پمپاژ چرخه جدیدی از فقر و نابرابری به جامعه ایران

پمپاژ چرخه جدیدی از فقر و نابرابری به جامعه ایران

در سال های اخیر هشدارها درباره مشکل فقر در ایران و پیامدهای آن بیشتر شده است. بانک جهانی در اولین گزارش رسمی درباره فقر در ایران پس از انقلاب، اعلام کرد که نزدیک به 10 میلیون ایرانی به دلیل ترکیبی از مشکلات ناشی از تحریم‌ها، سوء مدیریت اقتصادی و نوسانات بین‌المللی در درآمدهای نفتی در طول یک دهه رشد از دست رفته در فقر هستند. رفته. داده های این سازمان بین المللی نشان می دهد که نرخ فقر ایرانیان از 20 درصد در سال 2011 به 28.1 درصد در سال 2020 رسیده است. همچنین بر اساس این آمار، 40 درصد از ایرانیان در خطر فقیر شدن قرار دارند.

مدت کوتاهی پس از انتشار این گزارش، مرکز پژوهش های مجلس نیز اعلام کرد که نرخ فقر کشور طی سال های 1395 تا 1398 با 10 درصد افزایش از 20 درصد به 31 درصد رسیده است. خطر افزایش نرخ فقر به دلیل کاهش فاصله بین طبقه متوسط ​​و خط فقر.

در همین راستا «حجت اله میرزایی» از اعضای هیات علمی دانشگاه علامه در گفت و گو با جماران اظهار داشت: مشخص نیست اولویت رفع کسری بودجه دولت از کجاست! برای این مشکل تحلیل و تجویز می کنند بدون اینکه بگویند علت اصلی این کسری بودجه چیست و حداقل در چارچوب اقتصاد سیاسی تحلیلی می کنند که چرا این کسری بودجه ایجاد می شود و چرا دولت خیلی از هزینه های غیرضروری خود را کاهش نمی دهد اما همه را کاهش می دهد. از سختی ها و سختی هایی مانند کاهش مداوم قدرت خرید صاحبان دستمزد ثابتی که بر مردم تحمیل می کند؟

موسساتی مانند صداوسیما از جیب مردم تامین می شود

این اقتصاددان گفت: دولت نمی‌خواهد هزینه‌های غیرضروری خود از جمله هزینه‌های ناشی از دخالت ارتش در اقتصاد و یا هزینه‌های بسیاری از نهادهای غیرضروری که نه تنها حامی حقوق شهروندی نیست، بلکه حتی کارکرد اصلی خود را بپردازد. نقض حقوق شهروندان یا سازمانهایی است که کارکردی غیر از این که شاخ ایدئولوژیک ندارند مانند رادیو و تلویزیون. چرا از آنها دریغ نکنیم و جامعه را زیر بار انواع بار مالی و ضایعات بیاندازیم!

سیاست های اجرا شده در واقع رکود بسیار گسترده و عمیقی را برای بنگاه های اقتصادی ایجاد کرده است که نتیجه آن بیکاری تعداد زیادی از کارگران و تعطیلی بنگاه های اقتصادی یا صنایع با ظرفیت بسیار پایین است که کاهش تولید را در پی خواهد داشت. و فعالیت و افزایش فقر و نابرابری.

میرزایی با یادآوری اینکه دولت با شعار یکسان سازی نرخ ارز، کاهش فساد و رانت های ناشی از کاهش ارزش ارز روی کار آمد و از همان ماه اول و حتی قبل از نشستن روی میز، جلسات متعددی را برای حذف ارز ترجیحی برگزار کرد. غذا و دارو ادامه داد: ادعا این بود که می خواهیم با مفاسد ارز دو نرخی اینگونه برخورد کنیم اما آنچه دولت در این بیش از دو سال به دست آورده است رسیدن به ارزی با ارز هفت نرخی است. سیستم نرخ گذاری!

روندی بی سابقه و غیرقابل تحمل در فساد ناشی از ارز چند نرخی

این کارشناس اقتصادی گفت: ارز ترجیحی بسیاری از دارو، آرد صنعتی و خوراک دام را حذف کرده است، اما نه تنها فساد کاهش نیافته است، بلکه در حال حاضر با روند بی سابقه و غیرقابل تحملی از فساد ناشی از ارز چند نرخی مواجه هستیم، همان طور که شاهد هستیم. فساد بزرگ در ما جعبه چای هستیم. این شرایط نشان می دهد که موضوع اصلی حذف ارز ترجیحی، کاهش فساد یا کاهش رانت نیست، زیرا اکنون بی سابقه ترین فساد و رانت تاریخی ناشی از نظام چند ارزی ایجاد شده است.

میرزایی با اشاره به بخش‌هایی از گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس که در آن خطر افزایش سطح فقر به دلیل کم‌تر شدن فاصله طبقه متوسط ​​و خط فقر وجود دارد، خاطرنشان کرد: افزایش نرخ ارز قطعا آثار تورمی و تورمی خواهد داشت. پیامدها و این اثرات و پیامدها تورم شکاف بین گروه‌های کم درآمد و پردرآمد را در موج جدیدی افزایش می‌دهد.

