مرگ ها تلخ مثل فقر روزی نو

مرگ ها تلخ مثل فقر روزی نو

روز جدید مرگ های دسته جمعی که همه با هم دست به خودکشی می زنند، مانند خودکشی دسته جمعی یک خانواده پنج نفره در اصفهان که شنیدن آن برای همگان دردناک خواهد بود. اما این گونه مرگ و میرها در سال های اخیر رو به افزایش بوده است که برخی می گویند شرایط اقتصادی بر آن تاثیری نداشته است.

نسترن فرخه: مرگ های دسته جمعی که همه با هم خودکشی می کنند، مانند خودکشی دسته جمعی یک خانواده پنج نفره در اصفهان که شنیدن آن برای همگان دردناک خواهد بود. اما در سال های اخیر این گونه مرگ و میرها رو به افزایش بوده است که برخی می گویند شرایط اقتصادی بر آن بی تأثیر نیست. مثل اردشیر بهرامی، جامعه‌شناسی که مطمئن است بدون زنگ خطری که قبلا داشته، هیچ خودکشی اتفاق نمی‌افتد. آسیب و جنایت جامعه ثابت نیست و از فضایی به فضای دیگر منتقل می شود. بنابراین می تواند در حوزه های دیگر نیز اتفاق بیفتد و در شرایط بحرانی به الگوی رفتاری تبدیل شود.

در بسیاری از موارد خودکشی دسته جمعی، کودکان قدرت تصمیم گیری زیادی ندارند. اما آنها به سمت مرگ می روند; مانند مورد اصفهان که در بین اعضا یک کودک وجود داشت و به دلیل فوت عاملان امکان شکایت وجود ندارد. عبدالصمد خرمشاهی، وکیل دادگستری می گوید: از نظر حقوقی خودکشی جرم نیست و هیچکس نمی تواند در این زمینه شکایت کند. در این مورد اخیر خانواده فوت کردند و هیچکس نمی تواند شکایت کند، حتی کمک به خودکشی جرم نیست. در چند سال اخیر شاهد این موارد بودیم که به نظر من مهمترین دلیل آن مشکلات مالی و فقر است. معمولاً در این روش پدر یا مادر خانواده از روی ناامیدی دست به خودکشی می زنند و برای دور نگه داشتن فرزندانشان به نوعی کشته می شوند.

مروری بر چندین مرگ و خودکشی خانوادگی در سال های اخیر

چنین مرگ و میر دسته جمعی در سال های اخیر افزایش یافته است. مانند مرگ سه کودک در ابتدای سال که خبر کشته شدن سه کودک در روستای بستین از توابع شهرستان رامهرمز توسط مادرشان که پس از کشته شدن فرزندانش را به دار آویخت و یا ماجرای مرگ و تکه تکه شدن جسد بابک خرمدین کارگردان از دستان کارگردان مادر و پدرش که سال گذشته توجه بسیاری را به خود جلب کرد.

همچنین در سال 94 خبر خودکشی همزمان سه خواهر مجرد در منطقه نظام آباد از طریق ماموران کلانتری 127 نارمک به بازپرس قتل رسید. این سه خواهر مجرد که بین 43 تا 50 سال سن داشتند با زدن شلنگ گاز شهری داخل خانه به زندگی خود پایان دادند. همچنین قبل از خودکشی از خانواده های خود عذرخواهی کرده و روی دیوار طلب بخشش کرده بودند.

حتی پرونده جنجالی به نام جنایت خیابان گاندی که در سال 1975 سر و صدای زیادی به پا کرد، پسر و دختر جوانی به نام سومیا و شاهرخ که باعث مرگ برادر و خواهر 8 و 13 ساله سومیا شدند.

البته اینها تنها بخش کوچکی از اتفاقات آن سال ها بود که برخی از آن ها هرگز در رسانه ها منتشر نشد.

