتراضات سال 88 به نتایج انتخابات ریاست جمهوری این اصل مورد توجه جدی قرار گرفت و در جریان این اعتراضات وعده های زیادی مبنی بر امکان تجمع و راهپیمایی داده شد. اما این وعده ها به قدری فراموش شد که پس از 13 سال همچنان اعتراضات در خیابان بدون دستور ادامه دارد و هیچکس پولی نمی دهد!

شورای اسلامی با پیروی از همان سیاست قدیمی وعده دادن به هنگام ابتلا و سپس دادن حواله به سر هارمن، در هفته های اخیر برنامه هایی را برای اجرای این اصل ارائه کرده است، اما با نظراتی که انجام داده، باید گفت که چشم انداز مجلس در این زمینه دید بازتری دارد و محدودیت اصل 27 قانون اساسی بیش از وفاداری به آن است.

اصولی که یا نقض می شود یا از بین می رود

با همه این اوصاف، قانون اساسی ایران نه تنها از نظر مسئولان و کارمندان کشور، بلکه به عقیده بسیاری از حقوقدانان یکی از مترقی ترین متون قانون اساسی در جهان است. نگاهی اجمالی به متن قانون اساسی می تواند مؤید این گفته باشد. به ویژه از نظر حقوقی که برای «فرد» در جامعه در نظر گرفته بود و اتکای او به «امرهم شورا موقت» برای دادن روح جمعی به عالی ترین متن قانونی کشور.

حق مسکن بر حسب نیاز، حق انتخاب مسکن و سکونت، تحصیل رایگان برای همه تا پایان دوره راهنمایی، ممنوعیت شکنجه و اجبار اعتراف و شهادت در دادگاه، حق محاکمه علنی، ممنوعیت توهین به بازداشت شده و زندانی همین حمایت قانونی، حق مالکیت خصوصی بر اموال قانونی و بسیاری از حقوق دیگر، از جمله سه مورد اصلی که در این گزارش ذکر شده، همگی نشان از مترقی و ممتاز بودن این متن قانونی دارد. اما در عمل، افکار عمومی مدام شاهد نقض این اصول و یا تخریب آنهاست!

دیدگاهتان را بنویسید