خواهد داد

به گفته وی، پیشنهاد افزایش نرخ ارز مبنای و پشتوانه ای ندارد و شوک ارزی جدیدی ایجاد می کند و نه دولت و نه مجلس مسئولیت این شوک ارزی را بر عهده نگرفتند.

در شرایطی که با سوء مدیریت داخلی و فساد بسیار بالا مواجه هستیم، روند حرکت به سمت وضعیت فاجعه بار ادامه خواهد داشت! به همین دلیل ابتدا باید اصلاح ساختار و عملکرد اداری در دولت را در اولویت قرار دهیم

میرزایی تصریح کرد: در شرایطی که تورم کانالی 40 درصد است و برخی گزارش ها حاکی از آن است که تورم مواد غذایی در سطوح بالاتری حفظ شده است و اکنون دوره جدیدی از رکود عمیق را تجربه می کنیم که روز به روز در حال افزایش است، امکان حفظ نرخ ارز وجود دارد. ارز در سطح فعلی وجود ندارد اما چرا دولت رسما نمی گوید که در تثبیت نرخ ارز شکست خورده است؟ چرا نمی گوید با کوچک شدن بازار ارز، ایجاد راه هایی برای دور زدن بازار ارز یا مشکلات بسیار جدی مالی که برای بخش تولید ایجاد کرد، با وجود اینکه ارز موقتاً تثبیت شده بود، دیگر این امکان وجود ندارد. ادامه؟

وی با بیان اینکه متأسفانه از کسانی که بحث حفظ قیمت ارز یا افزایش قیمت ارز را مطرح می کنند، هیچ پایگاه کارشناسی نمی شنویم، افزود: سیاستمداران در دولت و مجلس به جای اینکه صادقانه با مردم صحبت کنند. آنها فکر می کنند چیزی جز نابودی بخش تولید و افزایش مستمر میزان فقر در ایران به دست نمی آید.

میرزایی تاکید کرد: سیاست های اجرا شده در واقع رکود بسیار گسترده و عمیقی را برای بنگاه های اقتصادی ایجاد کرد که نتیجه آن بیکاری تعداد زیادی از کارگران و تعطیلی بنگاه های اقتصادی یا تولیدات با ظرفیت بسیار پایین است که منجر به کاهش رکود می شود. تولید و فعالیت و افزایش فقر و نابرابری وجود خواهد داشت.

وی درباره برخی تحلیل‌ها که مدعی واقعی شدن نرخ ارز در ایران است تا به تولیدکنندگان کمک شود، خاطرنشان کرد: برخی فکر می‌کنند با آزادسازی نرخ ارز مشکل ما حل می‌شود، اما باید گفت که اکنون در شرایط عادی نیستیم. وقتی قیمت ارز را رها می کنیم و فرض می کنیم بازار به تعادل می رسد، کدام یک از بازارهای ما در تعادل است؟ ما با فرار عظیم سرمایه در اقتصاد ایران مواجه هستیم، در حالی که از سال 1997 با نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص به طور مداوم منفی مواجه هستیم. این شرایط نشان می دهد که مشکل جای دیگری است و این دخالت های محلی و بی اساس در اقتصاد ایران نتیجه ای جز نابودی نخواهد داشت.

چاره ای جز اصلاح حاکمیت داخلی و خروج از تحریم نداریم

این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه راهی جز اصلاح حاکمیت داخلی و خروج از تحریم و پیوستن به نظام اقتصاد جهانی وجود ندارد، گفت: اولین قدم باید اصلاح ساختار و عملکرد حاکمیت داخلی باشد. اگر امروز مشکلات سیاست خارجی خود را حل کنیم و به سیستم پرسرعت جهانی بپیوندیم و موانع مبادلات مالی از بین برود و با عرضه گسترده ارز مواجه شویم، در شرایطی که با ضعف حاکمیت داخلی و فساد زیاد مواجه هستیم، روند روبه‌رو هستیم. حرکت به سمت فاجعه ادامه خواهد داشت! به همین دلیل ابتدا باید اصلاح ساختار و عملکرد اداری در دولت را در اولویت قرار دهیم.

میرزایی ادامه داد: هرچند وزیر نفت و سایر اعضای دولت بارها گفته اند که فروش نفت را به حدود یک میلیون و 800 هزار بشکه یا دو میلیون بشکه رسانده ایم، اما همچنان صحبت از کسری بودجه است. آیا کسی می‌داند این درآمدهای نفتی الان کجاست و در کجای بودجه ظاهر شده است؟ این عدم شفافیت مشکل اصلی است. چه کسانی نفت می فروشند، با چه مکانیزمی نفت فروش شدند و چگونه درآمدهای نفتی را وارد خزانه می کنند؟ اینها مشکلات اصلی است اما به جای توجه به آنها مدام راه حل هایی می دهند که چیزی جز افزایش فقر و نابرابری و از دست دادن امید به توسعه کشور حاصل نمی شود!