نگرانی از افزایش مستمری بازنشستگان چیست؟

216785 578 خبر خاکستری

با به نتیجه رسیدن مذاکرات حقوق روز نوزدهم اسفندماه، تکلیف حقوق برخی از کارگران شاغل در سال جدید مشخص شد. حداقل دستمزد کارگران شاغل 57.4 درصد افزایش یافته و با احتساب افزایش مزایا، کل درآمد یک کارگر با حداقل دستمزد حدود 55 درصد افزایش یافته است. اما ماجرا برای بخشی دیگر از کارمندان یعنی بازنشستگان تمام نشده است.

ماده 96 و سبد روزانه ده میلیون و 800 هزار تن

کارگران بازنشسته یک مفهوم کلی است. در واقع حدود 4 میلیون نفر اعم از مستمری بگیران اصلی، بازماندگان و معلولان کلی و جزئی منتظر اعلام مدیر عامل سازمان آموزش و پرورش برای افزایش مستمری 1401 هستند. اگرچه طبق سنت معمول سالانه، انعقاد مذاکرات دستمزد در شورای عالی کار به معنای تعیین حداقل مستمری نیز است، اما قانون تامین اجتماعی برای افزایش پایه مستمری و یا مزایای تکمیلی مستمری بگیران بیش از حقوق عالی منع و توجیهی تعریف نکرده است. شورا. دو ماده این قانون مربوط به افزایش مستمری سالانه است. ماده ۱۱۱ که مقرر می دارد «مستمری ازکارافتادگی کلی و مستمری و مستمری بازماندگان عمومی در هر حال نباید کمتر از حداقل مزد کارگر عادی باشد» و ماده ۹۶ که مهمترین بند قانونی در تعیین مستمری است. از مستمری بگیران و صریحاً اعلام می کند «سازمان متعهد می شود» میزان کلیه مستمری های مستمری، ازکارافتادگی کلی و مجموع مستمری بازماندگان را در فواصل زمانی حداقل یک بار در سال با توجه به افزایش هزینه زندگی با تصویب افزایش می دهد. هیئت وزیران .

منظور از عبارت «متناسب» در متن اصل ۹۶ همراه با عبارت «اجباری» در ابتدای این ماده، جز الزام به افزایش مستمری سالانه به میزان افزایش هزینه زندگی نیست. در واقع هیأت وزیران و مدیرعامل سازمان باید مستمری همه بازنشستگان سازمان اعم از از کارافتاده و بازماندگان را افزایش دهند زیرا هزینه های زندگی هر سال به صورت واقعی افزایش می یابد.

بنابراین شکی نیست که علاوه بر مصوبات حقوق و دستمزد شورای عالی کار و بندهای اول و دوم ماده 41 قانون کار، نسبت افزایش مستمری مستمری بگیران شاغل باید مشمول محاسبات خانوار باشد. سبد؛ با این حال، بر اساس تمام مدل‌های موجود و نتایج محاسباتی، سبد روزانه خانوارهای بازنشسته گران‌تر از سبد کارمندان است. چون خانواده یک بازنشسته معمولا ساده تر از خانواده یک کارمند است. بسیاری از کارمندان مجرد بدون فرزند یا در نهایت والدین یک کودک هستند. اما اکثر بازنشستگان متاهل هستند. همچنین تعداد زیادی از کودکان تحت مراقبت مستقیم و غیر مستقیم آنها هستند. معمولاً بازنشستگان هزینه فرزندان مجرد یا متاهل بیکار خود را می پردازند و گاهی مجبورند از نوه های خود نیز نگهداری کنند. بنابراین محاسبات واقعی سبد روزانه خانوارهای بازنشسته باید منجر به افزایش تعداد شاغلین تحت تکفل شود.

در بهمن ماه 1400 سبد معیشتی خانوارهای کارگری کشور با احتساب بعد 3.3 برای یک خانوار متوسط، 8 میلیون و 979 هزار تن برآورد شد. اگر به یک خانواده حداقل 4 نفره بازنشسته نگاه کنیم و همان سبد روزانه را بر مبنای شورای عالی کار با همه محدودیت ها و مولفه های غیرواقعی آن قرار دهیم، حداقل هزینه یک خانواده بازنشسته با نسبت ساده ده میلیون و 880 هزار تن می شود. ; به این ترتیب حداقل هزینه معیشتی یک خانواده متوسط ​​بازنشسته کمتر از ده میلیون و 880 هزار تن نیست، در حالی که حداقل مستمری مستمری بگیران در سال 1400 با احتساب کلیه مزایای تکمیلی، حدود 4 میلیون و 100 هزار تن است. باز هم اگر یک مقایسه ساده انجام دهیم، متوجه می شویم که افزایش 100 درصدی مستمری بازنشستگی نمی تواند حداقل هزینه زندگی را تامین کند. بنابراین، به گفته محمدعلی براتی (حداقل دستمزد بازنشسته)، هیات وزیران و مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی نباید جلوی افزایش 57.4 درصدی حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار را بگیرند و حداقل مستمری را بیش از بیش از این افزایش دهند. حداقل دستمزد

