واکنش وکلا به احکام صادره در مورد ریش: نه تنها اثر بازدارندگی ندارد، بلکه افکار عمومی را تحریک می کند.

واکنش وکلا به احکام صادره در مورد ریش: نه تنها اثر بازدارندگی ندارد، بلکه افکار عمومی را تحریک می کند.

صالح نیکبخت نوشت: این نوع حکم از شأن دادگاه دور بوده و موجب تحقیر متهم می شود و بازدارندگی لازم را ایجاد نمی کند. به نظر می رسد این گونه تصمیمات نه تنها به نفع نظام قضایی کشور است، بلکه افکار عمومی را برانگیخته است.

«این نوع احکام بازدارنده نیستند» عنوان یادداشت صالح نیکبخت در واکنش به صدور برخی احکام قضایی درباره حجاب است که در آن آمده است: صدور این گونه احکام غیرمتعارف در دادگاه های کشور از جمله دادگاه های عمومی سابقه دارد. و دادگاه های انقلاب از آنجایی که صدور چنین تصمیماتی به دهه اول پس از انقلاب باز می گردد، حقوق دانان این گونه تصمیمات را ناشی از عدم تجربه قضات صادرکننده رأی در ماه های اول پس از انقلاب می دانند، چرا که پیش از انقلاب سابقه چنین تصمیماتی وجود نداشته است. ; به ویژه در دادگاه های نظامی که بسیاری از کارمندان دولت محکوم شدند. اصولاً نه در قالب مجازات اساسی و نه در قالب مجازات اضافی – به گونه ای که فرد را تحقیر کند، هیچ حکمی صادر نکردند.

با ورود قضات جدید به محاکم به ویژه قضات فاقد مدرک حقوق، برخی تصمیمات اتخاذ شده در جامعه تأثیر غیرعادی بر جای گذاشت. اولین حکمی که بازتاب فراوانی در جامعه حقوقی و افکار عمومی کشور پیدا کرد، حکم صادره از سوی قاضی دادگاه کیفری مسجد سلیمان در مورد یک شخص بود. زمانی که این حکم توسط دادستان شهر به موجب قانون مورد اعتراض قرار گرفت، قاضی اجرای احکام نه تنها از حکم خود دفاع کرد، بلکه با دادستان وقت مسجد سلیمان نیز مواجه شد. با استقرار نظام قضایی و بازنگری در قوانین گذشته و تصویب قوانین جدید، صدور این گونه تصمیمات کاهش یافت.

اما آنچه این روزها به عنوان راه حل های نامتعارف و عجیب مطرح شده است و از میان آنها دو راه حل; یکی از پرونده های خانم مژگان اینانلو و دیگری خانم آزاده صمدی و همچنین تصمیمات دیگری به نظر می رسد تبلیغاتی علیه سیستم قضایی کشور باشد. شایان ذکر است که اساس نظام قضایی کشور بر این استوار است که حیثیت متهم یا مجرم را رعایت کرده و از هر گونه حکمی که موجب تحقیر افراد و جامعه شود پرهیز کند. به ویژه اینکه برخی از این احکام مانند محکومیت متهم و زیارت قبور و شست و شوی مردگان (در صورت صحت) نه تنها شایسته دادگاه نبود، بلکه دادگاه باید توجه می کرد که در آداب و رسوم و اعتقادات مردم، شستن مردگان نه تنها چیز بدی نیست، بلکه به آن عبادت نیز می گویند. اگر صدور چنین حکمی برای مجازات متهم بوده است، این یک واقعیت است که چنین حکمی به منزله مجازات نخواهد بود. زیرا چنین تصمیماتی به قصد مجازات افراد اجرا می شود; دادگاه نباید نتیجه این احکام و ماهیت این مجازات ها را مورد توجه قرار دهد، چنین احکامی در رابطه با اتهاماتی که غالباً مربوط به کشف حجاب است می تواند تأثیر منفی داشته باشد و موجب نظر متهمان (و البته عمومی) شود. انحراف از اصل، محجبه بودن، زیرا به تجربه در سراسر دنیا ثابت شده است که تجدید مجازات و برخورد شدید با متهم نه تنها به نتیجه نمی رسد، بلکه معمولاً به عکس تبدیل می شود و افراد را وادار به اصرار می کند. با تکرار اتهامات

یکی دیگر از موارد قابل توجه حکم صادره برای خانم آزاده صمدی است و قاضی که بدون نظر کارشناس پزشکی قانونی این حکم را صادر کرده است که آیا چنین فردی نیاز به مشاوره روانشناسی دارد یا خیر، وی را مجبور می کند که هر بار یک تا دو بار به روانپزشک مراجعه کند. هفته ها و ارائه گواهی روانپزشکی مبنی بر عدم وجود بیماری. این گونه معاملات خلاف قوانین کشور و خلاف رویکردهای شرعی و عرفی است. این نوع حکم از شأن دادگاه دور بوده و موجب تحقیر متهم می شود و بازدارندگی لازم را ایجاد نمی کند. به نظر می رسد این گونه تصمیمات نه تنها به نفع نظام قضایی کشور است، بلکه افکار عمومی را برانگیخته است.

دیدگاهتان را بنویسید