در مورد ایثار و از خودگذشتگی برخی از معلمان می توان گفت که آنها کار خود را دوست دارند و معتقدند کاری که برای دانش آموزان انجام می دهند یک واجب است.
محمد قاسمی از آن نمونه هایی است که با وجود سن کم اما تعهد کاری او را وادار کرد روزانه 10 کیلومتر پیاده روی کند تا دانش آموزانش را از تحصیل علم و علم آموزی محروم نکند.
قاسمی معلمی 22 ساله است که سال اول تدریس خود را در روستای محل تولدش آغاز کرد.
وی خود را از اهالی روستای هیر در الموت غربی معرفی می کند و می گوید: دانشجوی جدیدالورود در سال 1375 در دانشگاه فرهنگیان قزوین هستم و سال تحصیلی 1400 اولین سال تدریس من است.
این معلم جوان که آخرین فرزند خانواده است می گوید: پدرم کشاورز است و من در خانواده ای پرجمعیت با 10 فرزند بزرگ شدم.
قاسمی بیان می کند: سه ماه اول سال تحصیلی پاییز را در مدرسه شهید محمدعلی صفیحانی روستای هیر تدریس کردم و هشت دانش آموز از پایه های سوم، پنجم و ششم دارم.
وی ادامه داد: اوایل آذر ماه سال 1400 با آموزش و پرورش منطقه تماس گرفتند و گزارش دادند که دو دانش آموز مدرسه شهید هادی قاسمی روستای لاتار تاکنون ترک تحصیل کرده و حتی یک معلم را برای تدریس به آنها نپذیرفته اند.
این معلم جوان گفت: پذیرش تدریس این دو دانش آموز اختیاری بود و من نتوانستم آن را بپذیرم اما به دلیل تعلقم به اهالی روستا تصمیم به قبولی گرفتم.
قاسمی اذعان می کند: لاتار روستایی صعب العبور و دورافتاده است که از جاده تا روستا 2 ساعت طول می کشد، به همین دلیل تصمیم گرفتم از جاده مستقیمی که از میان صخره ها می گذشت استفاده کنم.
وی بیان می کند: یکی از دلایلی که هیچ معلمی با تدریس در این روستا موافقت نکرده، سختی راه و دوری آن است.
این معلم جوان می افزاید: هم اکنون در شیفت صبح از ساعت 7:30 الی 12:05 در روستای هیر تدریس می کنم و پس از یک استراحت کوتاه از ساعت 13:15 باید به روستای لاتار بروم.
قاسمی خاطرنشان می کند که برای رسیدن به روستای لاتار باید روزانه 10 کیلومتر پیاده روی کند. غیر ممکن است.
او توضیح می دهد: من با توکل به خدا این را پذیرفتم.
وی بیان میکند: «اگر تدریس این دو دانشآموز را قبول نمیکردم، آنها به دلیل عدم دسترسی به اینترنت حتی از آموزش از راه دور و شبکه شادیبخش استفاده نمیکردند، به مدت یک سال ترک تحصیل میکردند.» بنابراین نمیتوانستم باشم. بي تفاوت.
این معلم جوان با تاکید بر اینکه هر شغلی وظایفی دارد، تصریح می کند: معلمی را با علاقه انتخاب کرده ام و می خواهم در کارم بهترین باشم.
قاسمی ادامه می دهد: در دوران کودکی در روستا ترجیح می دادم تا زمانی که شرایط مفیدی را داشتم به دانش آموزان منطقه خود خدمت کنم.
او توضیح می دهد: اگرچه وظایف و خدمات به دانش آموزان در همه جا یکسان است، اما معمولاً هر معلمی برای تدریس در روستاها و به دور از امکانات پذیرفته نمی شود.
این معلم جوان افزود: من به عنوان یک معلم به همه برادران و خواهرانم توصیه می کنم که در هر شغل و هر حرفه ای که در آن مشغول به کار هستند، سعی کنند خدمات درستی داشته باشند و به هیچ وجه سهل انگاری نکنند.
قاسمی می گوید: به معلمان هم توصیه می کنم که حتی اگر در دورافتاده ترین روستاها و مناطق صعب العبور باشد نسبت به تحصیل دانش آموز حساس باشند تا همین فرد در آینده برای جامعه مفید واقع شود.
وی خاطرنشان کرد: امروز بسیاری از مسئولان ما روستایی هستند، بنابراین نباید نسبت به تحصیل دانش آموزان روستایی بی تفاوت باشیم، زیرا دانش آموزان تفاوتی با هم ندارند، هرچند ممکن است پشت سر برخی از دانش آموزان شهرستان باشند.
این معلم جوان در ادامه به مشکلات نخبگان فرهنگی اشاره و خاطرنشان کرد: هر شغلی زمان کاری مشخصی دارد که بعد از آن هیچ نگرانی وجود ندارد، اما معلمان به خصوص بعد از اپیدمی تاج همیشه حتما پاسخگوی دانش آموزان باشند تا مبهم نباشند. به آنها.
قاسمی اذعان می کند: انتظار داریم مسئولان برای کار معلم ارزش بیشتری قائل شوند چرا که نتیجه همه کارها در معلمی است.
او گفت: «من تمایلی به شکایت از دستمزد معلمان ندارم، اما با دیدن تعداد زیادی از همکاران با تجربه و کم دستمزد نمی توانم بی تفاوت باشم.
این معلم جوان تصریح می کند: معلمی که تمام ساعات خود را صرف آموزش نسل نوجوان و آینده کشور می کند، نباید با او اینقدر بی ادبانه و بی رحمانه برخورد کرد.
قاسمی در پایان گفت: شایسته نیست جامعه فرهنگی علیرغم همه سختی هایی که متحمل می شود اینقدر از سوی مسئولان برخورد بی ادبی شود و این باعث دلسردی جامعه فرهنگی می شود.
انتهای پیام/