اهمیت مزایای جانبی و عدم تبعیض در شمول

در حالی که تعداد افزایش در “پایه بازنشستگی” برای حداقل تعداد مستمری بگیران بسیار مهم است، چندین نکته مهم دیگر در مورد افزایش مستمری سالانه وجود دارد. ابتدا لزوم افزایش تمامی مزایای تکمیلی و همچنین افزایش پایه مستمری و البته شمول آن برای تمامی بازنشستگان بدون استثنا.

علی اکبر عیوضی (عضو کانون بازنشستگان استان تهران) گفت: اگر می‌خواهند قدرت خرید مستمری بگیران را حفظ کنند و از شکاف دستمزد کارگران شاغل و بازنشسته جلوگیری کنند، باید تمام مزایای جانبی را برای مستمری بگیران افزایش دهند، حداقل یک افزایش. بنابراین نه تنها باید پایه بازنشستگی را افزایش دهند، بلکه باید مزایای جانبی را به همان میزان یا بیشتر افزایش دهند.

موضوع دیگر البته درج مزایای اضافی برای بازنشستگان است. در اردیبهشت 1400 مزایای جانبی مستمری بگیران و مستمری بگیران تعدیل شد و بر این اساس کمک هزینه معیشت مستمری بگیران که پس از افزایش سالانه در سال قبل به 120000 تن رسیده بود 200000 تن افزایش یافت. همچنین کمک هزینه مسکن از 70 هزار تن به 150 هزار تن. کمک هزینه عائله مندی از 88 هزار و 51 تن به 370 هزار و 271 تن و کمک هزینه اولاد از 17 هزار و 782 تن به 95 هزار و 996 تن افزایش یافت.

این چهار جزء حقوق باید تا سال 1401 در راستای افزایش پایه بازنشستگی افزایش یابد. اما مشکل این است که این اجزاء «جهانی» نیستند. برای مثال، حق برخورداری از کمک هزینه مسکن و غذا برای بازنشستگان از کار افتاده یا عادی زیر 20 سال اعمال نمی شود. برای دریافت آن باید حداقل 20 سال سابقه بیمه داشته باشید. مهمتر از آن، مستمری بگیران حق فرزند و حق خانواده ندارند. اصولاً حق فرزند و خانواده برای زنان بازنشسته تأمین اجتماعی اعطا نمی شود، مگر اینکه در شرایط خاصی که در قانون تأمین اجتماعی پیش بینی شده است، زن سرپرست فرزندان باشد و فرزندان تحت تکفل او باشند. فقط کودک حق دارد اما امروزه بسیاری از زنان نقش «خانه دار» را ایفا می کنند و وظیفه تامین مایحتاج اولیه زندگی را بر عهده دارند. با دو تن از این زنان در مورد شرایط بازنشستگی و دریافت مزد صحبت کردیم.

پروین زنی مطلقه و مستمری بگیر سازمان تامین اجتماعی است. وی گفت: من طلاق گرفته ام و دو دختر تحت سرپرستی دارم. در واقع، من به طور قانونی حضانت آنها را بر عهده گرفته ام، اما به طور منظم حقوق کودک به من داده نمی شود. با این حال، تنها منبع امرار معاش من حداقل مستمری است. چرا وارونه عمل کنید یک زن بازنشسته با چند فرزند آسیب پذیرتر از مردان است و کمتر احتمال دارد که در دوران بازنشستگی دوباره به کار گرفته شود. حالا به جای اینکه به زنان بیشتری مثل ما، سرپرست خانوار و نان آور خانه روی بیاورند، ما را از مکمل های مزد محروم می کنند.

و مریم، زنی که بار زندگی را به تنهایی به دوش می‌کشد، از مستمری ماهیانه‌اش گلایه می‌کند: «چرا باید یک زن بازنشسته که خود اشتغالی هم دارد، از حقوق خانوادگی‌اش محروم شود که در سال 1400 به نسبت افزایش یافت. “آیا این بی عدالتی نیست؟”

بنابراین، افزایش مزایای دستمزد بازنشستگان – حداقل به اندازه افزایش پایه مستمری – بسیار مهم است و موضوع دوم لزوم بازنگری در شمول این مزایای جانبی است. این مزایا باید به افراد دارای معلولیت و بازنشستگان پایه تعلق گیرد. در نادرترین حالت، حتی شرط «حضانت فرزندان» برای درج مزایایی مانند حق فرزند، شرط ثابت و غیرقابل تغییر نیست; شاید با گذشت زمان، با تغییر روابط زندگی، مانند طلاق یا مرگ نان آور اصلی، زن سرپرست خانواده شود. آیا امکان بررسی شرایط حقوق وجود دارد؟

نگرانی برای بازنشستگان سایر سطوح / حداقل جذب متوقف شود!

