هشدار عباس عبدی به روحانیون و مراجع در مورد مسمومیت دانش آموزان دختر/ تروریست ها از دیگران می خواهد پیام آنها را بپذیرند.

هشدار عباس عبدی به روحانیون و مراجع در مورد مسمومیت دانش آموزان دختر/ تروریست ها از دیگران می خواهد پیام آنها را بپذیرند.

عباس عبدی نوشت: هیچ فرد عاقلی بدون رساندن پیام خود با این اقدام تروریستی به چند مدرسه دخترانه شهر قم حمله نمی کرد.

عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی از نحوه اطلاع رسانی دولت ابراهیم رئیسی درباره مسمومیت سریالی دانشجویان انتقاد کرد و نوشت:

ماجرای مسمومیت دختران دانش آموز در قم و برخی شهرها چه اهمیت بیشتری بر انگیزه عاملان و ذهنیت آنها دارد؟

اول اینکه کم بها دادن به مشکل و گاهی انکار این مسمومیت ها در اوایل داستان نشان می داد که مشکل جدی است. چون اگر تصادف عادی بود بلافاصله اطلاع می دادند و ابعاد آن را روشن می کردند. بنابراین در همان زمان مشخص بود که برخی از مسئولان طوری صحبت می کنند که گویی چند سنگ در دهان دارند و نمی توانند درست صحبت کنند.

هنوز هم همین را می گویند. در نتیجه به نظر می رسد ماجرا از همان روز اول روشن بوده و هیچ کس به درستی باور نمی کند که نهادهای انتظامی و امنیتی ما در شهری مانند قم نتوانند ماجرا را کشف کنند یا حداقل سرنخی از آن به دست آورند. بخصوص که شکی نیست که این حادثه به دلیل تکرار آن چه در قم و چه در چند شهر دیگر، عمدی و سازماندهی شده بود.

در صورت عدم تمایل به رسیدگی، تمامی موسسات وابسته و غیر وابسته برای پیگیری وارد تاپیک می شوند.

اتفاقاً تروریست های این جنایت اصرار داشتند که پیام آنها توسط دیگران گرفته شود، اما هیچ کس با عقل سلیم با این اقدام تروریستی به چندین مدرسه دخترانه در شهر قم بدون رساندن پیام خود حمله نمی کند.

وقتی در قرآن می خوانیم «بی زناب، کوتلات» (وقتی از دختری که زنده به گور شده می پرسند به چه گناهی کشته شده است؟) از خود پرسیدیم که آیا ممکن است افرادی وجود داشته باشند که دخترانشان را با دفن کردن دخترشان بکشند. زنده. چنین ناآگاهی برای کسی غیرقابل تصور بوده و نیست، اما امروزه می بینیم که با معنای وسیع تر قتل، تلاش این گروه برای جلوگیری از سواد خواندن و ازدواج زودهنگام زنان با آنها، مصداق این آیه است و می خواهند کار بدتری انجام دهند. از قتل فیزیکی و البته در صورت لزوم از کشتن دختران دریغ نخواهند کرد.

تحقیر و کشتار معنوی دائمی یک جامعه و دخترانش با اقدامات این تروریست های سیاه پوست از بین خواهد رفت، حتی بدتر از طالبان، زیرا طالبان این را کاملاً واضح و روشن می گویند، اما این جنایتکاران جرات و شهامت ندارند. آشکارا این کارها را انجام دهد و مسئولیت آن را بپذیرد.

اینها نشانه آخرین تلاش های مذبوحانه این گروه بر خلاف میل مردم است و قطعا شعار زن، زندگی، آزادی آثار خود را بر جامعه رو به رشد ایران گذاشته و مقاومت بیهوده است.

مشکل اصلی سکوتی است که قبل از این اتفاقات رخ داده است. انتظار می رفت که مسئولان و روحانیون خیلی زودتر از سایرین در مقابل این گونه فجایع موضع گیری می کردند، زیرا در اوایل انقلاب به برخی از افرادی که به زنان آسیب می رساندند دستور برخورد ویژه داده شد. اما اکنون که 44 سال از انقلاب می گذرد و قانون مداری و حساسیت اخلاقی باید بیشتر شود، شاهد سکوتی نسبی هستیم که می توان آن را نشانه ای از خود ارضایی تعبیر کرد. اگر قاطعانه و بر اساس قانون با قتل‌های کرمان برخورد می‌شد، این احتمال وجود داشت که مردم امروز جرأت ارتکاب چنین جنایاتی را نداشتند.

دیدگاهتان را بنویسید