هدف غربی ها به جای تمرکز بر رفع تحریم ها و مسائل هسته ای، ترسیم چارچوبی برای همکاری با دولت جدید ایران است.

هدف غربی ها به جای تمرکز بر رفع تحریم ها و مسائل هسته ای، ترسیم چارچوبی برای همکاری با دولت جدید ایران است.

روز جدید : از وین خبری از دود سفید نیست که نشان دهنده پیشرفت واقعی در نزدیک شدن به بازگشت عملی به مفاد بازنگری شده توافق هسته ای است… واضح بود که هدف اصلی غرب بازگشت موازی به توافق هسته ای است و لغو تحریم ها اینطور نیست، اما تمرکز آن بر ایجاد چارچوبی برای تعامل با رئیس جمهور جدید ایران، ابراهیم رئیسی، و زمینه سازی برای گفت وگو با او در مورد موضوعات مورد اختلاف است. بنابراین، ابتدا مذاکرات متوقف شد و هیئت های غربی برای رایزنی به کشورهای خود بازگشتند.

المیادین در مقاله ای به قلم وسام اسماعیل نوشت: اخبار خوش بینانه ای که گاهاً از مذاکرات وین به گوش می رسد نمی تواند دلیلی بر پیشرفت مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی ایران و قدرت های غربی باشد، زیرا این مذاکرات تحت عناوین مختلفی است. از جمله اینکه مذاکرات ایران برای رفع تحریم‌ها آغاز شده و در سطح خواسته‌های سیاسی غرب از ایران متوقف نمی‌شود، علاوه بر این، دود سفیدی از وین وجود ندارد که نشان‌دهنده پیشرفت واقعی در جهت بازگشت عملی به مفاد توافق هسته‌ای است. .

در حالی که در رسانه های رسمی دو طرف یکدیگر را به کارشکنی در روند مذاکرات متهم می کنند، تعدادی از مواضع قوی دو طرف ممکن است تا حدودی نتیجه دور هشتم مذاکرات را تعیین کند.

به جز علی باقری کنی، مذاکره‌کننده ارشد ایران که تجربه‌اش سرشار از مسئولیت‌های سیاسی است، سایر اعضای هیئت را اقتصاددانان و حقوقدانان تشکیل می‌دهند که نشان از عزم ایران برای تعیین محدوده مذاکرات صرفاً برای رفع تحریم‌های اقتصادی دارد.

در این زمینه، دو پروژه ارائه شده توسط هیئت ایرانی را می توان چارچوب اصلی حاکم بر عملیات مذاکره دانست که مبتنی بر مسائل فنی و لجستیکی است که هر فرصتی را برای سیاسی کردن لغو تحریم های غرب ایجاد می کند.

از آنجایی که ایران خواستار لغو تحریم ها برای احیای توافق هسته ای است، گام های انعطاف پذیری در همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی برداشته است تا بر ماهیت صلح آمیز فعالیت های هسته ای خود تاکید کند. از سوی دیگر موضع روشن ایران متفاوت است چرا که طرف آمریکایی از نظر شکلی و محتوایی به فلسفه دیگری معتقد است.

در حالی که ایالات متحده معتقد است بازگشت به توافق هسته ای 2015 بی فایده است، اما تعادل در روابط با جمهوری اسلامی را نمی پذیرد. زیرا زمانی که امکان سرنگونی رژیم ایران وجود ندارد، ماهیت استراتژی آمریکا این است که بر اساس تئوری جهان تک قطبی در موقعیت تسلط و کنترل بر ایران قرار گیرد. از منظر آمریکا، ادامه تحریم ها می تواند سیاست ایران را کنترل کند. مخالفت اولیه دولت های غربی با دو پروژه ایرانی در جریان مذاکرات نیز موضع آنها را در دستور کار هیئت ایرانی به خوبی نشان می دهد.

در این دوره مشخص شد که هدف اصلی غرب بازگشت به موازات توافق هسته‌ای و لغو تحریم‌ها نیست، بلکه تمرکز بر ایجاد چارچوبی برای همکاری با ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور جدید ایران و زمینه‌سازی برای گفت‌وگو با ایران است. او در یک تفاوت وجود دارد. بنابراین، ابتدا مذاکرات متوقف شد و هیئت های غربی برای رایزنی به کشورهای خود بازگشتند.

با توجه به اینکه هیأت ایرانی به مواضع رهبری پایبند بوده و در جریان مذاکرات پیشنهاد در مورد سایر موضوعات را نپذیرفت، هیأت های غربی نتوانستند خلأ مورد نظر را ایجاد کنند و بر روند مذاکرات مسلط شوند، بنابراین در مورد هر دو مورد توافق حاصل شود. پروژه ها بازگشتند و این توافق را تنها راه برای ماندن طرف ایرانی در مذاکرات وین دانستند.

در حالی که نتیجه دور ششم ادامه مذاکرات بر اساس دیدگاه ها و برنامه های ایران بود، دور هفتم عمق ورطه و میزان پافشاری دو طرف بر مواضع خود را نشان داد. علاوه بر توافق طرفین برای ادامه مذاکرات، با در نظر گرفتن عوامل متعددی که مهمترین آنها وضعیت عدم اعتماد ناشی از دونالد ترامپ است، علاوه بر توافق بر سر تفویض مسئولیت برای تهیه پیش نویس توافقنامه کارگروه، مشکل ایجاد شده است. که می تواند. توافق کلی احتمالاً در جزئیات سیاسی نهفته است، زیرا طرف ایرانی اصرار دارد که این توافق باید تضمینی باشد که ایالات متحده به تعهدات خود عمل خواهد کرد، و غرب را وادار می کند تا موضوعات دیگری مانند طرح ها را امتحان کند. موشک ایران یا روابط منطقه ای آن باید در مذاکرات مورد توجه قرار گیرد.

موفقیت تیم های مذاکره کننده در رسیدن به مرحله پروژه های مشترک که می تواند در چارچوب عملی توافقی اجرا شود که بر اساس آن آمریکا و ایران به پایبندی به بندهای برجام بازگردند، احتمالاً با موانعی مواجه خواهد شد که در نتیجه: پیچیدگی سیاست گذاری در سطح شرکت های حقوقی آمریکایی مهم است. علاوه بر این، دشمنی تاریخی جمهوری اسلامی و آمریکا تنها نتیجه مناقشه آنها بر سر ماهیت برنامه هسته ای ایران نیست و به فلسفه ایدئولوژی ایرانی مخالف با ماهیت تفکر امپریالیستی غرب بازمی گردد.

دیدگاهتان را بنویسید