و موضوع بعدی بحث افزایش مستمری سایر سطوح مستمری بگیران است. معادلات اکچوئری و بیمه فقط معادلات دستمزد کارکنان نیست. برای کارمندان، نرخ افزایش سایر سطوح دستمزد را می توان با توافق سه جانبه یک درصد تعیین کرد. اما برای بازنشستگان، حقوق دریافتی در زمان بازنشستگی باید بر اساس زمان کار تعیین شود. کارمندی که سی سال کار تمام وقت تخصصی انجام داده و حق بیمه بالایی به سازمان پرداخت کرده است باید در زمان بازنشستگی مستمری بالایی دریافت کند. نسبت‌های بازنشستگی در سطوح دیگر نباید به «کارگران حداقل دستمزد» تغییر مسیر دهد، چیزی که متأسفانه در سال‌های اخیر اتفاق افتاده و سایر کارگران حداقل دستمزد را به هم نزدیک‌تر کرده است.

سیداحمد حسینی (فعال صنف بازنشستگان) انتقاد صریحی در این زمینه دارد: «افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی بستگی به میزان بیمه دارد؛ افزایش حقوق بازنشستگان از تامین اجتماعی بستگی به میزان بیمه دارد. اما در چند سال اخیر همیشه پس از پایان مذاکرات بر سر حقوق شورای عالی کار و با مشخص شدن افزایش حداقل دستمزد، برای سایر سطوح نیز همین رقم را تعیین می کنند، اما مشکل اینجاست که پس از چند سال‌ها، حداقل دستمزد و سایر سطوح در همان محدوده دستمزد است و نقش نرخ بیمه به خودی خود از بین می‌رود. در سال 1399 حداقل 26 درصد افزایش و سایر سطوح 15 درصد تعیین شد. امسال برای کارگران با حداقل دستمزد 57.4 درصد و برای سایر سطوح 38 درصد به اضافه 515 هزار تن در ماه. امیدواریم این اعداد به همین ترتیب به بازنشستگان تعمیم داده نشود، زیرا اگر در سال‌های آینده به همین منوال ادامه دهیم، حداقل دستمزد و سایر سطوح در یک محدوده حقوقی قرار می‌گیرد و اینجاست که سازمان می‌آورد. مقدار” به خودی خود. او از دست خواهد داد. این موضوع مهمی است که نه در شورای عالی کار به آن پرداخته می شود و نه کارشناسان و مدیر عامل صندوق تامین اجتماعی به آن توجه کافی دارند. کاهش شکاف دستمزد کارگران با حداقل دستمزد ظلمی آشکار در حق بازنشستگان در سطوح دیگر است که سال ها زحمت کشیده اند و پاداش های بالایی به سازمان پرداخت کرده اند. “آیا این عادلانه است که حداقل آنها را الان در دوران بازنشستگی بگیریم؟”

نتیجه

با این حال، هنگام تعیین مستمری 1401 مستمری بگیر شاغل باید چندین نکته کلیدی در نظر گرفته شود. اول، لزوم اجرای دقیق و بدون سازش ماده 96 قانون اساسی و توجه به سبد عادی زندگی خانواده های بازنشستگان. ثانیاً بحث افزایش مزایای مزدی و بازنگری در شمول آنها به منظور رفع هرگونه تبعیض و در نهایت با در نظر گرفتن معادلات اکچوئری در تعیین دستمزد مستمری بگیران سایر سطوح، همان افرادی که مستمری بیش از حداقل مستمری دریافت می کنند. برای بیمه کار افزایش حقوق بازنشستگی به حداقل دستمزد باید حفظ شود، یعنی. اگر در سال اول بازنشستگی سه برابر حداقل دستمزد دریافت کرده‌اند، این نسبت باید در سال‌های بعد ثابت بماند و تغییر نکند.

آمار رسمی صندوق ها نشان می دهد که در سال 1400 میانگین مستمری ماهانه مستمری بگیران کشوری 7.1 میلیون تن و میانگین مستمری مستمری بگیران شاغل تنها 4.1 میلیون تن بوده است. بدون شک برای رهایی مستمری بگیران شاغل از فقر و رفع تبعیض دستمزدی، پیوند بین تعیین مستمری سالانه مستمری بگیران شاغل نیازمند اصلاح است.

دیدگاهتان را بنویسید