هر خودکشی نشانه های اولیه ای دارد

اردشیر بهرامی، جامعه شناس و نویسنده کتاب فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران، با اشاره به خودکشی گروهی مانند مرگ یک خانواده پنج نفره در اصفهان، می گوید: از لحاظ تاریخی، خودکشی در جامعه ایران بیش از … چند قرن گذشته که هنوز هم شناخته شده اند. مهم نیست که چقدر واقعیت در آن دخیل است، مانند افسانه های محلی خودکشی دسته جمعی، اما در جامعه مدرن امروزی به ندرت شاهد این نوع خودکشی هستیم. بیشتر به این شکل که مثلاً فردی اعضای خانواده را می کشد و بعد خودکشی می کند. به نظر می رسد در چند سال اخیر خودکشی ها بیشتر به صورت دو یا سه نفره بوده و مشکلات عاطفی و عاطفی در آن تاثیری نداشته است. بهرامی ادامه می دهد: مواردی از خودکشی دسته جمعی با ریختن دارو یا سم در غذا نیز وجود دارد. اما این افزایش موارد هنوز آنقدر نیست که بتوان آن را یک معضل اجتماعی نامید. زیرا معضل اجتماعی دارای شاخص ها و مولفه هایی است. اول، باید عمومی شود. یعنی باعث درد، آسیب و مشکل برای جامعه می شود، در واقع نهادها، دولت، رسانه ها و فعالان اجتماعی نسبت به آن واکنش نشان می دهند و می خواهند این پدیده را مدیریت و کنترل کنند. یعنی وقتی چند مورد از آن وجود دارد، نمی توان آن را مشکل اجتماعی نامید; چون این مؤلفه و شاخص های اجتماعی را ندارد; اما با توجه به اینکه جامعه ما یک سری حساسیت های اجتماعی دارد، حتی یک مورد مثل خودکشی دسته جمعی در اصفهان باید بررسی شود که چگونه این خانواده با وجود ویژگی های عاطفی که اعضای یک خانه دارند دست به چنین کاری زده اند.

این جامعه شناس می افزاید: اینکه پنج نفر از اعضای خانواده به زندگی مشترک خود پایان داده اند جای بحث و گفتگو بسیار است و ما به عنوان شهروند از این خبر بسیار متاثر هستیم. زیرا خانواده باید در شرایط سخت عاطفی و اجتماعی باشد و می دانیم که هیچ خانواده ای بی ریشه وجود ندارد و ما جامعه ای مبتنی بر پیوندهای عاطفی و اجتماعی هستیم. درست است که بی تفاوتی در جامعه ایجاد شد; اما جامعه الگوهای خاص خود را دارد. انگار در بحران هایی مثل سیل و زلزله نگران سرنوشت یکدیگر هستند. بهرامی می گوید: این اتفاقات در کشورهای دیگر هم می افتد. اما به طور کلی نیاز به تحقیقات علمی و میدانی دارد تا مشخص شود چه اتفاقی افتاده و چه چیزی منجر به آن شده است. از آنجایی که افزایش موارد آن زنگ خطری است که اعضای یک خانواده به دلیل وجود مشکلات دست به چنین اقدامی می زنند، چنین خانواده ای به این درک رسیده است که به زندگی خود پایان می دهد و باید مکانیسم های پیشگیری و برنامه ریزی با دقت فراوان انجام شود. به طور جدی؛ چون مطمئنم بدون آلارم هایی که قبلا داشت خودکشی نمی شود. در مورد این خانواده پنج نفره، اقوام و همسایه ها و شاید حتی مقامات محلی حتماً متوجه مشکلاتی شده اند. اما آنها بی تفاوت بودند یا نمی دانستند چگونه کمک کنند. سپس در یک موج رسانه ای فراموش می شود. البته در زمینه خودکشی سیاست های جدی داریم مانند برنامه های فوریت های اجتماعی و پیشگیری سازمان اجتماعی، معاونت اجتماعی نیروی انتظامی و دادگستری و بسیاری سازمان های دیگر، اما شاهد هستیم که هر ساله حوادثی رخ می دهد. که قابل پیشگیری بود توجه داشته باشید که مشکلات اجتماعی قدرت و رشد خاص خود را دارد و ما نمی توانیم این قدرت مداخله و پیشگیری را به تنهایی داشته باشیم.

