قتل هولناک پسر عموی زن در دفاع از خود

متهم مدعی شد که به دلیل حمله مقتول با مقتول درگیر شده است. قضات مقتول را در دفاع از خود افراط کردند اما انگیزه متهم را دفاع از خود دانستند به همین دلیل وی را به 10 سال حبس تعزیری و دیه محکوم کردند.

رسیدگی به این پرونده از خرداد ماه سال گذشته در پی مرگ مشکوک مردی به نام بهروز 35 ساله در بیمارستان سرحصار آغاز شد. ماموران با مراجعه به بیمارستان ماجرا را پیگیری کردند و متوجه شدند که بهروز در درگیری با دوستش قاسم 36 ساله کشته شده و خود قاسم بهروز را به بیمارستان رسانده است.

به این ترتیب قاسم دستگیر شد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: بهروز از دوستان قدیمی من و پسر عموی همسرم بود. او به یکی از دوستانش بدهکار بود و فکر می کرد من بدهی او را گرفته ام و به او نگفتم. روز قبل به او توضیح دادم که اشتباه می کند، اما قانع نشد و با چاقو به خانه ام آمد. جنگیدیم. حتی او به من ضربه زد و من برای دفاع از خودم با چاقویی که در آشپزخانه داشتم او را زدم. وقتی با خونریزی روی زمین افتاد، سریع او را به بیمارستان رساندم، اما دیگر دیر شده بود.

در حالی که پزشکی قانونی علت مرگ را ضربه چاقو به قلب و پارگی رگ های اصلی اعلام کرد، قاسم تفهیم اتهام شد و پرونده وی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.

در ابتدای جلسه مادر مقتول خواستار قصاص شد.

سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: بهروز پسر عموی همسرم بود و با هم دوست بودیم. چند ماه قبل از این ماجرا از فلان خسرو کمک خواست. او گفت خسرو مدت هاست مفقود شده و نمی تواند طلب 50 میلیون تومانی خود را وصول کند. در حین کار با موتور، یک روز خسرو را در خیابان دیدم و او را به بهروز بردم. با هم صحبت کردند و قرار شد خسرو 10 روز دیگر 50 میلیون تومان بدهد و سفته 100 میلیون تومانی به بهروز ضمانت داد.

وی ادامه داد: چهار روز از این ماجرا می گذشت که بهروز با من تماس گرفت و گفت که طلب 50 میلیون تومانی خود را از خسرو دریافت کرده ام و به او نگفته ام. سعی کردم او را متقاعد کنم که اشتباه می کند اما بهروز حرفم را باور نکرد. بعد از چند تماس شروع به فحش دادن کرد. سعی کردم آرامش کنم اما نشد. حتی همسرم با بهروز صحبت کرد اما نیم ساعت بعد ناگهان بهروز با چاقویی که در دست داشت وارد خانه ما شد. من و همسرم و پدر شوهرم که با ما زندگی می کند همه شوکه شده بودیم. همسرم سعی کرد او را آرام کند اما او به من حمله کرد و با چاقو به پهلویم زد. ترسیده بودم و فکر می کردم می خواهد مرا بکشد، به طرف آشپزخانه دویدم، چاقو گرفتم و به سمت بهروز رفتم. در همین حین چاقو را به سمت او گرفتم تا او را بترسانم اما به طور اتفاقی چاقو به سینه او اصابت کرد.

متهم گفت: بلافاصله با 911 تماس گرفتم اما چون خیلی ترسیده بودم فکر کردم تا آمبولانس بیاید دیر شده است. به همین دلیل از پسر صاحبخانه مان کمک خواستم و بهروز را به بیمارستان رساندیم. من قصد کشتن بهروز را نداشتم و فقط می خواستم از خودم محافظت کنم.

سپس وکیل متهم به دفاع پرداخت و گفت: در گزارش پلیس آمده بود که هم متهم و هم مقتول سلاح های لبه دار داشتند. مقتول ابتدا موکلم را زد و چون قوی تر بود به راحتی می توانست او را بکشد. در این مرحله استفاده از نیروهای دولتی غیرممکن بود و درگیری اجتناب ناپذیر بود. موکل من برای دفاع از خود چاقو کشید و مستحق مرگ نیست.

سپس همسر متهم که با قرار وثیقه آزاد شده بود به اتهام اختفاء ادله جرم در موضع ویژه برای دفاع از خود قرار گرفت.

زن جوان گفت: مدارک جنایت را پنهان نکردم. وقتی بهروز مجروح شد و او را به بیمارستان رساندیم، لباس هایمان هم خونی بود. اما وقتی پلیس به خانه ما آمد و متوجه شد که در خانه اثری از خون و دعوا نیست، مرا به اتهام کتمان ادله جرم دستگیر کردند. وقتی من و همسرم پسر عمویم را به بیمارستان بردیم، پدر پیرم لباس ها و پتوهای خونی را در سطل زباله انداخته بود. بهروز پسر عموی من بود و من او را برادرم می دانستم. او سال ها در خانه ما زندگی می کرد و من آن روز خیلی سعی کردم او را آرام کنم. اما این اتفاق نیفتاد. همسرم برای محافظت از خود سعی کرد بهروز را با چاقو بترساند و او مجروح شد.

با پایان یافتن دفاعیات متهم و ادعای دفاع قانونی وی، قضات ادامه جلسه را به تعویق انداختند.

در آغاز جلسه دوم، مادر مقتول بار دیگر بر صدور حکم قصاص تاکید کرد و گفت که به هیچ وجه سازش نمی کند.

سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من در جلسه قبل گفتم قصد کشتن بهروز را ندارم. اگر آن روز از خودم دفاع نمی کردم، حتماً در درگیری می مردم. برای نجات جانم مجبور شدم بهروز را با چاقو بزنم.

قاضی پرسید: علت کبودی دور گردنت بعد از دستگیری چه بود؟

متهم پاسخ داد: بهروز قد بلندی داشت و وقتی با هم دعوا می کردیم گردنم را گرفت و فشار داد. مات و مبهوت ماندیم. می خواست من را خفه کند. تقلا کردم و به محض اینکه تونستم از دستش خلاص بشم به سمت آشپزخونه دویدم که بهروز با چاقو به پهلویم زد. من هم از روی میز آشپزخانه چاقو برداشتم و به او ضربه زدم. فقط می خواستم بهروز را بترسانم که جلوی من را بگیرد، اما ضربه مهلک بود.

متهم سپس صحنه جنایت را در دادگاه بازنمایی کرد.

همسر قاسم که با قرار وثیقه آزاد شده بود، بعداً در جایگاه حاضر شد و گفت: اتهام کتمان ادله جنایت را قبول ندارم. وقتی بهروز مجروح شد، من و همسرم او را به بیمارستان رساندیم و پدر پیرم که اصلاً از حادثه بی خبر بود، خون را از روی زمین پاک کرد.

در پایان جلسه، قضات به دادگاه رفتند و طبق اسناد دادگاه، ادعای دفاع از خود قاسم را پذیرفتند و او را از قصاص پاک کردند. متهم به دیه و 10 سال زندان محکوم شد. قضات دادگاه همسر وی را نیز تبرئه کردند.

دیدگاهتان را بنویسید