مخالفت با اولین برجام به دلیل منافع و غنایم بود. دوم، منافع قبیله که در حال حاضر به جزئیات آن نمی پردازم

مخالفت با اولین برجام به دلیل منافع و غنایم بود.  دوم، منافع قبیله که در حال حاضر به جزئیات آن نمی پردازم

وزیر امور خارجه اسبق کشورمان در گفت وگویی به اهمیت گفت وگو و اشاعه آن در جامعه اشاره کرد و گفت: اولا مخالفت با برجام به دلیل منافع شخصی و غارت است و ثانیاً به دلیل منافع قبیله ای است.

محمدجواد ظریف وزیر سابق امور خارجه در گفتگو با ماهنامه گفت و گوی اجتماعی گفت: هر چه سرمایه اجتماعی و گفت و گو کمتر شود، تعارض بیشتر می شود و هر چه تعارض بیشتر شود، سرمایه اجتماعی کاهش می یابد.

به گزارش خبرآنلاین، بخش هایی از گفتگوی ظریف را در ادامه می خوانید:

متأسفانه همانطور که در کشور ما جنگ قدرت وجود دارد، این مبارزات همیشه وجود خواهد داشت و حتی زمانی که دولت متحد است، مبارزه ادامه دارد و این وضعیت یک مبارزه دائمی است، زیرا مبارزه بر سر موضوع یا گفتمان نیست. بلکه جنگ قدرت است.

وقتی شما فاقد گفتمان هستید و به جای دعوا و بحث برای گفتمان، برای قدرت می جنگید، همیشه دعوا خواهید داشت. واضح‌تر می‌توان گفت حتی پس از روی کار آمدن گفتمان شما، درگیری ادامه خواهد داشت. زیرا تضاد درون گفتمانی تازه شروع شده است. در واقع می توان گفت برای ما تضاد پایه است نه گفتمان.

مخالفت با برجام در درجه اول ناشی از منافع و غارت و در درجه دوم منافع قبیله ای است، که بنا به دلایلی فکر نمی کنم وارد جزئیات در این مورد شود. اما می توان گفت یکی از دلایلی که مجلس در سال 1399 و پس از پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا به یکباره به فکر برجام و رفع تحریم ها افتاد، صرفاً جلوگیری از انتخاب هر یک از اصلاحات یا اعتدال در سال 1400 بود. انتخابات ریاست جمهوری.

اگر رقبای شما حریفان خارجی هستند، تکلیف شما روشن است و می دانید چه کاری باید انجام دهید. اما در درگیری های داخلی، تقسیم بندی چندان مشخص نیست و آنچه در آن سال ها بیش از همه ما را عذاب می داد، اختلافات داخلی بود.
من خیلی سعی کردم به این درگیری های داخلی توجه نکنم و یکی از انتقاداتی که در دوره های قبلی وزارت خارجه به روسایم داشتم این بود که فکر می کردم توجه آنها بیشتر به درون است که خودم هم سعی کردم این کار را نکنم و بارها گفته بودم. اینکه من مسئول دفاع در خارج از ایران بودم نه در داخل. بعدها متوجه شدم که دیدگاه من اشتباه است و این سیاست باعث شکست سیاست خارجی در داخل کشور شد.
نمی توان کتمان کرد که گاهی عامل درگیری در ایران و اسرائیل است و این کار کاملاً هدفمند و برنامه ریزی شده انجام می شود.

اسرائیلی‌ها مدت‌ها می‌خواستند فخری زاده را بکشند، اما با انتخاب بایدن این ترور را انجام دادند و نگران احیای برجام بودند. خب اسرائیل که مخالف برجام است و القاعده در قبال جنایات اسرائیل باید برویم برجام را تقویت کنیم اما بعد هشتگ انتقام در فضای مجازی رایج شد و بعد برجام مد شد.

در واقع، اسرائیل به خود لگد می زند و درگیری های داخلی را آغاز می کند. ببینید، خود اسرائیل سال هاست که می گوید ایران به آستانه هسته ای رسیده است. یعنی ما را به دام می اندازد که اگر در آن زمین بازی کنیم در دام آن ها می افتیم و متأسفانه سال ها در آن بازی گرفتار شده ایم.

چرا ما هرگز به این موضوع توجه نکردیم که چرا اسرائیل می گوید ایران شش ماه با بمب هسته ای فاصله دارد و اکنون پس از 30 سال، خوشحالیم که ایران در آستانه بمب اتمی است؟ ما نمی فهمیم که چگونه به ما هدایت می کنند.

بازگشت به موضوع اصلی. مقام معظم رهبری در سخنان نوروزی 1401 خود برای اولین بار به سه تعارض در کشور اشاره کردند و به تعارض مسئولان با مسئولان، مردم با مسئولان و مردم با مردم اشاره کردند و فرمودند این تعارضات باید حل شود. .

بی شک درگیری مسئولان با مسئولان و صاحبان بلندگو و تریبون در کشور به شدت بازتاب دارد. البته این تاثیر در حوزه سیاست خارجی و سیاست داخلی متفاوت است، اما مردم به طور مستقیم نتایج این تضاد را در سیاست خارجی احساس می کنند و هستند مسئولانی که سعی می کنند این تعارضات را شکل دهند، مانند کاری که با مردم کردند و گفتند. قیمت را بگویید دلار چند است؟

در این فرآیند، هنگامی که اختلاف ایجاد می شود، اعتماد به کل سیستم از بین می رود. در این صورت دعوای مردم با مسئولان بیشتر می شود و این امر باعث کاهش سرمایه اجتماعی نظام می شود.

در مورد انتشار مقاله کیهان در زمان انتصاب وی به عنوان سفیر ایران در سازمان ملل، آن یادداشت را تصحیح کردند. اما بابت آن یادداشت از شخص من عذرخواهی نکردند. یادم هست در آن یادداشت مدعی بودند که انتصاب من از طریق منشی و بدون نظر عالی ترین مقامات نظام بوده و اتفاقاً در همان روز انتشار این یادداشت با آقای شریعتمداری ملاقات داشتم و به همین دلیل بود. به آقای شریعتمداری اخطار دادند که این گفته کذب است و ایشان پس از اخطار آن را اصلاح کردند.

شنیده نشدن مانع ایفای نقش میانجی است. میدار باید گوش کند. او باید زیاد گوش کند. من نمی گویم باید خنثی باشد. احساس بی طرفی مهم است. یعنی برداشت بازیگران از هر طرف باید این باشد که میانجی بی طرف است. در تجربه شخصی من، یکی از بهترین شنوندگان در میان مدیران ارشد، رهبری است.