این جامعه شناس در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است چنین مرگ های گروهی خودساخته ای بومی شود؟ مانند افزایش خودسوزی در مناطق ایلام. وی می گوید: با توجه به کتابی که در همین زمینه نوشتم و تحقیقاتی که در مورد آن داشتم، مناطق دیگری که درگیر مسائل و مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هستند، در واقع برخی از پیامدهای این کشتارها و خشونت ها هستند، مثلاً پدیده اسیدپاشی در اصفهان برای جامعه بسیار دردناک بود و شوک بزرگی به همراه داشت در کنار مشکلات دیگری مانند خودکشی یک خانواده بسیار دردناک است. آسیب و جنایت جامعه ثابت نیست و از فضایی به فضای دیگر منتقل می شود. بنابراین می تواند در حوزه های دیگر نیز اتفاق بیفتد و در شرایط بحرانی به الگوی رفتاری تبدیل شود. در واقع به دلیل پیچیدگی های اجتماعی نمی توان قدرت افزایش آسیب را مشاهده کرد، در واقع نهاد خانواده تضعیف می شود که با هر مشکلی فرو می ریزد و باید توجه داشت که جامعه چگونه استحکام خود را از دست می دهد. به راستی که اگر چشم حمایتی وجود داشت، شاید شاهد چنین حادثه ای با این خانواده نبودیم. لذا از خانواده ها و افراد تقاضا داریم در مواقع بحرانی مانند خشونت خانگی یا افکار خودکشی با اورژانس اجتماعی 123 و یا مشاوره روانشناسی 1480 تماس بگیرند.

خودکشی یک جرم تعریف شده نیست

عبدالصمد خرمشاهی، وکیل دادگستری و از اعضای کانون وکلای مرکز با نگاه حقوقی به موضوع خودکشی های گروهی و خانوادگی می گوید: از نظر قانونی خودکشی جرم نیست و هیچکس نمی تواند شکایت کند. در این رابطه در این مورد اخیر یکی از اعضای خانواده فوت کرده است و هیچکس نمی تواند شکایت کند. حتی کمک به خودکشی جرم نیست. اما در چند سال اخیر شاهد این موارد بودیم که به نظرم مهمترین دلیل آن مشکلات مالی و فقر است. معمولاً در این راه پدر یا مادر خانواده از روی ناامیدی دست به خودکشی می زند و برای اینکه فرزندانش با مشکل مواجه نشوند به نوعی آنها را از بین می برد. از منظر اجتماعی، فقر مالی در واقع خانواده را مستاصل می کند و مهمترین راه برای جلوگیری از تکرار این اتفاقات، بهبود وضعیت معیشتی مردم است و تا زمانی که فقر، گرانی و مشکلاتی از این دست وجود دارد، این مشکلات رو به افزایش است. روز به روز . افرادی که هر کاری را امتحان کرده اند و در را بسته اند، خودکشی را ساده ترین راه برای رهایی از این ترس های روزانه می دانند. بنابراین باید به وضعیت رفاه، وضعیت روحی و روانکاوانه و اجتماعی و آسیب های اجتماعی توجه شود. این وکیل دادگستری درباره وضعیت مهریه و ارث این افراد می افزاید: توجه داشته باشید که در مرگ های گروهی مانند خودکشی خانوادگی که پدر و مادر و فرزندان کشته می شوند، دیگر پدر و مادری برای شکایت یا گرفتن مهریه وجود ندارد، در واقع طرفی وجود ندارد که شکایت کند. برای مهریه و در صورتی که خانواده در فقر مطلق باشد ارث خود به خود منتفی می شود. اگر اموالی داشته باشند به پدر و مادر متوفی تعلق می گیرد، شایان ذکر است در این سال ها به گفته رسانه ها این گونه مرگ و میرها افزایش پیدا می کند که عمدتاً به دلیل مشکلات مالی است.

دیدگاهتان را بنویسید